به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرهنگستان علوم اسلامی به نقل از رسا، استاد عبدالعلی رضایی در مورد جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی نکاتی را در گفتگویی بیان داشت که شرح آن ارائه می گردد:
ـ علت تأسیس این شورا چه بود؟
بعد از انقلاب توجه جدی نسبت به فرهنگ پیدا شد به نوعی که اگر ما فرهنگ عمومی و خصوصی خود را پس از انقلاب منقلب نکنیم، انقلاب ما تفاوتی با زمان طاغوت ندارد. امام(ره) با تأسیس این شورا قصد داشت انقلاب را دچار یک انقلاب فرهنگی در سطوح عمومی، خصوصی و حکومتی بکند.
با توجه به گسترهای که فرهنگ در جامعه دارد و نقطه ثقل تحولات است، باید عوامل، متغیرها و ارکان شناسایی شوند و ارتباط بین آنها معین گردد تا هندسه کار روشن شود؛ این یعنی مهندسی فرهنگی که نسبت سنجی بین اینها در دست شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
این شورای عالی انقلاب فرهنگی است که باید اولویت بین مسائل را بفهمد و به صورت اهم فالاهم در دستور کار قرار دهد تا مهندسی فرهنگ صورت پذیرد.
ـ آیا تاکنون چنین سندی تصویب شده است؟
این سند حدود هشت سال طول کشید تا در اواخر دولت دهم تصویب شد. پس از اینکه تصویب شد و در دسترس ابلاغ بود، دولت تغییر کرد لذا اجرا نشد؛ یعنی مسئولین کشور این را عملی نکردند؛ زیرا مسئولین کشور، هنوز دیدگاه واحدی در رابطه با نقشه مهندسی فرهنگ ندارند.
ـ خب همانطور که میدانید، رئیس جمهور رئیس شورا هم هست؛ آیا طبق گفته خودتان این یک تهدید به شمار نمیرود؟
ببینید؛ در ابتدای این دولت نسبت به کل سند ایراداتی گرفته شد، ولی وقتی دیدند این سند حاصل تفکر نخبگانی جامعه است و نمیتوانند به این راحتی آن را رد کنند، کار را به تعلیق انداختند.
یک ایرادی که دولت در کار شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفت این بود که مگر شأنیت این شورا قانونگذاری است و مصوباتش قانون است که لازم الاجرا باشد؟ رهبری بارها این را جواب دادهاند که مگر مصوبات دولت که بر وزارتخانهها لازم الاجراست، قانون است و کسی میگوید دولت قانون گذاری کرده!؟
ـ نقش اعضای حقیقی در این میان چه بود؟ با این تعابیر که صرفا این اشخاص صوری هستند.
شورای عالی انقلاب فرهنگی مشکلات متعددی دارد ولی یکسری از آنها ساختاری است. یکی از آن ایرادات این است که اعضای حقیقی و حقوقی این شورا، باید روی موضوع فرهنگ متمرکز شوند ولی ما میبینیم که چند هفته یکبار و ماهی یک بار جلسههایشان برگزار میشد و در این دولت فاصله بین جلسات زیاد شده است. اعضای این شورا ابوالمشاغلاند و آنگونه که باید در این شورا تمرکز ندارند؛ بعضی از رؤسا هم که خودشان حضور پیدا نمیکنند و نماینده میفرستند در نتیجه، این عدم تمرکز و حضور نداشتن موجب وضعیت فعلی میشود.
مشکل دیگری که مترتب ساختار است، سوگیریهای جناحی است که در مباحث فرهنگی ورود پیدا میکند و باید جلویش گرفته شود. ساختار طوری است که وقتی دولتی با سند مصوب شده در دولت قبل مخالف باشد، آن را اجرا نمیکند. وقتی قدرت اجرا و عمل دست دولتها و رئیس شورا است، هر چقدر هم اعضای حقیقی تلاش کنند مسیری را به تعیین کنند، به بنبست میرسد.
ـ آیا همین فشل بودن است که موجب شد رهبری فرمان آتش به اختیار را صادر کند؟
مدیریت از مردم سلب شده و دست دولت است؛ موانع این مسیر نیز فقط با دستان دولت است که برطرف میشود لذا دولت باید حداقل کاری که میکند، این معضلات و موانع را از سر راه بردارد.
اگر ما یک هرم بکشیم، در رأس این هرم دولت قرار دارد، یک طرف جامعۀ نخبگان و یک طرف مردم عادی هستند. ایرادی که به دولت گرفته میشود این است که نتوانست نخبگان را همراه کند و از آنها بهره بگیرد تا بتواند مردم را نیز به حرکت درآورد.
الان وضعیت ما وضعیت جنگ است و معضلی که ما در این شورا داریم، عدم رصد لحظهای مشکلات فرهنگی است. این امکانات وجود دارد ولی در عمل رصدی که باید از میدان فرهنگی باشد، صورت نمیگیرد و بنابراین، خیلی از بحثهای شورا جنبه نظری یافته که به عمل نمیرسد.
بنابراین باید حاکمیت فکری به حال اجرای این سندها بکند. مگر میشود سران سه قوا در جلسهای طرحی را تصویب کنند و آن اجرا نشود!؟ در اینجا سران سه قوا و مسئولان باید پاسخگو باشند که چرا این طرحها به درستی تصویب نشده و به درستی اجرا نمیشود؛ این جا یک مطالبه در سطح سران سه قوا باید شکل بگیرد.
ـ به نظر شما باید چه کرد؟
رهبری فرمودند شورای عالی انقلاب فرهنگی باید به یک قرارگاه تبدیل شود زیرا این قرارگاه است که امر صادر میکند، برای حمله، برخورد، فرهنگسازی و... فرمان میدهد.
ـ این قرارگاه به کجا رسیده؟
اصلاً قرارگاه تشکیل نشده که بخواهد به جایی برسد! شما در زمین درگیری هستید؛ باید دیدهبان داشته باشید که میدان را رصد کند و مشکلات را ببیند. اصلا ما چنین چیزی را در این شورا نداریم.
در میدان جنگ ما نیاز به شناسایی داریم، نیاز به شورای تصمیم گیری داریم که مشکلات را آنالیز و تجزیه تحلیل کند؛ سپس فرمان را به نیروهای هوایی، زمینی و دریایی صادر کند تا حرکت کنند و به بهترین نحو دشمن را شکست دهند. اصلاً این شورا نگاهش به وضعیت فرهنگی کشور، نگاه جنگی نیست؛ احساس نمیکند ما در جبهه هستیم و لحظهبهلحظه تلفات میدهیم.
چگونه در کرونا لحظه به لحظه آمار میدهیم و حواسمان هست که حتی یک نفر هم از بین نرود؟! ما در کرونای فرهنگی باید حواسمان را جمع کنیم؛ انگار نه انگار که ما دچار مشکلات فرهنگی هستیم و لحظهبهلحظه بر آمار تلفات فرهنگی افزوده میشود.
این ساختار شورای عالی انقلاب فرهنگی نیاز به خانهتکانی دارد؛ هم از لحاظ عناصر، هم از لحاظ کارکرد و هم از لحاظ پاسخگو بودن آنها نسبت به وضعیت فرهنگی کشور و متأسفانه این شورا با فعالیتهای اشتباهش از صحنه اجتماع دور افتاده است.
ـ دبیرخانههای مرتبط و شوراهای متصل با دبیرخانهها را چگونه ارزیابی میکنید؟
دبیرخانه باید منعکس کننده نظرات شورا باشد ولی اکنون میبینیم دبیرخانهها مستقل شدهاند و در جای شورا نشستهاند. دبیرخانهها باید زمینه نیازهایی که شورای عالی دارد را تأمین کند نه اینکه خودش قانونگذاری کند. رهبری فرمودند دبیرخانه باید کوچک و چابک باشد ولی اکنون دبیرخانهها به جاهایی تبدیل شدهاند که نیروها کارمندی میآیند و میروند، بودجههایی که باید در فرهنگ خرج شود خرج کارمندان و سیستم اداری میشود.
بحث دیگر شوراهای وابسته به شورای عالی است که اینها ارتباطشان خیلی شفاف نیست؛ تصمیماتی که گرفته میشود خروجی ندارد.
شورای حوزوی باید نظر خود را از دید حوزه درباره مسائل و مشکلات فرهنگی ارائه دهد و اگر این نظرات بازخوردی تا ۱۵ روز نداشت، لازم الاجرا است و دبیرخانهها باید آن را پیگیری و اجرا کند. علت اصلی این مشکلات این است که اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی اولویتشان مباحث شورا نیست.
اکنون بیش از چند هزار طرح در دبیرخانهها مانده و خاک میخورد؛ شورای عالی انقلاب فرهنگی باید چکیده و عصاره فرهنگی یک ملت باشد ولی این در شورای فعلی ضعیف است.
ـ در پایان اگر نکتهای دارید بفرمایید.
رهبری فرمود برخی گزارشهای خوبی را در بهترین کاغذها چاپ میکنند و ارائه میدهند ولی در صحنه عمل، چیزی دیگری به چشم میخورد. وقتی وضع بد فرهنگ جامعه را میبینیم، در مییابیم نهاد کار خودش را به درستی انجام نداده است.
با ان وضعیت کار شورا صرفاً حالت نظری پیدا میکند و اعضا بدون نظارت و پیگیری خاصی صرفاً دور هم جمع میشوند و شورا نمیتواند بازوی خوبی برای ولی فقیه باشد.
باید در سالگرد تأسیس، شورای عالی خودش را ارزیابی کند و اگر خطایی انجام داده، پاسخگو باشد. باید روشن شود چه کسی در این معضل فرهنگی دست داشته و پاسخ دهد ولی ما میبینیم همه به صورت قهرمان از این مجال خارج میشوند و در نهایت میگویند نگذاشتند ما کارمان را انجام دهیم.
موفقیتهای فرهنگی به خاطر نیروهای فرهنگی است نه شورای عالی انقلاب فرهنگی؛انشالله مسئولین یک بازیابی و بازشناسی در رفتارشان داشته باشند زیرا فرهنگ، اساس جامعه و مایه پویایی جامعه است. ما قوای فرهنگی خوبی درون کشور داریم و همانطور که امام خمینی(ره) فرمودند، اگر انفجاری در ملت صورت بگیرد، به این علت که این مردم انقلابیاند نه اثری از انقلاب باقی خواهد ماند و نه از شما مسئولین.
ما نیروهای خوبی در عرصه فرهنگی داریم که باید از آنها در جایگاه خودشان استفاده کنیم؛ من نمیخواهم عرصه فرهنگی را بد جلوه دهم ولی خوبیها و پیشرفتهایی که در عرصه فرهنگی داشتیم، کار شورای عالی انقلاب فرهنگی نبوده و نیروهای فرهنگی و نیروهای جهادی پای کار بودند که این موفقیتها رقم خورده است.