به گزارش پایگاه اطلاع رسانی
فرهنگستان علوم اسلامی، آقای
اسماعیل پرور عضو هیات علمی فرهنگستان در چند یادداشت به تاثیر و اهمیت فریضه«زکات» در اقتصاد مقاومتی پرداخته است که قسمت اول این یادداشت که در مورد جایگاه و اهمیت زکات است، خدمت شما ارائه می شود.
***
اقتصاد مقاومتی، طرحی مناسب برای عبور جامعه اسلامی از مشکلات و بحرانهای کنونی است. در راستای تحقق این طرح، گامهای مختلفی می توان برداشت که یکی از آنها «اقامه زکات» و احیای این فریضه بزرگ الهی است. زکات، جنبه مالی و اقتصادی دارد و کارکرد اصلی آن زمینهسازی برای تحقق «عدالت اجتماعی» است. در جامعهای که زکات اقامه شود و این فریضه بزرگ الهی رونق داشته باشد، اشتغال رواج مییابد و فقر به پایینترین سطح میرسد. متأسفانه مدت زمانی است که حکم زکات، متروک و مهجور شده و زمینه چندانی برای عمل به آن باقی نمانده است. رهبر معظم انقلاب اسلامی طی پیامی که اخیراً خطاب به اجلاس سالانه زکات صادر کردند، از بی توجهی نسبت به حکم زکات گله کرده و چنین مرقوم فرمودند:
«اهمیت والای این فریضه بزرگ که مکرراً در قرآن در کنار نماز از آن یاد شده است، ایجاب میکرد که بسیار بیش از این به اقامه آن پرداخته شود. ما مسئولان نظام جمهوری اسلامی باید از کمکاری خود در اینباره آمرزش خداوند را طلب کنیم و به عفو او پناه بریم»
برای احیای زکات در جامعه باید علل و عوامل مهجوریت این حکم را شناخت و برای مقابله با آنها برنامه ریزی کرد. در این راستا ابتدا جایگاه زکات در منابع دینی مورد دقت قرار گرفته و سپس عوامل مهجوریت آن بررسی شده و در پایان راه کارهایی برای رونق دوباره زکات ارائه گردیده است.
فصل اوّل ـ زکات در منابع دینی
مسئله زکات در منابع دینی به نحو گستردهای مورد توجه قرار گرفته است. برای آشنایی با جایگاه زکات در منابع دینی به بررسی آیات و روایات مرتبط با این موضوع میپردازیم.
۱ ـ آیات
در قرآن کریم دهها آیه در ارتباط با زکات وجود دارد که هر یک از آنها نکتهای را درباره این فریضه دینی بیان میکند. بررسی تک تک آیات مرتبط با زکات نیاز به فرصت زیادی دارد. لذا در این قسمت تنها به بیان چند نکته کلی که از این آیات قابل استفاده است، اکتفا میکنیم.
ـ زکات، فریضهای مشترک در همه ادیان آسمانی
از
زکات، جنبه مالی و اقتصادی دارد و کارکرد اصلی آن زمینهسازی برای تحقق «عدالت اجتماعی» است. در جامعهای که زکات اقامه شود و این فریضه بزرگ الهی رونق داشته باشد، اشتغال رواج مییابد و فقر به پایینترین سطح میرسد
بررسی برخی آیات مرتبط با زکات چنین بر میآید که حکم زکات فقط مخصوص دین اسلام نیست، بلکه این یک فریضه مشترک در همه ادیان آسمانی است و از زمان حضرت ابراهیم (علیه السلام) هر پیامبر بزرگی که به رسالت مبعوث شده است، یک از محورهای تبلیغ و دعوتش حکم زکات بوده است.
در همین رابطه قرآن کریم پس از طرح نکاتی درباره حضرت ابراهیم، لوط، اسحاق و یعقوب (علیهم السلام) میفرماید: «و اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصلاه و ایتاء الزکات» و انجام دادن کارهای نیک و خواندن نماز و پرداختن زکات را به آنها وحی کردیم.
قوم بنیاسرائیل نیز یکی از مخاطبان حکم زکات بودهاند. در سوره مائده وقتی سخن از پیمان گرفتن از بنیاسرائیل به میان میآید، خداوند خطاب به این قوم میفرماید:
«و قال اللهم انی معکم لئن اقمتم الصلاه و آتیتم الزکات» و خداوند به آنها فرمود: همانا من با شما هستم اگر نماز را به پا دارید و زکات را بپردازید.
همچنین حضرت عیسی علیه السلام همین که در گهواره زبان به سخن گشود، فرمود: «و اوصانی بالصلاه و الزکات ما دمت حیّا» و پروردگارم من را تا هنگامی که زنده هستم به نماز و زکات سفارش کرده است.
حکم زکات نه تنها گذشتهای بسیار طولانی دارد، بلکه در آیندههای بسیار دور نیز همچنان یک امر اساسی و تأثیرگذار خواهد بود. آن گونه که در برخی روایات آمده است امام زمان (عج) با کسانی که زکات نمیدهند و با اجرای این حکم مخالفت میکنند، برخورد شدید خواهد کرد.
در همین رابطه امام صادق علیه السلام میفرمایند: «وقتی که قائم آل محمد (ص) قیام کند مانع الزکات را گردن می زند».
ـ همراهی زکات با نماز
قرآن کریم در ۲۷ مورد «زکات» را در کنار «نماز» مطرح کرده و این دو فریضه مالی و عبادی را هم ردیف یکدیگر قرار داده است. این امر بیانگر ارزش والای زکات و موقعیت ویژه آن در میان مجموعه فرایض دینی است. چون دیگر فرایض دینی، هیچ یک دارای چنین ارزش و موقعیتی نیستند که همواره در کنار نماز مطرح شوند و همراه با این فریضه بزرگ، هدایتگر جامعه انسانی به سمت قرب و کمال باشند.
برای مثال قرآن کریم هنگامی که از «برّ» و نیکی یاد میکند، خواندن نماز و پرداختن زکات را از نشانههای آن معرفی مینماید، و هنگامی که اوصاف مردان بزرگ الهی را بر میشمارد به نماز خواندن و زکات دادن آنها اشاره میکند و آنجا که سیمای «مؤمنین» و «محسنین» را ترسیم مینماید به بیان نماز و زکات آنها میپردازد و آنگاه که تکلالیف همسران پیامبر اکرم (ص) را به آنها گوشزد میکند آنان را به خواندن نماز و دادن زکات و پیروی از خدا و رسول فرمان میدهد.
همراهی نماز با زکات در برخی روایات نیز مورد تأکید قرار گرفته است. در همین رابطه امام باقر (ع) میفرمایند:
«فرض الله الزکاه مع الصلاه» یعنی خداوند زکات را همراه با نماز واجب کرده است.
همچنین امام رضا (ع) میفرمایند:
«خداوند نماز و زکات را قرین و همراه هم قرار داده است. لذا نماز بدون زکات قبول نیست»
ـ پرداخت زکات، شرط توبه مشرکان
در فرهنگ قرآنی همان گونه که پرداخت زکات، یکی از ویژگیهای مؤمنین به شمار میآید، سرپیچی از این حکم و ندادن زکات نیز یکی از نشانههای مشرکین محسوب میشود. قرآن کریم در این باره میفرماید:
«ویل
اهمیت والای این فریضه بزرگ که مکرراً در قرآن در کنار نماز از آن یاد شده است، ایجاب میکرد که بسیار بیش از این به اقامه آن پرداخته شود. ما مسئولان نظام جمهوری اسلامی باید از کمکاری خود در اینباره آمرزش خداوند را طلب کنیم و به عفو او پناه بریم
للمشرکین الذین لا یوتون الزکاه و هم بالآخره هم کافرون». وای بر مشرکان. کسانی که زکات نمیدهند و به روز قیامت کافر هستند.
بر همین اساس در سوره توبه که سخن از برخورد با مشرکان و سخت گیری نسبت به آنهاست، یکی از شرایط توبه مشرکان، پذیرش حکم زکات و عمل به این حکم بیان شده است.
«فأن تابوا و اقامو الصلاه و اتو الزکاه فخلّوا سبیلهم» پس اگر توبه کردند و نماز خواندند و زکات دادند، آنها را آزاد بگذارید.
و باز در ادامه تأکید میفرماید:
«فأن تابوا و اقامو الصلاه و اتو الزکاه فاخوانکم فی الدین» پس اگر مشرکان توبه کردند و نماز خواندند و زکات دادند، برادران دینی شما خواهند بود.
ـ زکات، نقطه مقابل ربا
در برخی از آیات قرآن کریم، زکات به عنوان امری که نقطه مقابل و متضاد با رباست، معرفی شده است. این امر نیز به نوبه خود بیانگر ارزش و اهمیت والای زکات است. چون ربا یکی از بدترین و زشتترین گناهان است که آثار زیان بار فراوانی، به ویژه برای نظام اقتصادی جامعه، به دنبال دارد و عدالت اجتماعی را به شدت متزلزل میسازد. لذا قرار گرفتن زکات در مقابل ربا، نشان از ارزش فوق العاده آن دارد.
مثلاً در این آیه سخن از افزایش زکات و عدم افزایش ربا در نزد خداوند متعال است:
«و ما آتیتم من ربا لیربوا فی اموال الناس فلا یربوا عند الله و ما آتیتم من زکاه تریدون وجه الله فاولئک هم المضعفون» و آنچه را که به عنوان ربا دادید تا در اموال مردم افزوده شود نزد خداوند افزوده نخواهد شد و آنچه را به عنوان زکات میپردازید تا رضای خدا را بطلبید پس آنان پاداشی چند برابر دارند.
در یک آیه دیگر سنّت الهی مبنی بر نابود شدن ربا و رشد و گسترش زکات را این گونه بیان میفرماید:
«یمحق الله الربی و یربی الصدقات» خداوند ربا را نابود میکند و صدقات را افزایش میدهد.
بنابراین ربا اگر چه به ظاهر موجب رشد اموال رباخواران میشود، ولی از دیدگاه قرآن محکوم به محو و نابودی است و در واقع موجب رشد و توسعه اقتصادی نخواهد شد و در مقابل زکات هر چند که به ظاهر باعث کاستی اموال زکات دهندگان میشود، ولی در واقع رشد و توسعه پایدار را به دنبال خواهد داشت.
ـ احیای زکات، مأموریت حکومت اسلامی
نکته مهم دیگری که در آیات مرتبط با زکات جلب توجه میکند این که علاوه بر تک تک افراد، حکومت اسلامی نیز در ارتباط با این فریضه مهم دینی تکالیفی را بر عهده دارد و باید نسبت به انجام آنها اقدام نماید. یعنی در فرهنگ قرآنی، زکات فقط یک وظیفه فردی نیست بلکه یک امر حکومتی هم به شمار میآید. قرآن کریم در این باره میفرماید:
«الذین ان مکنّا هم فی الارض اقاموا الصلاه و اتوا الزکاه» همان کسانی که اگر در زمین به آنها قدرت و امکانات ویژه دهیم نماز را بر پا میدارند و زکات میپردازند.
اما وظیفه حکومت در رابطه با زکات چیست؟ آیا حکومت هم مانند تک تک افراد باید زکات اموال خود را بپردازد یا برای حکومت وظیفهای فراتر از این متصور است؟
بیشک وظیفه حکومت در رابطه با زکات و یا هر حکم شرعی دیگر متناسب با قدرت و تواناییهای این نهاد تعریف شده و معنا مییابد. لذا منطقی نیست که وظیفه حکومت در این زمینه را دقیقاً شبیه تکلیف فرد بدانیم، بلکه اگر یک فرد موظف به اجرای حکم زکات است، حکومت به دلیل قدرت و تمکن ویژهای که در اختیار دارد موظف است که برای مدیریت امر زکات در جامعه و احیا و ترویج آن تلاش کند و مثلاً به زمینه سازی، اطلاع رسانی و تبلیغ در مورد
برای احیای زکات در جامعه باید علل و عوامل مهجوریت این حکم را شناخت و برای مقابله با آنها برنامه ریزی کرد.
زکات و رفع موانع پیش روی آن بپردازد.
این تفکیک مسئولیتها در مورد نماز هم صادق است. یعنی اگر یک فرد موظف است که نمازهای پنج گانه را با شرایط دقیق و کامل بجا آورد، حکومت باید برای مدیریت امر نماز و احیا و ترویج آن در سطح جامعه تلاش کند و در این رابطه به برنامه ریزی و ساماندهی امور جامعه بر محور نماز بپردازد و به اصطلاح «فرهنگ اقامه نماز» را در داخل و حتی خارج از کشور ایجاد نماید.
قرآن کریم در یک آیه دیگر به پیامبر اکرم (ص) فرمان گرفتن زکات از مردم میدهد و میفرماید:
« خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ»
در این آیه وظیفهای که برای پیامبر اکرم (ص) تعیین شده، «گرفتن زکات» است. گرفتن زکات، نقطه مقابل «پرداختن زکات» است. اما همان گونه که بسیاری از صاحب نظران تأکید کردهاند گرفتن زکات را نباید یک فعل ساده و به معنای «قبول کردن» زکات تصور کرد، بلکه گرفتن زکات یک فعل پیچیده است که معنایی شبیه «مدیریت امر زکات» دارد. یعنی حاکم اسلامی فقط در انتظار نمینشیند تا هر گاه فردی زکات آورد از او قبول کند. بلکه وی برای دریافت زکات برنامه دارد و بخشی از این برنامه، به تبلیغ و ترویج بیشتر امر زکات اختصاص مییابد و بخشی از آن هم شامل ساماندهی و آموزش نیروهایی میشود که باید زکات را از مردم دریافت کنند. حتی تجهیز و آماده سازی نیروی نظامی برای گرفتن زکات از افراد یا قبیلههایی که زکات نمیدهند، نیز جزیی از برنامه ریزی اخذ زکات است. در زیارتنامههایی که برای پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) بیان شده، این عبارت زیاد به چشم میخورد: «اشهد انک اقمت الصلاه و آتیت الزکاه» یعنی آن بزرگان به عنوان حاکمان جامعه اسلامی در زمینه اقامه نماز و اقامه زکات، مأموریت خود را به بهترین نحو انجام دادهاند.
۲ ـ روایات
در احادیث و روایات نیز مسئله زکات به نحو گستردهای مطرح شده و ابعاد مختلف این موضوع مورد توجه قرار گرفته است. کثرت روایات مربوط به زکات، از یک سو اهمیت این موضوع در نزد شارع را یادآوری میکند و از سوی دیگر سخن گفتن درباره زکات و جمع بندی مباحث مربوط به آن را دشوار میسازد. تصور کنید که فقط ذکر جزئیات حدّ نصاب هر یک از موضوعات ۹ گانه زکات (گندم، جو، خرما، کشمش، شتر، گاو، گوسفند، طلا و نقره) که برخی حتی دارای دو حدّ نصاب میباشند، چه تعداد از روایات را به خود اختصاص داده است. با این حال در این گفتار فقط به ذکر چند نکته کلّی که از برخی روایات قابل برداشت است، اکتفا کرده و بررسی بیشتر روایات مربوط به زکات را به فرصتی دیگر واگذار میکنیم.
ـ زکات یکی از پایههای دین است
در روایات، تعابیر مختلفی درباره زکات بیان شده که طبق یک دسته از آنها، زکات یکی
از بررسی برخی آیات مرتبط با زکات چنین بر میآید که حکم زکات فقط مخصوص دین اسلام نیست، بلکه این یک فریضه مشترک در همه ادیان آسمانی است و از زمان حضرت ابراهیم (علیه السلام) هر پیامبر بزرگی که به رسالت مبعوث شده است، یک از محورهای تبلیغ و دعوتش حکم زکات بوده است.
از پایههای دین است. در همین رابطه از امام باقر (ع) نقل شده که آن حضرت فرمود:
« بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الصلاة و الزكاة وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الولاية». اسلام بر پنج پایه استوار شده است؛ نماز، زکات، حج، روزه و ولایت.
همچنین امام صادق(ع) میفرمایند: «اثافی الاسلام ثلاثه الصلاه و الزکاه و الولایه لاتصح واحده منهنّ الّا بصاحبّتیها» سنگ بناهای اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت و هیچ یک از آنها صحیح نیست مگر آن که همراه آن دو باشد.
جالب است که در برخی از این دسته روایات، پس از معرفی پنج پایه دین، طبقه بندی ارزشی آنها نیز بیان شده است که بر این اساس، پس از ولایت و نماز، زکات در طبقه سوم ارزش و مقدم بر حج و روزه قرار میگیرد.
این تعبیر که زکات، پایه دین است بار دیگر ما را به ارزش والای زکات در نزد شارع رهنمون میسازد. چون از میان آن همه مسائل و موضوعاتی که در آیات و روایات و بابهای مختلف فقه مطرح است، جز این پنج امر مهم، هیچ یک در این موقعیت خطیر نیست که بتواند پایه دین به شمار آید و بخشی از بار سنگین هدایت مردم به صورت مستقل و مستقیم، بر روی آن قرار گیرد.
ـ زکات، حق فقرا در اموال اغنیاست
تعبیر مهم دیگری که در برخی روایات راجع به زکات آمده، این است که زکات، حق فقرا در اموال اغنیاست.
در این باره امام کاظم (ع) میفرمایند:
«انّما وضعت الزکاه قوتا للفقراء و توفیراً لاموالهم» همانا زکات وضع شده است تا مایه زندگی فقرا و برکت مال ثروتمندان باشد.
و از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمودند:
«ان الله عزوجل فرض للفقراء فی اموال الاغنیاء ما یسعهم» خداوند سهمی را برای فقراء در اموال ثروتمندان قرار داده است تا نیازهای آنها را برطرف کند.
و در روایت دیگری آن حضرت میفرمایند:
«انّما وضعت الزکات اختباراً للاغنیاء و معونه للفقراء» همانا زکات برای امتحان کردن ثروتمندان و یاری رساندن به فقرا وضع شده است.
سپس در ادامه این دسته از روایات به این نکته اشاره شده که اگر مردم زکات اموال خود را میدادند هیچ مسلمان فقیری یافت نمیشد. «ولو انّ الناس ادّوا زکاه اموالهم ما بقی مسلم فقیراً محتاجاً» و حتی در ادامه این روایت تأکید شده است که حدّ نصاب زکات در این اموال به اندازه نیاز فقراست و اگر خداوند میدانست که نیاز فقرا بیش از این است، زکات اموال را افزایش میداد «ولو علم انّ ذلک لا یسعهم لزادهم» . پس اگر فقر و کمبودی در زندگی فقرا وجود دارد مربوط به مقدار زکاتی که خداوند مقرر کرده نیست، بلکه ناشی از آن است که مردم حقوق فقرا را نمیپردازند و اگر مردم حقوق فقرا را بپردازند آنها زندگی خوبی خواهند داشت.
ـ نپرداختن زکات موجب بلای دنیا و عذاب آخرت است
در منابع دینی مطالبی درباره افرادی که «تارک الزکات» یا «مانع الزکات» هستند مطرح شده و پی آمدهای تلخ رفتار کسانی که زکات نمیپردازند یا مانع اجرای زکات میشوند را بیان کرده است. عواقب سوء نپرداختن زکات شامل دو دسته است و هم «بلاهای دنیوی» و هم «عذاب اخروی» را شامل میشود.
در همین رابطه در برخی روایات، گناه ترک زکات به گناهان دیگری چون «خوردن ربا» و «سرقت اموال دیگران» تشبیه شده است. مثلاً امام صادق (ع) میفرمایند: «مانع الزکاه کآکل الربا» مانع زکات مثل خورنده رباست. و در روایتی دیگر میفرمایند: «مانع الزکات کالسّارق»
ضمناً از آنجا که زکات از ارکان دین است در مورد کسی که زکات نمیپردازد، فرموده
در فرهنگ قرآنی همان گونه که پرداخت زکات، یکی از ویژگیهای مؤمنین به شمار میآید، سرپیچی از این حکم و ندادن زکات نیز یکی از نشانههای مشرکین محسوب میشود.
است:
«مَن منع قیراطاً من الزکاه فلیمت ان شاء یهودیاً و ان شاء نصرانیاً» هر کس که قیراطی از زکات را نپردازد، در هنگام مرگ به او گفته میشود بمیر اگر میخواهی به دین یهود یا به دین نصاری.
در برخی دیگر از روایات آمده است که نپرداختن زکات موجب «مرگ ناگهانی چهارپایان» «بروز فقر و نیاز» و «نیامدن باران» میشود و ان هنگام که مردم زکات نپردازند زمین برکاتش را از آنها باز خواهد داشت.
در رابطه با عذاب اخروی این عمل هم روایات متعددی وارد شده است. از جمله امام باقر (ع) میفرمایند: کسی که زکات اموالش را نمیپردازد. خداوند در روز قیامت آن مال را به صورت اژدهایی از آتش قرار میدهد که به دور گردن او میپیچد و گوشت او را پاره میکند.
۳ـ علم فقه
مسئله زکات در علم فقه نیز مطرح است و فقها در کنار بابهایی که به بحث از نماز، روزه و خمس میپردازند یک باب را نیز به زکات اختصاص داده و ابعاد مختلف این موضوع را بررسی نمودهاند. بحث زکات در علم فقه، یک بحث نسبتاً مفصل به شمار میآید و نکاتی که در این باب مطرح میشود، متعدد است.
نخستین مسئلهای که در این باب مورد تأکید قرار میگیرد این که زکات از ضروریات دین اسلام است. یکی از نویسندگان در این رابطه مینویسد:
«از دیدگاه فقها امامیه (رضوان الله تعالی علیهم) دو مطلب مهم درباره زکات استفاده میشود:
۱ ـ زکات از واجبات اولیه و از ضروریات دین مبین اسلام است و منکر زکات در زمره کفار بوده و در قیامت با آنها محشور میشود.
۲ ـ زکات، جان و مال فرد زکات دهنده را پاک میکند و پیوند دوستی بین اغنیاء و فقرا برقرار میسازد و برکات مادی و معنوی را در زندگی مسلمانها وارد کرده و اموال آنها را از بلاها و آفتهای ناگهانی همچون سیل و زلزله حفظ میکند».
برخی دیگر از مسائل باب زکات عبارتاند از:
ـ شرایط وجوب زکات: بلوغ، عقل، حرّ بودن، مالک بودن و مجاز بودن از تصرف
ـ نصاب هر یک از موضوعات زکات، اعم از گندم، جو، خرما، کشمش، شتر، گاو، گوسفند، طلا و نقره
ـ مصرف زکات به اصناف ۸ گانه: فقرا، مساکین، کارگزاران زکات، مؤلفه القلوب، بردگان، بدهکاران، سبیل اللهُ، ابن السبیل
مسئله مهم دیگری که در این باب مطرح میشود «متولیان اخراج زکات» است. متولیان اخراج زکات، یعنی کسانی که میتوانند سهم زکات را از مال خارج کرده و در مواردی که معین شده است به مصرف برسانند، عبارتاند از امام معصوم، کارگزاران زکات و مالک اموال.
در همین رابطه برخی از فقها تحویل زکات به امام معصوم، و در صورت عدم امکان به نائب امام و فقیه جامع الشرایط، را واجب دانستهاند. برای مثال در رساله یکی از فقهاء آمده است: «هنگامی که حاکم شرع مبسوط الید است، یعنی میتواند احکام اسلام را اجرا کند احتیاط واجب آن است که زکات را به او بدهند یا با اجازه او مصرف کنند و اقدام اشخاص به تقسیم آن بدون اذن حاکم شرع در این صورت اشکال دارد». اما برخی دیگر از فقهاء پرداخت زکات به امام را مستحب دانستهاند، مگر این که امام آن را مطالبه کند که در این صورت واجب خواهد بود.