علم دینی
آنچه در این پرونده میخوانید دیدگاه صاحب نظران فرهنگستان علوم اسلامی قم در رابطه ی دین و علم می باشد.
 
 
 
کد مطلب: 119
بخشي از سخنراني وزير علوم بريتانيا در تبيين جايگاه هنر، علوم انساني و علوم اجتماعي در دانشگاه ها
تاریخ انتشار : جمعه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۵۹
 
امروز فرصتي پيش آمد تا اهميت در حال رشد بودن علوم انساني و علوم اجتماعي را در زندگي خود و در آكادمي بريتانيا بشناسيم. كيفيت و تمايز هر كدام از آنها به طور دقيق در مقدمه جزوه «سِر آدام رابرتس» با عنوان «گذشته، حال و آينده ارزش اجتماعي علوم انساني و علوم اجتماعي» نگاشته شده است:
بخشي از سخنراني وزير علوم بريتانيا در تبيين جايگاه هنر، علوم انساني و علوم اجتماعي در دانشگاه ها
 
«علوم انساني كشف مي كند كه انسان بودن يعني چه؟ كلمات، ايده ها، داستان ها و هنرهايي كه به ما كمك مي كنند معناي زندگي خود و جهاني كه در آن زندگي مي كنيم را درك كنيم. چگونه آن را خلق كرده ايم و چگونه به دست آن خلق شده ايم. علوم اجتماعي به وسيله مشاهده و تفكر به دنبال كشف جريان و فرايندي مي باشد كه بر رفتار شخص و گروه حاكم است. هر دوي آنها (علوم انساني و علوم اجتماعي) به درك خود از خودمان، از جامعه و از جايگاه مان در جهان كمك مي كند.»
مكان مناسب و فرصت كاملاً به جايي است كه به نگراني هاي جامعه آكادميكي بپردازيم. سياست هاي ائتلافي اعمال شده بر دانشگاه ها و تحقيقات تهديدي براي هنر، علوم انساني و علوم اجتماعي مي باشد. براي مثال هفته گذشته «سايمون اسكما» نگراني خود را در اين باره كه:
«علوم تجربي و ديگر رشته ها كه به نظر مي رسند در حد سودگرايي مفيد هستند جايگاه مالي خود را به خوبي نگاه داشته اند، در حالي كه هنر و علوم انساني از جايگاهشان تنزل پيدا كرده اند.»
...نگراني اينجانب از آن است كه اين تغييرات صحت داشته باشد و متفكرين برجسته اين موضوع را مورد توجه خود قرار ندهند. به طور كلي و بسيار ساده بگويم كه علوم انساني و علوم اجتماعي براي كشورهاي متمدن نيازي مبرم و حياتي مي باشد. آن دو رضايت و خرسندي عميقي را به فرد مي دهند. آنها به زندگي ما معنا و شكل مي دهند، دانشگاه ها در ميان با ارزش ترين مؤسساتي كه هر كشوري دارا مي باشد بايد از اين دو به خوبي تغذيه كنند. دانشگاه ها در ميان مؤسسات علمي كه بيش از ۵۰۰ سال در اروپا عمر كرده اند داراي سهم بسيار زيادي مي باشند كه درباره ارزش به سزاي خود سخن مي گويند.
اما به جاي اينكه از ارزش اين رشته ها در ائتلاف دفاع كنم، اجازه بدهيد سوءتفاهم هاي سياست گذاري هاي مالي، آموزشي و تحقيقاتي را برطرف كنم. سپس درباره مسائل عميقي كه در خصوص جايگاه اين رشته ها در دانشگاه ها وجود دارد صحبت كنم ...

ارزش علوم انساني و علوم اجتماعي
يكي از نگراني هاي تأثير گذار آن است كه يك رشته علمي، وسيله اي براي چيز ديگر يا كار ديگري قرار
علوم انساني كشف مي كند كه انسان بودن يعني چه؟
مي گيرد. دوباره تكرار مي كنم كه رشته هاي شما هم در درون و هم در برون اساساً ارزشمند هستند. آنها منابع غني ارضا كننده بشريت هستند و ما را در يافتن راه خود در جهان چه به صورت فردي و چه به عنوان يك جامعه كمك خواهد كرد.
اما در اينجا پارادوكس وجود دارد: همين كه بخواهيم چرايي ارزشمند بودن آنها را شرح بدهيم بر سودگرايي و درآمدزايي آنها تمركز مي كنيم. اين مبحث تِم دستاورد اخيري مي باشد كه توسط «شوراي تحقيقات علوم انساني بريتانيا» ارائه شده و با عنوان «ارزش اجتماعي علوم انساني» توسط «جاناتان بيت» نگاشته شده است.
دست آورد او دنبال روي كتاب مهم «مارتا ناسبام» با عنوان «نه براي سوددهي: چرا دموكراسي به علوم انساني نيازمند است» مي باشد. ارزش اجتماعي زماني حاصل مي شود كه مشاهده كنيم چگونه علوم طبيعي و پزشكي خود را نيازمند نزديك شدن به هنر، علوم انساني و علوم اجتماعي بدانند.
حال بگذاريد صحبت هايم را با مشخص كردن جايگاه علوم انساني و علوم اجتماعي در دانشگاه ها و در اصلاحات جديدي كه در سال آينده صورت خواهد گرفت به پايان برسانم. براي مثال در ميان نگراني كه «استفان كولوني» اظهار داشت به يك مورد اشاره مي كنم كه هر چه رابطه بين دانشجو و يك مؤسسه علمي رابطه قراردادي باشد آموزش و يادگيري روندي فرسايشي و تخريبي خواهد داشت. «استفان» هميشه مقالات زيبايي را در اين خصوص مي نويسد و در اينجا مي خواهم به سه موضوع از آنها اشاره كنم:
اول: اينكه مي خواهم دانشجو صدايي قوي و رسا داشته باشد تا صحبت هايش به گوش همه برسد.طي دهه اخير دانشگاه ها اشتياق زيادي به تمركز بر تحقيقاتي داشتند كه بيان مي كرد ارزش آموزش كم رنگ شده است و اين موضوع بايد تغيير كند. يكي از مهمترين دلايلي كه قدرت مالي را در دست دانشجو قرار داديم همين است و اين موضوع بايد توسط آكادمي ها و سمينارها پشتيباني و تغذيه شود. اين حمايت و پشتيباني نبايد رابطه بين دانشجو و استاد را تخريب كند...
دوم: اينكه برخي دانشجويان به جهت يافتن راهي براي دستيافت به شغل، وارد دانشگاه مي شوند. اين موضوع بخشي از نقش دانشگاه هاي امروزي را در اقتصاد مدرن تشكيل مي دهد و نبايد از آن اظهار تنفر و بيزاري داشته باشيم.
سيستم آموزش عالي ما دانشجويان را براي هرگونه
هر دوي آنها (علوم انساني و علوم اجتماعي) به درك خود از خودمان، از جامعه و از جايگاه مان در جهان كمك مي كند.
هدفي در آينده آماده سازي مي كند.
سوم: اينكه دانشگاه هاي ما مكان خاص و ويژه مي باشند. فرصت هاي بسيار خوبي به وجود آمد و توانستم برخي از آنها را بازديد كنم و در آنجا شاهد فعاليت هاي گرم دانشجويان بودم. نگراني عميق استفان از آن است كه دانشگاه هاي اين چنيني در معرض گسستن باشند. اما من خوش بين هستم. هنر، علوم انساني و علوم اجتماعي بخش حياتي زندگي اينگونه مؤسسات مي باشند همان گونه كه بخش حياتي زندگي ما را تشكيل مي دهند.

 اشاره:
«ديويد ويلتس» (۹ مارس ۱۹۵۶) عضو حزب محافظه كار بريتانيا و وزير علوم اين كشور مي باشد. وي همچنين يكي از نمايندگان پارلمان بريتانيا است. ويلتس تحصيلات خود را در مدرسه «كينگ ادوارد» شهر بيرمنگهام، «چريست چرچ» و دانشگاه «آكسفورد» در رشته‌هاي فلسفه، سياست و اقتصاد به تمام رساند و به عنوان دانشجوي ممتاز فارغ التحصيل شد. به دليل پيشينه عميق سياسي وي، رويكرد محافظه كارانه و ارتباط نزديك و تنگاتنگ با آكادمي ها او را با نام مستعار «تو برينز» (Two Brains) نيز مي نامند. ويلتس در حال حاضر استاد ميهمان در مدرسه «كيس بيزنِس»، عضو هيئت مديره «مطالعات مالي» و عضو افتخاري «نوفيلد كالج دانشگاه آكسفورد» مي باشد. وي چندين كتاب، در موضوع سياست محافظه كارانه از جمله «چرا محافظه كارانه رأي بدهيم» (۱۹۹۶) و «محافظه كارانه نوين» (۱۹۹۲) و نيز چندين مقاله در اين موضوع نگاشته است.
پيش از سخنراني ديويد ويلتس، رئيس آكادمي علوم انساني و علوم اجتماعي بريتانيا «سِر آدام روبرت» سخنراني كرد. اين سخنراني با موضوع «هنر، علوم انساني و علوم اجتماعي در دانشگاه هاي امروزي» در آكادمي بريتانيا در تاريخ اول مارس ۲۰۱۱ برگزار شد.
آكادمي بريتانيا هيئتي ملي مي باشد كه در رشته هاي علوم انساني و علوم اجتماعي به مطالعه و تحقيق مي پردازند. هدف اين آكادمي الهام بخشيدن، به رسميت شناختن و حمايت همه جانبه از علوم انساني و علوم اجتماعي چه در بريتانيا و چه در عرصه بين الملل مي باشد. اين آكادمي بودجه سالانه خود را از وزارت اقتصاد، نوآوري و مهارت هاي بريتانيا تأمين مي كند در سال ۱۱ ـ ۲۰۱۰ درآمد ناخالص اين وزارتخانه ۳۱۰۵۰۸۷۸ پوند بود.
آكادمي بريتانيا در سال ۱۹۰۲ تأسيس شد و امتياز يا همان منشور سلطنتي خود را در همان سال اخذ كرد. هم اكنون بيش از ۹۰۰ نفر عضو اين آكادمي مي باشند كه زيررشته هاي مختلف علوم انساني و علوم اجتماعي در حال مطالعه و تحقيق مي باشند. اين آكادمي مؤسسه اي مستقل و در «كارلتون هوس تريس» شهر لندن قرار دارد.
Share/Save/Bookmark