کرسی علمی-ترویجی نقد و ارزیابی کتاب
"تقریر مباحث فلسفه اصول استاد میرباقری" - جلد اول؛ در روز چهارشنبه 16 اسفند 1402 در فرهنگستان علوم اسلامی قم برگزار شد.
▫️مقرر و ارائه کننده:حجت الاسلام محمدرضا ترابی
ناقد اول:
حجتالاسلام محمد متقیان(استاد سطوح عالی حوزه علمیه و پژوهشگر فرهنگستان علوم اسلامی)
ناقد دوم:حجتالاسلام یحیی عبداللهی(استاد سطوح عالی حوزه علمیه و پژوهشگر فرهنگستان علوم اسلامی)
دبیر علمی:حجتالاسلام یاسر فروغیفر
گزارش نشست:ارائه حجتالاسلام محمدرضا ترابی(نویسنده کتاب):در ابتدای جلسه نویسنده محترم کتاب به ارائه خلاصهای از کتاب و روند نگارش آن پرداختند.
بخش اول از این کتاب که در حال حاضر به نگارش درآمده به ضرورت فلسفه اصول فقه میپردازد. در اینباره اشاره شده اولین ضرورت بحث مشخص شدن جایگاه هر یک از مباحث اصولی در فرآیند استنباط فقهی است، چیزی که امروزه در کتب متداول اصولی به صورت منطقی وجود ندارد و لذا برخی مباحث مطرح در اصول در واقع خارج از علم اصول بوده ولی به خطا در ذیل مباحث اصولی بحث میشود و یا برعکس برخی موارد مورد نیاز روش استنباط در علم اصول بحث نمیشود. همه این موارد توسط فلسفه اصول شناسایی و به صورت منطقی دستهبندی میشوند.
اما دومین رویکردی که در باب ضرورت فلسفه اصول در این کتاب توسط استاد میرباقری طرح گردیده است، ضرورت بحث از باب کارآمدی فقه است، به این بیان که سطح تفقه موجود پاسخگوی نیازهای جامعه امروز نیست و حتما فقه نیاز به ارتقا دارد و لذا برای ارتقای فقه روش استنباط آن نیز باید به نفع کارآمدی هرچه بیشتر فقه دستخوش تحول گردد. این بحث در واقع یک سلسله مدعیاتی است که از ابتدا نیاز به اثبات دارد، مثل اینکه اساسا چرا فقه موجود پاسخگوی تمام نیازهای بشر و جامعه امروز نیست؟ اصلا فقه مطلوب شامل چه احکامی میگردد؟ آیا برای دستیابی به چنین فقهی تحول در اصول فقه ضروری است یا اصول موجود کفایت میکند؟ همه این مباحث در علمی به نام فلسفه اصول فقه بحث میشود.
براین اساس اولین و مهمترین بحثی که در این جلد از کتاب مطرح شده است، بحث از سنخ جدید حکم (شریعت)و نسبت آن با حکومت به عنوان رکن اصلی جامعه امروز است. لذا در عمده این جلد از کتاب به نقد و بررسی آراء مختلف در باب نسبت شریعت و حکومت پرداخته شده است و در نهایت و در آخرین نظر، استاد میرباقری به طرح نظریه مرحوم استاد حسینی(ره) پرداخته و این دیدگاه را در چهار بخش ارائه میدهند.۱. چیستی موضوع حکومت: سرپرستی تکامل اجتماعی ۲. فرآیند اسلامی شدن سرپرستی تکامل اجتماعی ۳. سنخ احکام مورد نیاز برای اسلامی شدن تکامل اجتماعی چیست؟ ۴. مبانی و زیرساختهای لازم برای استنباط احکام مورد نیاز برای اسلامی شدن تکامل اجتماعی چیست؟
طرح نظرات ناقد اول: حجتالاسلام محمد متقیاننقد اول: ارائه یک نقد در روش نگارش کتاب
اساسا تدوین مباحث استاد به سه صورت ممکن است.۱. پیاده و فهرست ۲. کتاب نویسی براساس نظرات استاد ۳. تقریرنویسی. در سنت تقریرنویسی سهم تاثیر مقرر چشمگیر بوده و خود قسمتی از ارزش محتواست. اما در اثر حاضر با اینکه به نام تقریر است ولی بنظر میرسد دست مقرر برای اصلاح متن باز نمیباشد به طوری اشاره به بسیاری از مباحث در کتاب لزومی ندارد ولی در متن ذکر شده، به این دلیل که استناد متن به استاد حفظ شود؛ به عنوان نمونه طرح مفصل سند۲۰۳۰ در کتاب! در حالیکه حتما طرح این دست مباحث که اقتضای کلاس است، شان یک بحث تخصصی حوزوی نیست.
نقد دوم: ارائه برخی نقدهای محتوایی
۱. نظرات مرحوم نائینی و مرحوم مومن خوب و درست ارائه نشده و لذا نقدها هم نابجاست که البته این اشکال به مقرر بازگشت نمیکند.
_مثل نسبت اشتباهی که به مرحوم نائینی در دستور به جمعآوری کتاب تنبیهالامه داده شده است.
_یا نسبت تاثیرپذیری مرحوم نائینی از روح القوانین منتسکیو که حتما اشتباه است.
_یا اینکه مرحوم نائینی ولایت فقیه را نه از باب ادله بلکه از باب امور حسبه قبول داشتهاند، در حالیکه ایشان در تقریرات مکاسب به صراحت ولایت عامه فقیه را از طریق مقبوله میپذیرد.
۲. اشکال دیگر اینکه گاهی از منظر مبنای جدیدالتاسیس فرهنگستان که اساسا هیچ سابقهای در حوزههای علمیه ندارد، آرای دیگران نقد میشود درحالیکه اصولا نقد باید برپایه مواردی باشد که صاحب نظر خود به آن اشراف داشته و در مواردی بدون لحاظ آن ایراد نظر کرده است، نه اینکه از پایگاهی نقد شود که اساسا صاحب نظر اصلا از آن اطلاعی نداشته است. مثلا به مرحوم نائینی نقد شده است که مبنای دینشناسی ایشان مبنی بر معرفی دین به مجموعه گزارهها اعتقادی اخلاقی و حقوقی اشتباه است و اساس دین جریان الوهیت و ولایت میباشد!
۳. همچنین در کتاب به آقای مومن نسبت داده شده است که فقیه حق جعل قانون ندارد، در حالیکه ایشان در کتابشان سرفصلی دارند به نام اختیارات ولی الامر در جعل قوانین!
طرح نظرات ناقد دوم: حجتالاسلام یحیی عبداللهی۱. نقد اول: لزوم دستهبندی شخصیت ها ذیل عنوانین محتوایی
۲. نقد دوم: لزوم ساختارمندی ارائه هر نظریه در قالبی ثابت مثل ضرورت موضوع هدف
۲.نقد سوم: در دیدگاه ها جای آقای مهدی حائری و سید احمد مددی خالی است.
۳.نقد چهارم: بهتر این بود که در نظریات از صاحبان این نظریات در زمان خودمان بهره ببریم تا با ایجاد همدلی و همفکری با آنها استحکام تقریر نظرات را بالا ببریم.
۴. نقد چهارم: در طرح نظر شهید صدر یک خلطی رخ داده است. ما در دیدگاه شهید صدر داریم که ایشان میخواهد به کمک دیدگاههای کلگر و نظاممند از روبناهای فقهی به احکام مکتبی برسد اما مسیر برعکس که بخواهند از مکتب به احکام فقهی دست بیابند در نظر ایشان وجود ندارد.
۵. نقد پنجم: اینکه به شهید صدر نسبت داده شده است که ایشان قائل به حقیقت شرعیه است به نوعی بزرگنمایی است.
۶. نقد ششم: برخی مبانی بسیار ضعیف و مجمل بیان شده است، مثلا بحث مهمی مثل معرفتشناسی در دو پاراگراف گفته شده که این موجب بدفهمی میشود.
طرح نظرات برخی از حاضرین درجلسهحجتالاسلام غنایی: نکتهای که آقای متقیان در لزوم دقت بیشتر در بیان نظرات مختلف فرمودند کاملا درست است و این لازمه یک کار علمی پژوهشی است. ولی عرض میکنم با وجود اینکه قالب علمی پژوهشی برای کتاب در این سطح از بحث مطلوب است، اما شاید به علت محدودیت وقتی که جناب استاد و تیم پشتیبان ایشان دارند و همچنین به خاطر برخی ملاحظاتی که خیلی قابل بیان نیست، این سطح از دقت که لازمه کتاب علمی پژوهشی است برای استاد و تیمپشتیبان ایشان مقدور نباشد، لذا بهتر است قالب کتاب از حالت نگارش یک کتاب علمی پژوهشی بیرون آمده و به صورت درسگفتار و جلسه جلسه نگاشته شود تا به این وسیله سطح انتظارات از کتاب قدری پایین بیاید.
ثانیا در همین درس گفتار هم میتوان این تقریرات را به چند نفر از اساتید عرضه کرد تا اشکالات فاحش در تقریر نظرات را اعلام کنند. ولی این غیر از کار اساسی و زمانبر در سطح عالی است.
جواب نقدها و جمعبندی توسط آقای ترابی(نویسنده کتاب):- اولا برخی نقدهای دوستان درست و وارد است، اما اصلا این کتاب یک نسخه اولیه و غیر نهایی از بحث است و ما در میانه راه هستیم و اساسا فلسفه تشکیل این جلسه و شبیه آن در آینده به این جهت بوده که صاحبنظران محترم تمام نقدهای خود را به محتوا و شیوه نگارش کتاب بیان بفرمایند و سپس این نکات به جناب استاد میرباقری ارائه شده و مورد بحث قرار بگیرد تا در نهایت در صورت لزوم محتوا یا نگارش کتاب مورد اصلاح قرار بگیرد.
-اما در مورد این نقد آقای متقیان که فرمودند باید تیم پشتیبان استاد با کار و دقت بیشتری محتوای نظرات را ارائه بدهند، باید بگویم آن جلسه یک ظرفیتی دارد، مثل اینکه استاد بنابر تجربه شخصی با یک حلقه خاصی میتواند کار بکنند و این حلقه هم ظرفیتی در این حد دارد و قابل ارتقا نیست، لذا مشکل را باید به همین شکل که عرض کردم یعنی به شکل پسینی حل کرد.
-اما اینکه گفته شد در اینجا دست مقرر بسته است و نمیتواند تغییرات لازم در متن اعمال کند، به واقع این حرف درست نیست و اگر ناقد محترم اصل جلسات خام را میدیدند این حرف را نمیزدند، چون اتفاقا بنده با سعه اختیاری با حفظ استناد به متن استاد، تغییرات جدی در فهرست و نگارش متن انجام دادهام.
-اما اینکه آقای عبداللهی فرمودند خوب بود نظرات را در چند سرفصل محتوایی قرار میدادید، حتما این خوب است به شرط اینکه هر سر فصل در کتاب تناسب حجمی با بقیه فصلها داشته باشد، مثلا میشد همه نظرات را در قالب ایده ثابت و متغیر، ایده فقه سرپرستی، و ایده آقای مومن آورد، اما مشکل اینجاست که اکثر نظرات در فصل اول جا میگرفت و مثلا ۲۰۰ صفحه میشد و سر فصل های بعد نهایتا ۲۰ تا ۵۰ صفحه بیشتر نمیشدند! اما برای جواب به دغدغه آقای عبداللهی در دسته بندی نظرات، اصل ایده دسته بندی مثلا به ثابت و متغیر و... هم به صورت جداگانه و هم در ذیل نظرات بیان و توضیح داده شده است.
- اما اینکه فرمودند همه نظریات را در یک قالب بیاوریم، این دیگر تقریر کلاس استاد نیست و واقعا نوشتن کتابی مجزاست، هرچند سعی شده در این حد قالب ثابت رعایت شود که در همه نظریات بیان دیدگاه و نقاط قوت و ضعف بیان شوند.
حجتالاسلام غنایی:بنده از طرف معاونت پژوهش فرهنگستان و براساس ظرفیتی که داریم پیشنهاد میکنم برای هریک از نظریات، یکی از شاگردان و یا به عبارتی صاحبان هر نظریه در عصر حاضر را انتخاب کرده و کتاب را به ایشان ارائه نموده و با رفت و برگشت با ایشان به نهایت دقت در نقل نظریات دست بیابیم، آن موقع میتوان گفت این یک کار علمی پژوهشی است.