علم دینی
آنچه در این پرونده میخوانید دیدگاه صاحب نظران فرهنگستان علوم اسلامی قم در رابطه ی دین و علم می باشد.
 
 
 
کد مطلب: 214
«سرمايه داري نوين به پايان خط رسيده است»
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۰۸:۴۸
 
به ندرت مي توان گوشه اي از جهان را يافت كه بحران اقتصادي آن را فرانگرفته باشد. اما «امانوئل والرشتاين» محقق برجسته و جامعه شناس دانشگاه «ييل» و نظريه پرداز «نظام نوين جهاني» (The Modern World - Systems) مي گويد؛ اين بحران فراتر از بحران اقتصادي است و در حقيقت خود نظام سرمايه داري (Capitalism) در حال سقوط مي باشد.
«سرمايه داري نوين به پايان خط رسيده است»
 
 «امانوئل والرشتاين» تئوري خود را اين گونه براي شبكه «راشاتودي» (RT) شرح مي دهد:

«نظام سرمايه داري به پايان خط رسيده است و نمي تواند خود را نجات بدهد. آنچه كه ما اكنون مشاهده مي كنيم بحران ساختاري اين نظام مي باشد. اين بحران همچنان ادامه خواهد داشت. در حقيقت اين بحران از دهه ۱۹۷۰ ميلادي آغاز و تا ۲۰، ۳۰ يا۴۰ سال ديگر ادامه خواهد يافت. اين پديده بحراني نيست كه در مدت يك سال يا يك مدت كوتاه برطرف بشود بلكه آنچه آشكار است ريزش ساختار اين نظام بوده و ما در حال انتقال به يك نظام ديگري هستيم، در حقيقت چالش هاي سياسي كه هم اكنون در جهان وجود دارد به خاطر جايگزين كردن نظام جديد ديگر مي باشد، اما بسياري تلاش مي كنند كه چشم خود را بر اين واقعيت ببندند.»

وي همچنين به بيان دو ديدگاه درباره جايگزين كردن نظام سرمايه داري پرداخت:

«اينجانب جهان نسبتاً دموكراتيك و نسبتاً مساوات طلبانه را بيشتر مي پسندم كه اين خود يك ديدگاه است. ما هرگز چنين ديدگاهي را تا كنون در جهان نداشته ايم اما به وجود آمدن آن امكان پذير است. ديدگاه ديگر آن است كه نظامي بسيار نابرابر، استثماري و پلاريزه (قطبنده) داشته باشيم. ضرورتي ندارد كه اين نظام سرمايه داري باشد، زيرا خود نظام سرمايه همين گونه است، اما مي توانيد آن را به شيوه هاي مختلف و حتي هزاران برابر بدتر از آن نظام سرمايه داري اعمال كنيد.»
او در ادامه صحبت هاي خود به شبكه راشاتودي گفت: چالش هاي سياسي نيز در جهان گشوده خواهند شد.

«اگر بخواهيم واژه تخصصي براي اين موضوع بكار ببريم مي توان «دو شاخه شدن يك نظام» را بكار برد. ريشه اين دو شاخه شدن به شيوه هاي مختلفي در ناممكن بودن ادامه حيات نظام سرمايه داري مي باشد كه به آن انباشتگي نظام سرمايه داري مي گويند و آن نقطه اصلي نظام سرمايه داري است. مي توان گفت اين نظام طي ۵۰۰ سال اخير به خوبي عمل كرده است. اين نظام در آنچه كه مي خواست به سرانجام برساند، بسيار موفق بود، اما با اين حال همانند تمام نظام هاي ديگر خود را نابود كرده است.»

«آنچه كه در اين تقسيم دو شاخه اي به وجود مي آيد خروج از بحران و قرار گرفتن در يك نظام نوين مي باشد.»

وي در ادامه اذعان داشت: «گاهي اوقات مي گويم چنين كاري تاريخي شدن تمايز فلسفي يونان باستان، بين جبرگرايي و آزادي خواهي مي باشد. زماني كه نظامي پايدار باشد، فعاليت آزاد در اين نظام تا حدودي محدود مي باشد، اما زماني كه نظامي پايدار نباشد و ساختارهاي آن دچار بحران شود، آزادي خواهي در ذهن تداعي خواهد كرد. مي توان گفت كارها و واكنش هاي ما به چشم خواهد آمد در حالي كه در ۵۰۰ سال اخير اين چنين نبوده است.»

«چنين وضعي بسيار خطرناك مي باشد. در چنين نظامي براي كوتاه مدت هيچ چيزي را نمي توان پيش بيني كرد. مردم نمي توانند ـ در كوتاه مدت ـ در وضعيتي زندگي كنند كه غير قابل پيش بيني است، ما مي تونيم در وضعيتي زندگي كنيم ـ كه طولاني مدت و ـ قابل پيش بيني است. زيرا مي توان آن را تغيير داد. اما زماني كه نمي دانيددر روزهاي آينده و در سال آينده چه اتفاقاتي رخ خواهد داد، نمي توانيد براي خود چاره جويي كنيد. در اين زمان است كه فلج مي شويد و هم اكنون شاهد فلج شدن نظام اقتصادي جهان هستيم. هيچ شخصي پول خود را سرمايه گذاري نمي كند زيرا نمي داند تا سه سال آينده مي تواند پول خود را پس بگيرد يا خير؟ زماني كه سرمايه گذاري نكنيد وضعيت را وخيم تر مي كنيد. اما مردم احساس مي كنند كه چاره ديگري بر سر راهشان نيست. گزينه ها بسيار محدود مي باشند.»

 اشاره: «امانوئل والرشتاين» كيست؟

امانوئل والرشتاين در ۲۸ سپتامبر ۱۹۳۰ در نيويورک متولد شد، وي همه درجات دانشگاهي‌اش، از جمله دکترايش را در سال ۱۹۵۹ از دانشگاه کلمبيا گرفت. وي بين دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ مطالعات خود را بر روي آفريقا متمرکز کرده بود. وي تا سال ۱۹۷۰ در دانشگاه کلمبيا مشغول به‌کار بود. بعد از سال‌ها ماندن در اين دانشگاه و پنج سال کار سخت در دانشگاه مک‌گيل مونترال، در ۱۹۷۶، استاد برجسته جامعه شناسي ايالتي نيويورک در بينگ همتون و مدير مرکز مطالعات اقتصاد، سيستم هاي تاريخي و تمدن هاي فرناند برودل، گشت. مهم‌ترين خدمت او به جامعه شناسي، کتاب سال ۱۹۷۴ او، "نظام نوين جهاني" است. که به نه زبان ترجمه شده است. وي همچنين جلد دوم کتاب را نيز به انتشار رساند، که در آن، تحليل نظام جهاني را تا سال ۱۷۵۰ ادامه داد. در ۱۹۷۵، جايزه معتبر سوروکين به‌خاطر کتاب نظام نوين جهاني دريافت كرد. از جمله كتاب‌هاي والرشتاين مي توان به، علم اجتماعي نيانديشيدني (۱۹۹۱)، پس از ليبراليسم (۱۹۹۵)، پايان جهان چنان كه ما مي فهميم (۱۹۹۹)، سقوط قدرت امريكا: ايالات متحده در دنياي آشوب‌زده (۲۰۰۳) و جهان شمولي اروپا: خطابه قدرت (۲۰۰۶) اشاره كرد.

زمينه فکري
والرشتاين در مقدمه کتاب نظام نوين جهاني به تشريح تأثيرپذيري‌اش از مارکس و وبر مي پردازد به نظر والرشتاين هم مارکس و هم وبر معتقدند که يک نظام اقتصاد جهاني سرمايه داري واحد وجود دارد و لذا او اين مفهوم را از اين دو به عاريت مي گيرد و مفاهيم سرمايه، روابط و مناسبات توليد، انباشت سرمايه در حرکت تاريخ را از مارکسيسم اخذ کرده است. متفکر ديگري که والرشتاين به او بسيار مديون است "کارل پولاني" است. رويکردهاي والرشتاين بسيار شبيه به طرز تفکر پولاني است، مانند تمايز بين تجارت و بازار که موجب سازماندهي تقسيم کار مي گردد، روابط پيچيده درون دولت‌ها و سازمان‌هاي سرمايه داري، عواقب تسلط بازار بر شيوه هاي زندگي و نهايتاً چرخش تاريخي بين بازارهاي آزاد و مقاومت در برابر پيامدهاي مخرب آن.

وي انديشه مرکز و پيرامون را که از سوي «رائول پربيش» اقتصاددان آرژانتيني، و کميسيون اقتصادي ملل متحد براي آمريکاي لاتين مطرح شده بود را تعميم داده است...

تحليل:
سال ها پيش حضرت امام (ره) در نامه اي به «گرباچف» بيان كرد: ما صداي شكسته شدن استخوان هاي ماركسيسم را مي شنويم. اما درك اين جمله براي بسياري سنگين و غير قابل هضم بود. و شاهد آن بوديم كه نظام كمونيسم پس از سال ها چگونه از هم فروپاشيد و به تاريخ پيوست. چند سال پيش مقام معظم رهبري در سخنراني هاي خود افول نظام سرمايه داري غربي را پيش بيني كرد، كه امروزه شاهد به وقوع پيوستن سخنان ايشان هستيم. ايشان در سخنان اخير خود در جمع مردم كرمانشاه به جنبش وال استريت» در آمريكا اشاره كردند و فرمودند: «ريشه هاي اخير اين حركت در آينده آنچنان گسترش خواهد يافت كه نظام سرمايه داري آمريكا و غرب را زمين خواهد زد.»

ايشان فرازي از سخنان خود افزودند: «اگر چه مقامات آمريكايي در ابتدا تلاش كردند تا اين حركت اعتراضي را كوچك نشان بدهند اما اكنون مجبور به اعتراف شده اند.» حضرت آيت الله خامنه اي با اشاره به سكوت چند هفته اي رسانه ها و مقامات آمريكايي در قبال جنبش اعتراضي «وال استريت» خاطر نشان كردند: مدعيان آزادي بعد از آنكه مجبور به اعتراف اين حركت اعتراضي شدند، با آن به شدت برخورد كردند و چهره ي واقعي آزادي بيان، حمايت از حقوق بشر و حمايت از آزادي اجتماعات در نظام سرمايه داري و ليبرال دموكراسي را نشان دادند. ايشان به نقش حاكميت يك درصدي بر مردم آمريكا اشاره كردند و فرمودند: مردم آمريكا در واقع به حاكميت اقليت يك درصدي بر اكثريت نود و نه درصدي معترض هستند كه ماليات و پول مردم آمريكا را هزينه ي به راه انداختن جنگ در افغانستان و عراق و حمايت از رژيم صهيونيستي مي كنند.
رهبر انقلاب اسلامي تأكيد كردند: ممكن است حكومت آمريكا با شدت عمل اين جنبش اعتراضي را سركوب كند اما نمي تواند ريشه هاي آن را از بين ببرد.

رهبر انقلاب اسلامي با تأكيد بر اينكه واقعيت هاي امروز نظام سرمايه داري درس عبرت براي كساني است كه خواستار عمل به روش هاي نظام سرمايه داري غرب هستند افزودند: نظام سرمايه داري در بن بست كامل قرار گرفته و بحران غرب به طور كامل شروع شده است. حضرت آيت الله خامنه اي خاطر نشان كردند: جهان در يك مقطع حساس و تاريخي قرار گرفته است كه ملت ايران و همچنين ملت هاي مسلمان مي توانند نقش آفريني كنند و نظام اسلامي ايراني مي تواند الگو بودن خود را اثبات كند.
Share/Save/Bookmark