علم دینی
آنچه در این پرونده میخوانید دیدگاه صاحب نظران فرهنگستان علوم اسلامی قم در رابطه ی دین و علم می باشد.
 
 
 
کد مطلب: 112
علوم انساني كليد موفقيت اقتصاد آمريكا
تاریخ انتشار : سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۴۰
 
«رابرت وينر» سخنگوي پيشين كاخ سفيد و «جيمي راونت» تحليل گرا شد علوم سياسي آمريكا در اظهارات خود نسبت به مسائل اقتصادي آمريكا، تقويت مهارت هاي علوم انساني را راه حل برون رفت از بحران اقتصادي مي دانند. اين دو سياست هاي اوباما نسبت به حل بحران اقتصادي آمريكا را مورد انتقاد قرار داده اند و راه حل را تنها در روي آوردن به علوم تجربي نمي دانند.
علوم انساني كليد موفقيت اقتصاد آمريكا
 
اخيراً اوباما طرح استخدام و آموزش 100000 آموزگار در رشته هاي علوم تجربي، رياضي، فناوري و مهندسي طي ۱۰ سال آينده را اعلام كرد. به نظر مي رسد كه آمريكا اهميت مهارت هاي نگارشي، مباحثات تحليلي و گفتگوهاي ساده را از ياد برده است. رشته هاي زبان، تاريخ، مديريت و فلسفه مهارت هايي را به شخص مي آموزند كه براي موفقيت در كار و مديريت در خانه و در عرصه جهاني مهم و حياتي مي باشد. تنها لازم است به شركت هايي همچون اَپل (Apple) و فيس بوك (Facebook) بنگريد تا به اهميت داشتن آموزش علوم انساني قوي پي ببريد. ليكن آنچه كه آنها را از همان آغاز متمايز كرده است تأكيد بر كاربر خلاقانه علم و فناوري مي باشد كه با تفكر انتقادي و تحليل نوآورانه آغاز شد. سخنراني هاي آستيو جابز (رئيس شركت اَپل) كه حتي بعد از مرگش تأثيرگذار مي باشد، فرمول هاي رياضي نيستند، بلكه شاهكارهاي گفتاري است.
نهادها و مؤسسات آموزشي و اقتصادي چين كه از نظر آموزش علوم تجربي و رياضيات بسيار غني مي باشند تا كنون نتوانسته اند شركت هاي نوآورانه اي همچون اَپل و فيس بوك را تأسيس كنند.
رونق اقتصاد چين، به دليل وادار كردن نيروي كار به توليد محصولات ارزاني است كه در ديگر مناطق جهان با هزينه هاي بالاتر در حال توليد است. به نظر نمي رسد كه چين بخواهد به جهان، فيس بوك يا شركت اَپل را ارائه دهد، زيرا در چين نوآوري كه به معناي مشاركت در فرايند توليد و خلق نرم افزارها و فناوري هاي نوين است، آموزش علوم تجربي و رياضيات را به تحرك در نمي آورد.
اگر ايالات متحده مي خواهد جايگاه خود را به عنوان سردمداران آموزشي دوباره به دست بياورد، بايد بپذيريم كه تنها تمركز بر آموزش علوم تجربي و رياضيات سياست درستي نمي باشد. به خوبي مي دانيم جهاني كه اقتصاد آن فناوري محور است تقويت مهارت هاي علوم تجربي و رياضيات دانش آموزان آمريكايي به طور قطع باعث افزايش رقابت هاي جهاني ما مي شود اما از يك سو ما نيازمند مهارت هاي رشته علوم انساني براي به توافق رسيدن با ديگران هستيم. تحليل هاي روشن و تلفيق اطلاعات به اندازه ي علوم تجربي و رياضيات براي آينده اهميت دارد.
«مارك زاكربرگ» (مؤسس شبكه ي اجتماعي فيس بوك) مبلغ ۱۰۰ ميليون دلار را براي طرح هاي نوآورانه در آموزش به آموزگاران اختصاص داد اما آن را محدود به علوم تجربي و علوم رياضيات نكرد.
«فرانسيس بيكن» مي گويد «دانش قدرت است». «وينستون چرچيل» به تمام سالن هاي تئاتر لندن طي جنگ جهاني دوم دستور داده بود كه برنامه هاي خود را تعطيل نكنند زيرا جنگ بر سر حفظ و مراقبت از فرهنگ است. دانش آموزان آمريكايي تنها زماني مي توانند در عرصه رقابت باقي بمانند كه آموزش علوم تجربي و رياضيات با بنيان هاي محكم علوم انساني گره بخورد.
اگر آينده اي كه براي آن مبارزه مي كنيم تبديل شدن آمريكا به چين كنوني مي باشد، پس نقش آموزش سالم در علوم انساني را كنار بگذاريم. ليكن چنين كاري برتري آمريكا را باز نمي گرداند. آمريكا همچنان روند افول خود را ادامه خواهد داد مگر آنكه 100000 آموزگار علوم انساني را استخدام و تربيت كند.
Share/Save/Bookmark