فرهنگستان علوم اسلامی قم - آخرين عناوين رویداد :: نسخه کامل https://www.foeq.ir/news Sat, 24 May 2025 04:31:46 GMT استوديو خبر (سيستم جامع انتشار خبر و اتوماسيون هيئت تحريريه) نسخه 3.0 https://www.foeq.ir/skins/default/fa/normal/ch01_newsfeed_logo.gif تهيه شده توسط فرهنگستان علوم اسلامی قم https://www.foeq.ir/ 100 70 fa نقل و نشر مطالب با ذکر نام فرهنگستان علوم اسلامی قم آزاد است. Sat, 24 May 2025 04:31:46 GMT رویداد 60 یادداشت حجت الاسلام سید پیمان غنایی با عنوان شرح صدر فعال، ضرورتی فراتر از فضیلت اخلاقی در مدیریت تحول گرای ایران امروز https://www.foeq.ir/vdci.wazct1ar3bc2t.html ۱) معمولا وقتی از واژه شرح صدر به عنوان یکی از ویِژگی های مورد نیاز در مدیریت، سخن به میان می آید، معنا و مفهومی که به اذهان عمومی ما متبادر می شود، نوعی ارزش و فضیلت اخلاقی است؛ فضیلتی که به معنای بزرگی روح انسان در مواجهه با انواع مخالفت ها و دیدگاه های معارض بوده و مساوق با رفتارهای حلیمانه و صبر و تحمل دیدگاه های مختلف و احیانا سختی های مسیر حرکت مدیریتی در تعامل با دیگران است. در واقع اثر مهم شرح صدر به معنای فوق در فضای مدیریتی، زدودن موانع روحی و عاطفی افراد برای ارتباط بهتر و توسعه تعامل در محیط و فضای مدیریتی، اعم از محیط یک سازمان و یا فضای عمومی جامعه است. به نظر می رسد چنین معنایی از شرح صدر بیشتر معنایی انفعالی و در حد مانع زدایی و تحمل سختی های ارتباط با نظرات مخالف برای نرنجاندن افراد و حفظ روابط عاطفی است که حتما فضیلتی اخلاقی و البته بسیار برجسته است. ۲) اما به نظر می رسد برای شرح صدر به عنوان خصوصیتی که در روایات اهل بیت علیهم السلام، ابزار و وسیله ریاست و مدیریت شمرده شده است، تبیینی فراتر از یک فضیلت اخلاقی که مساوق با صبر و تحمل و شنیدن حرفهای مخالف و متنوع از سوی مدیر و حاکم و بزرگتر در یک جمع یا سازمان و محیط اجتماعی است، می توان ارائه داد. در این تبیین، شرح صدر به معنای نوعی گشودگی، استقبال و مواجهه فرصت انگارانه با موضع گیری ها و افکار و رفتارهای متفاوت و مخالف، با هدف یافتن بهینه ترین مواضع، تدابیر و اقدامات و نیز بهترین عناصر انسانی در مسیر تحقق اهداف و جهت گیری های یک جمع یا سازمان و یا محیط اجتماعی است. ۳) شرح صدر به معنای فوق سبب می شود تا مدیر در حصار تنگ روابط با اطرافیان و افکار و تدابیر متداول علمی یا غیر علمی آنها محدود و محصور نماند و مستمرا در معرض شناسایی و استفاده بهینه از ظرفیت های جدیدی که در فضای درونی و بیرونی تحت مدیریت او، برای پیشبرد اهداف سازمان یا جامعه¬ی تحت مدیریت او پدید آمده، قرار گیرد. در این نگاه بزرگی و گشودگی روح مانع از نشنیدن ها و ندیدن های انواع موضع گیریها، اندیشه ها و تدابیر و ظرفیت های متنوع انسانی پیرامونی برای مدیری خواهد بود که همواره خود را نیازمند شناسایی و استفاده از همه فرصت ها و ظرفیت های بهتر و برتر انسانی و فکری در افزایش کارآیی و بهره وری مجموعه تحت مدیریت خود می داند. بنابراین شرح صدر به این معنا ضرورتی راهبردی برای هر جامعه یا سازمان تحول گرا محسوب می شود؛ چرا که زمینه تحول مستمر در نیروها و طرح ها و روش ها را برای بهینه حرکت در جهت مورد نظر فراهم خواهد کرد. ۴) مروری بر شرایط امروز ایران در مراحل حرکت تکاملی انقلاب اسلامی در مسیر دولت سازی، جامعه پردازی و تمدن سازی، اهمیت و ضرورت مضاعف ویژگی فوق را در فضای مدیریتی کلان نظام جمهوری اسلامی بیش از پیش روشن می کند. چرا که حرکت تکاملی انقلاب اسلامی در برابر دو اردوگاه بزرگ سوسیالیستی و لیبرالیستی در جهان معاصر و داعیه داری نظمی دیگرگون در مقیاس جهانی، مستلزم تحول گرایی برای شکل دهی به الگویی دیگر از ساخت جامعه و به تعبیر دیگر رسیدن به الگویی متفاوت از دولت و جامعه اسلامی است؛ این امر هم بیش از هرچیز نیازمند خلاقیت و ابتکار و نوآوری و تجربه ورزی در رفت و آمد میان نظر و عمل است که البته باید متکی بر جهت گیری ها و ارزشها و آموزه های دینی باشد. جامعه و به ویژه جوانان نیازمند حرکت عمومی اسلامی، به شدت رهبری حکیم انقلاب همچنین به تعبیر رهبری حکیم انقلاب اسلامی، به شدت نیازمند حرکت عمومی جامعه و بویژه جوانان است. بنابراین مدیریت کلان نظام باید بیش و پیش از هر فرد یا مجموعه ای نگاه فرصت انگارانه به همه ظرفیت های انسانی و فکری خلاق و مبتکری داشته باشد که معمولاً در جوانان بیشتر بروز داشته و امروز جامعه ایران مملو از آن است. با این نگاه شرح صدر به معنای گشودگی و نگاه فرصت انگارانه به حرفها و فکرهای متفاوت و مخالف، یک ضرورت راهبردی و قطعی برای حرکت تحول گرایانه¬ی انقلاب اسلامی به سوی آرمان های تمدنی خویش خواهد بود.۵) مهمترین موانع این خصوصیت و ویژگی راهبردی، اولاً احساس خودبسندگی و ثانیاً مرزبندی های تنگ نظرانه و متوهمانه با بسیاری از ظرفیت های انسانی و ایده ها و تجربه های جدید با برچسب های مختلف است؛ چه ظرفیت های مختلفی که درون سیستم مدیریتی و ساختارهای رسمی کشور وجود دارد و چه ظرفیت هایی که در میان عموم نخبگان و مردم و بیرون از نهادهای رسمی حاکمیتی است. چنانکه آفات این شرح صدر نیز گرفتار شدن در فضای تکثرها و تنوع ها و در نتیجه عدم انسجام در مدیریت نیروها و فعالیت ها از یک سو و کاهش قدرت تصمیم گیری و قاطعیت در پیگیری و تحقق بخشی به تصمیمات اخذ شده در نظام مدیریت، از سوی دیگر است. لذا وجه فعال بودن شرح صدر در معنای مورد نظر هم، توجه ویژه به این آفات و پرهیز از گرفتار شدن در آنها به اسم شرح صدر است. ۶) اکنون با دقت در شیوه و عملکرد مدیریتی شهید آیت الله رئیسی چه در مسیر انتصابات و به کارگیری همکاران اصلی در لایه های مختلف مدیریتی کشور و چه در مسیر اندیشه ورزی و تصمیم سازی و تصمیم گیری های خرد و کلان اجرایی کشور، می توان نشانه های زیادی از وجود چنین شرح صدری را مشاهده کرد و در مطالعات تفصیلی آن را دقیقاً نشان داد؛ شرح صدری که زمینه حرکتی تحولی والبته غیر شتاب زده و در عین حال سریع و رو به رشد را در تحقق و بهینۀ مستمر سیاست های راهبردی و طرح های عملیاتی کشور در عرصه های مختلف فراهم کرد؛ تحولی که آثار آن در توسعه فعال روابط خارجی و پیشبرد مسائل منطقه ای تا توسعه تجارت و مسیرهای ترانزیتی بین المللی و مدیریت بحران های در آستانه انفجار انرژی، بویژه آب و برق کشور و کنترل تورم در کنار تحقق رشد چشمگیر اقتصادی و کاهش جدی نرخ بیکاری و عبور با کمترین هزینه از شرایط خطیر فتنه سال ۹۱ و مدیریت نسبی فضای فرهنگی و اجتماعی و حرکت به سمت بهبود سرمایه اجتماعی کشور و تلاش در جهت ارتقاء سطح مدیریت فضای مجازی با توسعه کارآیی سکوهای داخلی و ده ها مسأله ریز و درشت دیگر فرهنگی و اجتماعی به وضوح قابل مشاهده و بیان است. امید که برکات این سیره و روش و منش مدیریتی در دولت و تاریخ آینده مدیریتی ایران با قدرت و کیفیت بیشتر تداوم یابد. والسلام علی عبادالله الصالحینسیدپیمان غنایی۲۵/۳/۱۴۰۳ ]]> سیدپیمان غنایی رویداد Tue, 02 Jul 2024 11:13:54 GMT https://www.foeq.ir/vdci.wazct1ar3bc2t.html یادداشت حجت الاسلام محمدرضا کتابی با عنوان ئیس جمهور شهید در قامت دولتمرد تراز اسلامی https://www.foeq.ir/vdch.mnzt23ni6ftd2.html باسمه تعالیمِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ فَمِنهُم مَن قَضى نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَما بَدَّلوا تَبديلًا(سوره مبارکه الأحزاب آیه ۲۳)در کلمه‌ی «شهید»، مجموعه‌ای از ارزشهای دینی و ملّی و انسانی نهفته است... اوّلین چیزی که شهید به یاد انسان می‌آورد، جهاد فی‌سبیل‌الله است؛ شهید در راه خدا حرکت کرده، مجاهدت کرده، به شهادت رسیده. شهید مظهر ایمان صادق است؛ مظهر صداقت است، مظهر عمل صالح است. چه عملی اصلح از رفتن در راه خدا و تقدیم کردن همه‌ی وجود خود، همه‌ی هستی خود به این راه؟ ... معارف ملّی؛ شهید و شهادت از جمله‌ی چیزهایی است که هویّت ملّی را برجسته میکند و رتبه‌ی هویّت ملّی را بالا میبرد. (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای استان قم، ۸/۸/۱۴۰۱)شهید آیت‌الله رئیسی و همراهان عزیزش، مصداق بارز این آیه مبارکه بودند که به عهد خود با خدای متعال عمل کردند و برای تحقق آرمان¬های انقلاب اسلامی و خدمت به مردم تا مرز تقدیم جان استقامت و مجاهده نمودند.حقیقت این است که تغيير فرهنگ مادی جهان نياز به فداكاری دارد و نگرش امام راحل اين بود كه استراتژی ما برای غلبه بر كفر، استراتژی غلبه خون بر شمشير است؛ این خون دادن و شهادت¬ها وجدان ها را بیدار و در جامعه جهانی ايجاد بصيرت و بيداری می کند و حق با این شهادت ها آشکار می‌شود و کید دشمن را برملا می¬سازد؛ که به تعبیر حضرت امام راحل شکستن فرهنگ شرق و غرب بی شهادت میسر نیست.شهادت مظلومانه رئیسی، سرمایه ی اجتماعی انقلاب و نظام اسلامی را به شدت افزایش داد و یک موج فزاینده از وحدت قلوب و تجمیع عواطف حول شخصیت ایشان پدید آورد. بعد از شهادت سلیمانی عزیز به عنوان قهرمان ملی و قهرمان امت اسلام و موج بی نظیر اجتماعات و ابراز احساسات و عواطف در تشییع پیکر مطهر او، شاید کمتر کسی تصور می کرد که جامعه ایران باز هم شاهد این پدیده شگفت و در آن مقیاس عظیم، آن هم برای یک مسئول اجرایی باشد، اما شهادت مظلومانه و غریبانه ی رئیس جمهور در متن یک جهاد و تلاش مقدس برای اعتلا و سربلندی ایران و گره¬گشایی از کار مردم، صداقت انقلاب و نظام اسلامی در خدمت گذاری خالصانه و فداکارانه برای ملت و مجاهدت و خطرپذیری تا مرز شهادت را به اثبات رساند و مرزهای مصنوعی میان دولت و ملت را از میان برداشت و دلبستگی عاطفی ملت به مسئولان خدمتگزار و شعارهای انقلاب را آشکار کرد و موجی از بروز عواطف و همدلی را حول شخصیت ایشان پدید آورد؛ امواج انسانی را به خیابان آورد و جهت‌گیری‌ حقیقی و عمومی ملت را نشان داد که در نوع خود یک حماسه بزرگ ملی بود و ثابت کرد ملت بزرگ ایران با این حوادث زمین گیر نمی شود، بلکه به استقامت و انگیزه او اضافه می گردد. این شهادت با پیوند محکم و وثیقی که میان نظام و ملت پدید آورد، بدون تردید تا سالیان زیاد، آینده ی انقلاب اسلامی را تضمین می کند و تاثیر عمیقی در تحولات آینده انقلاب اسلامی بر جای خواهد گذاشت. در این یادداشت قصد داریم به یکی از ویژگی های مهم و ماندگار رئیسی عزیز و نقش آن در تحقق و تکامل گام دوم انقلاب اسلامی بپردازیم و به این سوال مهم جواب دهیم که مهم ترین خدمت ایشان به انقلاب اسلامی و جایگاه و کارکرد ویژه ایشان در انقلاب اسلامی چه بود؟انقلاب اسلامی دومین تحول بزرگ تاریخی در اعصار و قرون اخیر و نقطه مقابل تمدن مادی و نوید دهنده یک دوران تازه و یک عصر جدید است که عبارت است از تلاش برای دستيابي به تمدن اسلامي و جهاني سازي الهي و دعوت بشريت به رشد و تعالي معنوي و حیات طیبه برای انسان سرگشته در سراب تمدن مادی و بستر سازی برای تحقق انقلاب مهدوی و عصر ظهور امام عصر (ارواحنا فداه)از نگاه رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی)، خطی که نظام اسلامی ترسیم می‌کند، خط رسیدن به تمدن اسلامی است. در حقیقت، از نقطه‌نظر فلسفه تاریخی، انقلاب اسلامی مأموریت تاریخی خود را تأسیس این تمدن نوین می‌داند و این تمدن نوین اسلامی است که زمینه‌ساز ظهور حضرت حجت‌ابن‌الحسن(عج) خواهد بود. ان شاءاللهرهبر فرزانه انقلاب اسلامی نقشه راه و فرایند تحقق تمدن اسلامی را بارها در قالب یک زنجیره‌ منطقی و مستمر مرتبط به هم توضیح داده¬اندکه شامل پنج مرحله انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه‌ اسلامی، امت اسلامی و یا تمدن اسلامی می باشد و هریک از مراحل این زنجیره در حکم مقدمه و زمینه‌ساز برای حلقه‌ بعدی است. از منظر رهبر معظم انقلاب، ما هم‌اکنون در آغاز گام دوم انقلاب و در مرحله‌ دولت اسلامی و در میانه راه آن قرار داریم. بدون شك يكي از لوازم و مقدمات دستيابي به هدف متعالي تمدن اسلامي، در كنار توليد فكر و علم، تربيت انسان متناسب با اين هدف و در تراز تمدن اسلامی، انقلاب اسلامی و عصر ظهور است است، كه بار اين هدف عالي را بر دوش كشيده و سرباز اين مسير نوراني باشد. با این وصف وجود انسان های تربیت شده در تراز انقلاب اسلامی و آرمان های بلند آن و وجود مدیران تراز و دولتمردان تراز انقلاب اسلامی در رأس دولت اسلامی برای تحقق اهداف نظام اسلامی و برداشتن بار سنگین مسئولیت، یکی از ملزومات مهم و اساسی در تحقق آرمان بلند دستیابی به تمدن اسلامی به شمار می¬رود.براساس بیانیه گام دوم انقلاب و در آغاز چلّه دوم انقلاب، اینک در میانه راه دولت اسلامی هستم. در بیانات معظم له دولت اسلامی دارای دو لایه است. لایه اول عبارت است از اسلامی بودن"منش و اخلاق دولتمردان" و تطبیق دادن خود با شرایط یک مسئول دولت اسلامی و حرکت به سمت کمال در آن جهت. (بيانات مقام معظم رهبرى در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران، ۱۲ آذر ۷۹)بر این اساس برای تحقق دولت اسلامی، باید مسئولان و کارگزاران، "جهت‌گیری و منش الهی و اسلامی" پیدا کنند و علاوه بر آن ساز و کارها و نهادسازی ها و الگوها و نظامات گوناگون باید اسلامی باشند. این مرحله به مثابه نقطه عطف منحنی حرکت نظام اسلامی است که می‌تواند ما را به افق درخشان آینده برساند و زمینه جهش به دو گام بلند بعدی، یعنی شکل‌دهی به جامعه اسلامی و تمدن نوین جهانی اسلامی را به مثابه الگوی عملی فراهم کند. با توجه به منظومه فکری امامین انقلاب، مدیر و رئیس‌جمهورِ در تَرازِ ملّت رشید ایران، کسی است که از یک سو به آرمان¬های بلند انقلاب و ملت اعتقاد دارد و آن را دنبال می¬کند و در برابر دشمنان انقلاب و متولیان نظم ظالمانه جهانی کوتاه نمی آید و از سویی دیگر خود را وقف حل مشکلات زندگی مردم می‌کند و میان این دو دوگانگی ایجاد نمی نماید و به ظرفیت ملّت ایران و جبهۀ مقاومت در ایجاد تحولات بزرگ در جهان ایمان و باور دارد.رهبر معظم انقلاب در پیامها و فرمایشات خود و همچنین در احکام قبل از ریاست جمهوری با اشاره به ابعاد و خصوصیات شخصیتی، رئیس جمهور را با عناوین و صفاتی همچون: شخصیّتی مردمی و عالیقدر از تبار سیادت و علم و مزیّن به پرهیزکاری و خردمندی، عالم فرزانه و مجاهد، انسان بزرگوار و فداکار، برخوردار از صلاح و امانت، کارآزموده در مدیریت‌های کلان و دارای سوابق درخشان مدیریّت، خستگی ناپذیر، دارای تلاش بی‌وقفه و شبانه روزی در خدمت به مردم و به کشور و به اسلام، خدمتگزار صمیمی و مخلص و با ارزش، شخصیتی که صلاح و رضایت مردم که حاکی از رضایت الهی است برای او بر همه چیز ترجیح داشت یاد کردند.در سالگرد ارتحال حضرت امام نیز به بیان دستاوردهای اقدامات رئیس جمهور و بیان ویژگی¬های اجتماعی و حکمرانی در قامت رئیس دولت اسلامی پرداختند و فرمودند:در باب خود رئیس‌جمهور عزیزمان ــ که رحمت خدا بر او باد ــ همه اعتراف کردند که مرد کار بود، مرد عمل بود، مرد خدمت بود، مرد صفا و صداقت بود؛ این را همه اعتراف کردند. شب و روز نمی‌شناخت. در خدمتگزاری به کشور، یک نصاب تازه‌ای را به وجود آورد. ما قبلاً هم شخصیّت‌های خدمتگزار داشته‌ایم، امّا نه در این حد، نه با این حجم، نه با این کیفیّت، نه با این صداقت، نه با این پُرکاری و شب و روز نشناختن؛ یک نصاب جدیدی را آقای رئیسی (رحمة الله علیه) در باب خدمتگزاری به ملّت ایجاد کرد. در مسائل خارجی، از فرصتها به بهترین وجهی استفاده کرد. این‌همه تحرّک خارجی و سفر خارجی آثار ارزشمند و بابرکتی برای کشور داشت، هم برای امروز کشور، هم برای فردای کشور. ایران را در چشم رجال سیاسی دنیا بزرگ‌تر و برجسته‌تر کرد. انقلاب اسلامی را، ملّت ایران را، در بیانات خود و در اظهارات خارجی خود، درست تعریف کرد و شناساند؛ لذا رجال سیاسی‌ای که امروز درباره‌ی او حرف میزنند، از او به عنوان یک چهره‌ی برجسته حرف میزنند؛ این برای ما که سالهای متمادی با مسائل خارجی سروکار داشتیم، چیز جدید و باارزشی است. سبک مدیریّت او در بین همکاران خودش یک سبک ویژه‌ای بود، با صمیمیّت همراه بود؛ با همکارانش، با وزرا، با مدیران دولتی با صفا و صمیمیّت رفتار میکرد. برای مردم، کرامت قائل بود، عزّت قائل بود؛ به مردم، به جوانها برای اظهار نظر میدان میداد؛ حرمت مردم را نگه میداشت. به جوانها اعتماد میکرد، جوانها را تکریم میکرد. به کسانی که به خود او بدی کرده بودند، با کرامت برخورد میکرد؛ به کسانی که حتّی به او اهانت کرده بودند، پاسخ تند، پاسخ زشت، پاسخ عصبی نمیداد. متقابلاً در مرزبندی با دشمنان انقلاب صراحت داشت؛ در مورد کسانی که با انقلاب بد بودند، مخالف بودند، دشمن بودند، دوپهلو صحبت نمیکرد؛ صریح صحبت میکرد، مرزبندیِ صریح داشت؛ به لبخند دشمن اعتماد نمیکرد. اینها ارزش است، اینها درس است؛ هر کدام از اینها برای سیاستمداران ما، برای رؤسای جمهور آینده‌ی ما، برای کسانی که در یک بخشی مورد اعتماد ملّت قرار میگیرند، یک سرمشق است.(بیانات در سی و پنجمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه ۱۴/۳/۱۴۰۳)علاوه بر اینها در مناسبتهای دیگر رئیس جمهور از سوی رهبر فرزنه انقلاب به عنوان مسئول کارآمد، باکفایت، صمیمی و جدی، متمسّک به ارزشهای اساسی انقلاب، تلاشگری و حرکت جهادی، دولت مردمی، ساده‌زیستی و کاهش تشریفات در سلوک شخصی و حکومتی دولت، زیّ مردمی، اتخاذ مواضع انقلابی، زنده کردن امید و اعتماد در مردم، همدلی صادقانه با مردم و نظارت میدانی در سفرهای استانی، سرعت عمل در قبال حوادث و هم‌دردی با مردم، ایجاد همدلی بین قوا، مسئولیت‌پذیری و دوری از بهانه‌تراشی، تکیه بر ظرفیّتهای داخل کشور، برجسته‌ کردن شعار‌های اسلام و انقلاب، تحرک خوب در سیاست خارجی، حرکت جهادی و احیای امید مردم و مبارزه با فساد یاد کرده اند. (https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۵۶۵۱۶)با این اوصاف انصافا می¬توان ادعا نمود که رئیس جمهور عزیز و ما با مجموعه اوصاف یادشده برای ایشان، مولفه‌های یک "انسان تراز" و "مدیر تراز" و "دولتمرد تراز" انقلاب اسلامی را در نصاب بالایی دارا می¬باشد و می¬توان ادعا نمود که رئیس جمهور پروژه دولت اسلامی را یک گام به پیش برد و با ارائه یک اخلاق و منش اسلامی و انقلابی و مجاهده و تلاش تا سرحد شهادت، برای همیشه به عنوان یک الگوی برجسته و ماندگار در لایه ی "منش و اخلاق و سلوک و نیز سیاست¬ورزی مؤمنانه و انقلابی" دولتمردان دولت اسلامی، ثبت و ماندگار گردید و در مقابل دیدگان مردم و دولتمردان آینده قرار گرفت و سطح انتظار مردم را از این جایگاه بالا برد. ]]> رویداد Thu, 27 Jun 2024 08:10:12 GMT https://www.foeq.ir/vdch.mnzt23ni6ftd2.html گردهمایی در یادبود شهدای پرواز اردیبهشت https://www.foeq.ir/vdcg.n9qrak9xupr4a.html به مناسبت حادثه ناگوار شهادت حضرت آیت الله رئیسی (ره) و همراهان عزیزشان، سلسله گردهمایی‌هایی در یادبود "شهدای پرواز اردیبهشت" توسط اصحاب علوم انسانی و اجتماعی برگزار گردید. فرهنگستان علوم اسلامی قم نیز، ششمین نشست از این سلسله گردهمایی ها را در روز پنجشنبه 24 خرداد 1403 برگزار نمود.در این گردهمایی علمی که با حضور اساتید و محققین فرهنگستان علوم اسلامی قم برگزار شد، اساتید مباحث خود را در قالب موضوعات زیر ارائه نمودند:ارائه حجت الاسلام جعفر حسینیان با موضوع: دولت ترازارائه حجت الاسلام دکتر مصطفی جمالی با موضوع: انسان وقف تمدنیارائه حجت السلام علی محمدی با موضوع: تأملی کوتاه پیرامون جایگاه ریاست جمهوری در میانه انقلاب سیاسی و انقلاب فرهنگیارائه حجت الاسلام سید پیمان غنایی با موضوع: شرح صدر فعال،ضرورتی راهبردی وفراتراز فضیلت اخلاقیارائه حجت الاسلام حسین مهدیزاده با موضوع: دولت شهید رئیسی، دولت رواداری فعال در زمانه گذارارائه استاد ابراهیم نیک منش با موضوع: نگاهی گذرا به رویکرد و عملکرد مردمی سازی دولت سیزدهم از منظر سیدالشهیدارائه حجت الاسلام محمد رضا کتابی با موضوع: دولتمرد ترازارائه حجت الاسلام محمد متقیان تبریزی با موضوع: دولتمردی در فقه سیاسیارائه دکتر حمید ابدی با موضوع: شهید جمهور و تمهید عقل ادارهارائه حجت الاسلام احمد زنگنه با موضوع: الگوی امامت ـ امت اساس دولت مردمیارائه حجت الاسلام حمید ساجدیان با موضوع: کارآمدی دولت و ضرورت به کارگیری نیروی سومارائه جناب آقای اشکان شاه محمدی با موضوع: ایده سیاست خارجی دولت خدمتدسترسی به صوت کلیه ارائه هالازم به ذکر است که گزارش تفصیلی در فرصتی دیگر خدمت شما عزیزان ارائه می گردد.گزارش تصویری: ]]> رویداد Wed, 19 Jun 2024 12:26:13 GMT https://www.foeq.ir/vdcg.n9qrak9xupr4a.html دولت مردم‌سالاری دینی و نقش شهیدجمهور https://www.foeq.ir/vdcf.tdyiw6d0vgiaw.html به نقل از پایگاه اطلاع رسانی فرهنگستان علوم اسلامی قم، آیت الله سیدمحمدمهدی میرباقری، رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم عصر شنبه 19خردادماه 1403 با حضور در همایش «مردم سالاری دینی و نقش شهید جمهور» که در مرکز مدیریت حوزه های علمیه برگزار شد، ضمن گرامیداشت یاد و نام شهدای خدمت اظهار کرد: آنچه رخ داد از دست دادن خادمی صدیق و خدمتگزار بود، کسی که باید به سیره و روش مدیریتش به الگو و اسوه در سیاست ورزی در دولت تبدیل شود و نباید به سادگی از آن بگذریم.عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: تلاش ها، مجاهدت ها و واقعیت های دولت سیزدهم و شخص شهید جمهور را باید تحلیل کرده و به یک گفتمان تبدیل کنیم.وی ادامه داد: بعد از شهادت شهید رئیسی، بازخوانی جدیدی نسبت به ایشان صورت گرفت و تلقی ما نسبت به ایشان جامع تر گردید. سیاست ورزی ایشان ناشی از حکمت و اخلاص بود، توجه ایشان به دوگانه های موجود عصر کنونی یعنی در ایستادگی در برابر غرب گرایی و توجه و تمرکز بر استقلال واستقامت از ویژگی های شهید جمهور بود.ایشان بیان کرند: شهید رئیسی تمام تلاش خود را معطوف به آینده کشور کرد و فردا را قربانی امروز ایران اسلامی نکرد. وضعیت بیرون را خوب دید، توجه کرد و سعی کرد در نظم نوین جهانی و تحولات آن، جمهوری اسلامی غایب نباشدو نقش آفرین ارزشمندی داشته باشد.رئیس فرهنگستان علوم اسلامی تصریح کرد: دولت سیزدهم به ریاست شهید رئیسی از تحولات نظم نوین جهانی غفلت نکرد و زیرساخت های عزت این کشور را ترمیم و تجهیز کرد. وی مسیری را ریل گذاری نمود و ظرفیت تاریخی را ایجاد کرد که رئیس جمهوری آینده نیز می بایست بر اساس همین موزاین و ریل گذاری حرکت داشته باشد.آیت الله میرباقری با اشاره به انتخابات پیش رو اظهارکرد: افرادی که قصد دارند در انتخابات پیش رو وارد گود رقابت شوند، باید سیاستمداری در تراز انقلاب باشند.وی با بیان اینکه رئیس جمهور آینده ایران باید با الگو گیری از شهید رئیسی، حامی جریان مقاومت باشد، افزود: کشورهای مدعی حقوق بشر امروز انواع جنایت‌های جنگی را در غزه مرتکب می‌شوند که شهید ر ئیسی به عنوان رئیس جمهور ایران نقش بسزایی در تقویت جریان مقاومت و اعمال فشار از طریق دیپلماسی برای جلوگیری از این جنایات و رسوا شدن بیش از پیش خوی وحشی گری رژیم صهیونیستی ایفا کرد.عضو مجلس خبرگان رهبری با تاکید بر اینکه مومنان واقعی کسانی هستند که از دل فتنه سالم بیرون آیند، تصریح کرد: مومن واقعی زیر فشار پا پس نمی‌کشد، اما منافق در زمان سختی صف خود را جدا می‌کند؛ ما امروز نیازمند کسانی هستیم که راه شهدا را ادامه دهند. شهید رئیسی از شخصیت‌های بزرگی است که خسارت نبود ایشان جبران شدنی نیست.وی با بیان اینکه شهید رئیسی در مسیر خدمت به مردم تا پای جان ایستاد، ابراز کرد: شهید امیر عبداللهیان نیز سرباز پا به رکاب رهبر معظم انقلاب بود و در جبهه مقاومت و گسترش ادبیات جبهه مقاومت نقش اساسی داشت.آیت الله میرباقری خاطرنشان کرد: مسئولان باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست بلکه انقلاب مردم ایران نقطه آغاز انقلاب در جهان با پرچم امام زمان(عج) است.نماینده مردم استان سمنان در مجلس خبرگان رهبری افزود: مسئول در تراز جمهوری اسلامی کسی است که در عین اینکه خود را وقف حل مشکلات مردم می‌کند، همراهی جامعه جهانی را در دستور کار قرار دهد و نباید به بهانه حل مشکلات مردم دست از آرمان‌های جهانی انقلاب بردارد.وی شهید رئیسی را سیاستمدار نمونه در تراز انقلاب اسلامی و اخلاق‌مدار توصیف کرد و گفت: شکستن فرهنگ ضد انسانی غرب بی شهادت میسر نخواهد بود و شهید رئیسی در مقابله با فرهنگ غلط غرب کوتاه نیامد.در ادامه این همایش، حجت الاسلام والمسلمین میرباقری به سؤالات حاضرین پاسخ داد.تصاویر همایش: ]]> رویداد Mon, 10 Jun 2024 08:39:30 GMT https://www.foeq.ir/vdcf.tdyiw6d0vgiaw.html «رئیسی عزیز خستگی نمی‌شناخت» https://www.foeq.ir/vdcd.k0f2yt0xoa26y.html  متن پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:بسم الله الرّحمن الرّحیمانا لله و انا الیه راجعون▪️با اندوه و تاسف فراوان خبر تلخِ درگذشتِ شهادت گونه‌ی عالم مجاهد، رئیس جمهور مردمی و با کفایت و پرتلاش، خادم‌الرضا علیه السلام جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج سید ابراهیم رئیسی و همراهان گرامی ایشان رضوان الله علیهم را دریافت کردم.▪️این حادثه‌ی ناگوار در اثنای یک تلاش خدمت‌رسانی اتفاق افتاد؛ همه‌ی مدت مسئولیت این انسان بزرگوار و فداکار چه در دوران کوتاه ریاست جمهوری و چه پیش از آن، یکسره به تلاش بی‌وقفه در خدمت به مردم و به کشور و به اسلام سپری شد.▪️رئیسی عزیز خستگی نمیشناخت. در این حادثه‌ی تلخ، ملت ایران، خدمتگزار صمیمی و مخلص و با ارزشی را از دست داد. برای او صلاح و رضایت مردم که حاکی از رضایت الهی است بر همه چیز ترجیح داشت، از این رو آزردگیهایش از ناسپاسی و طعن برخی بدخواهان، مانع تلاش شبانه روزیش برای پیشرفت و اصلاح امور نمیشد.▪️در این حادثه‌ی سنگین شخصیتهای برجسته‌ئی مانند حجةالاسلام آل هاشم امام جمعه‌ی محبوب و معتبر تبریز، جناب آقای امیر عبداللهیان وزیر خارجه‌ی مجاهد و فعال، جناب آقای مالک رحمتی استاندار انقلابی و متدین آذربایجان شرقی و گروه پروازی و دیگر همراهان نیز به رحمت الهی پیوستند.▪️اینجانب پنج روز عزای عمومی اعلام میکنم و به ملت عزیز ایران تسلیت میگویم. جناب آقای مخبر طبق اصل ۱۳۱ قانون اساسی در مقام مدیریت قوه‌ی مجریه قرار میگیرد و موظف است به همراهی رؤسای قوای مقنّنه و قضائیه ترتیبی دهند که ظرف حداکثر پنجاه روز رئیس جمهور جدید انتخاب شود.▪️در پایان تسلیت صمیمی خود را به مادر گرامی جناب آقای رئیسی و همسر فاضل و بزرگوار ایشان و دیگر بازماندگان رئیس جمهور و خانواده‌های محترم همراهان بویژه والد ماجد جناب آقای آل هاشم معروض میدارم و صبر و تسلای آنان و رحمت الهی برای درگذشتگان را مسألت میکنم.سیّدعلی خامنه‌ای۴۰۳/۲/۳۱ ]]> رویداد Mon, 20 May 2024 11:52:44 GMT https://www.foeq.ir/vdcd.k0f2yt0xoa26y.html بدون عنوان https://www.foeq.ir/vdcc.pqsa2bqi1la82.html ]]> رویداد Mon, 20 May 2024 11:46:19 GMT https://www.foeq.ir/vdcc.pqsa2bqi1la82.html جلسه نقد قبل از چاپ کتاب «فلسفه اصول مبتنی بر مبانی کلامی استاد میرباقری» https://www.foeq.ir/vdci.5azct1arubc2t.html بسم الله الرحمن الرحیماللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن عدوهم.جلسه نقد قبل از چاپ کتاب «فلسفه اصول مبتنی بر مبانی کلامی استاد میرباقری» در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۲ برگزار شد.در ابتدای جلسه حجة الاسلام عبدالهی گزارش کوتاهی از ایده ای که در این کتاب دنبال کرده اند را ارائه دادند. ایشان فرمودند که سرچشمه مباحث فلسفه اصول آبشخور از علم کلام دارد لذا ایده محوری این کتاب هم همین نکته است که اگر تلقی از دین تکامل بخشیده شود می توان امتداد آن را در بحث شریعت شناسی دنبال کرد. خروجی این مرحله می شود بحث از حکم و اضلاع حکم. در بخش دوم و بعد از ارتقای حکم باید به دنبال این بود که با چه قواعدی می توان چنین حکمی را استنباط کرد.بعد از گزارش کوتاه جناب آقای عبداللهی، حجة الاسلام علی اکبریان به ارزیابی کتاب پرداختند. ایشان در ابتدا نقاط قوتی برای کتاب برشمردند و بعد وارد نقدهایی درباره کتاب شدند.ایشان فرمودند که از آنجا که مطالب منتشر شده از تفکر مرحوم سیدمنیرالدین حسینی و استاد میرباقری بسیار کم است، لذا از اولین امتیازات این کتاب این است که قدمی در راستای انتشار دیدگاه های منسوب به این تفکر است.امتیاز دیگر این کتاب خود موضوع آن است. فلسفه اصول جزو مهم ترین مباحثی است که برای توسعه و تنقیح بیشتر علم اصول نیازمند آن هستیم.امتیاز دیگری که می توان برای آن برشمرد ابتکار در ساختار آن است. این کتاب از ساختار کلیشه ای در فلسفه علوم استفاده نکرده است؛ بلکه با یک مبنای خاصی ساختار معقول و بدیعی ارائه داده اند. البته همین ساختار در برخی از موارد قابل ارتقا است ولی به هرحال ساختار قوی و محکمی دارد و یکی از نقاط امتیاز کتاب محسوب می شود.نقطه قوت دیگر کتاب ادبیات روان و گویای کتاب است که مراد گوینده را به خوبی بیان کرده و قلم شیوای آن انسان را به مطالعه کتاب وامی دارد.سپس ایشان به نقد کتاب پرداخته و فرمودند که باید توجه داشت که این جلسه نقد کتاب است نه نقد تفکر استاد میرباقری یا مرحوم استاد حسینی؛ لذا آنچه در ادامه بیان می شود مطالبی در نقد کتاب است نه نقد اندیشه اساتید.ایشان فرمودند که نکات ریز و درشتی در این کتاب وجود دارد که هنگام مطالعه یادداشت کرده و برای مولف فرستاده ام؛ لکن مطالب مهمی که می توان بیان کرد از این قرار است:اولین نکته در این کتاب ارتباط آن با اندیشه استاد میرباقری است. از آنجا که ادعای نویسنده در این کتاب این است که فلسفه اصول را بر مبنای استاد میرباقری طراحی کرده است باید ارتباط آن با اندیشه استاد کاملا روشن باشد؛ در حالی که بسیار مبهم است.گاهی کتاب به صورت تقریر است که کل کتاب منسوب به استاد می شود و گاهی استاد تقریظی بر کتاب می نگارند تا انتساب ان را به استاد روشن کنند ولی در این کتاب نه آدرس مشخصی به مطالب استاد بیان شده و تقریظی در کار است. لذا خواننده در نمی یابد که کدام مطالب از استاد و کدام از نویسنده است.نکته دوم در ارزیابی کتاب این است که استدلالی برای مدعیات بیان نشده است. این اشکال در کل این کتاب وجود دارد؛ از دین شناسی تا شریعت و تخاطب شارع، دلیلی برای مدعای موجود در کتاب بیان نشده است. در برخی از موارد هم که به آیات و روایاتی استناد شده است، یادداشت کرده ام که دلالت بر مدعا ندارد. وانگهی به نظر می رسد که در سراسر کتاب، تکرار جای استدلال را گرفته است. یعنی یک مطلب چند بار تکرار می شود و بعد اینطور بیان می شود که «بر اساس آنچه اثبات شد، اینچنین است» درحالی که در مطالب قبلی هم استدلالی بیان نشده است.باید توجه داشت که در این کتاب گزارش یک مدعا و طرز تفکر بیان نشده است که گفته شود نیازی به بیان استدلال ها نیست؛ بلکه مولف این کتاب مدعی اثبات مطالب علمی مختلف و ترتب ثمرات بر آن مطالب است.از اشکال های کلان دیگری که می توان آن را مغالطه نامید این است که مولف فقه را فقه اکبر دانسته و تفقه را فهم کل دین دانسته و تفقه در احکام که در مباحث فقها مطرح می شود و در اصطلاح به آن فقه اصغر گفته می شود را اینطور نقد کرده است که در مقایسه با آن فقهی که بایسته است که از روایات استنباط شود، کوچک است. در حالی که در واقع آنچه بایسته دانسته شده با آنچه مقایسه شده دو مطلب است. یعنی فقه عملیه در مقایسه با معنای دیگری از فقه کوچک دانسته شده است در حالی که اگر بخواهد فقه به این گستردگی با تفقه مقایسه شود باید علاوه بر فقه مصطلح به اخلاق و اعتقاد هم اشاره شود و با همه این موارد مقایسه شود.به صورت کلی انتساب برخی دیدگاه ها به کل فقها در این کتاب به درستی انجام نشده است. به گمان نویسنده فقها کل نظام سرمایه داری را امضا کرده و مبنای عمل قرار داده اند و تنها بخش های کوچکی از آن را غیر قابل قبول می دانند درحالی که اصلا اینطور نیست.یکی از موارد دیگری که در موارد متعددی در کتاب به فقها استناد داده شده این است که فقه موجود رابطه خدا و عبد را رابطه عبد و مولای عرفی می داند؛ سپس مولف به این فضای فکری فقها اشکال گرفته است که باید رابطه از معنای ولایت گرفته شود و از آنجا که ولایت در همه رابطه های بشر جاری است پس همه گزاره های دین مولوی هستند!درباره این بحث دو مسئله باید شفاف شود؛ یکی اینکه اگر ولایت خدای متعال شامل همه شوون بشر است اثبات نمی کند که همه گزاره های دین مولوی باشند. زیرا خدای متعال می تواند با گزاره های ارشادی هم مولویت و سرپرستی کند. دوم اینکه همین رابطه عبد و مولای بشری را می توان در همین ولایت فقیه و قانون گذاری فعلی هم تبیین کرد. یعنی همین فضای قانون گذاری فعلی و فضای قانونی شریعت را با مولا و عبد عرفی می توان تحلیل کرد و اشکالی متوجه فقها نمی شود.از مباحث مبنایی دیگر این کتاب مبنای دین شناسی آن است که دو اشکال کلی درباره آن می توان بیان کرد؛ یکی اینکه گاهی دین به ولایت و شریعت و گاهی به الوهیت ولایت شریعت و گاهی به الوهیت جریان ولایت تعبیر شده است که تفاوت این موارد در کتاب روشن نیست. اشکال دوم این است که مولف در مقابل ادعای خودش فرموده است که دیگران دین را مجموعه ای از گزاره ها دانسته اند. درباره این مطلب نیز می توان گفت که اولا باید مستند شود و انتساب آن به وحی روشن شود که آیا دین گزاره است یا جریان ولایت و ثانیا تفاوت دیدگاه خود با دیگران را تبیین کند. یعنی دیگران همه آنچه درباره خدای متعال بیان شده است را دینی می دانند و محتوای گزاره ها را دین می دانند نه خود گزاره را و ایشان هم که دین را گزاره نمی دانند همان ها را دین می دانند. تفاوت این دو ادعا کجا روشن می شود؟ضمن اینکه اگر دین گزاره باشد به راحتی می توان آن را به دیگران منتقل کرد و نظر هر شخصی را راجع به دین ارزیابی کرد، حال آیا اگر دین الوهیت یا جریان ولایتی باشد که در خارج وجود دارد، چگونه می توان دیدگاه های مختلف درباره آن را ارزیابی کرد؟ یعنی اگر دین گزاره نیست بلکه نفس الوهیت است چگونه می توان راجع به آن تفاهم کرد؟پنجمین اشکالی که استاد علی اکبریان بیان کردند خلط بین ولایت تکوینی و ولایت تشریعی بود. ایشان فرمودند که از دیگر مباحثی که در این کتاب خلط شده است ولایت تکوینی و تشریعی است. چه درباره خدای متعال و چه درباره معصومین علیهم السلام. بلکه گاهی با ولایت فقیه و آن با حکومت اسلامی خلط شده است. ایشان با مفهوم «در امتداد» همه این مباحث را بایکدیگر خلط کرده اند. در امتداد یکدیگر بودن، یک مفهوم لیز و مبهمی است که خواننده را به فهم مطلب نزدیک نمی کند.ایشان در ادامه فرمودند که حال که این تفکر قدمی در راستای اندیشه خود گذاشته است باید با ادبیات مشترکی با دیگران تفاهم کند. ادبیاتی که مختص به صاحب تفکر باشد اگر به درستی منتقل نشود قابل تفاهم نخواهد شد. یعنی یا باید از اصطلاح دیگران استفاده شود و یا مقارَن با اصطلاحات دیگران شود. البته در این کتاب گاهی با آیت الله مددی تقارب شده است که این موارد از امتیازات خوب کتاب است ولی در بسیاری از موارد اینگونه نیست.از مباحث دیگری که به نظر می رسد کمی قضاوت منصفانه ای درباره فقه موجود نشده است بحث از واجبات کفائیه است. ایشان به شدت فقه موجود را فقه فردی معنی کرده است در حالی که در همین فقه بسیاری از مباحث حکومتی و اجتماعی وجود دارد. مثلا ایشان لشکر را به عنوان یک سنخ واجب جدیدی بیان کرده اند درحالی که فعل لشکر با واجب کفائی نیز قابل توضیح است. وانگهی اگر با واجب کفائی تبیین نشود مشکلاتی پدید خواهد آمد که قابل حل نیست. مثلا مولف در تبیین حکم لشکر فرموده اند که حکم سطوحی پیدا می کند؛ ولی اجتماعی تکلیفی دارد و مابقی مکلفین هم باید تولی کنند؛ درحالی که اگر فرض شود که فقیه کاری که وظیفه اوست -مثل تولید موشک- را انجام ندهد بر مکلفین همچنان به صورت واجب کفائی واجب است که این کار را دنبال کنند.نکته دیگر در این کتاب این است که آرای اصولیین به صورت مفصل و خوب تبیین شده است اما مطالب مرحوم سیدمنیرالدین به خوبی تبیین نشده است. در حالی که توقع از این کتاب کاملا عکس این مطلب است. یعنی اگر مطلب مرحوم استاد حسینی را کاملا توضیح داده بودید و مطالب دیگران که در کتب ایشان آمده را کمتر تفصیل می دادید بهتر بود.در ادامه جناب حجة الاسلام یحیی عبداللهی در مقام پاسخ به اشکالات فرمودند که نکاتی که در ارزیابی کتاب بیان شده بسیار ارزشمند است و حتی اگر الان پاسخی توسط بنده بیان شود، نشان از این دارد که متن کتاب گویای مدعیات نبوده است.سپس ایشان به اولین اشکال پرداخته و فرمودند که اشکال انتساب کتاب به استاد میرباقری وارد است و دلیل این اشکال هم این است که این کتاب از اندیشه استاد متاثر است و نوآوری هایی هم داشته است ولی باید این دو کاملا از هم تفکیک شود.سپس درباره اشکال تکرار و عدم بیان استدلال ها فرمودند که تمرکز این کتاب بر مدعای اصلی آن که دین شناسی است استوار شده است. این مبنا هم در پایان نامه نگارنده که با راهنمایی و مشاوره استاد میرباقری و برنجکار نگاشته شده مفصلا به این بحث پرداخته شده و استدلال هایی برای آن بیان شده است؛ لکن در این نوشتار خلاصه ای از مقاله ای که از مباحث پایان نامه نگاشته شده، آورده شده است و از آنجا که خیلی مطالب خلاصه شده استدلال ها از دست رفته است. لذا باید تکمیل شود.نکته چهارمی که تفاوت بین این اندیشه و اندیشه های دیگر است. شریعت در نگاه رایج یا اعم از اعتقادات اخلاق احکام است و یا خصوص احکام شریعت دانسته شده است. در حالی که در این اندیشه جریان ولایت خدای متعال بر مؤمنین که از مجرای ائمه علیهم السلام عبور می کند، اساس دین است. یعنی دو جریان ولایت در عالم وجود دارد که یکی جریان ولایت اولیاء طاغوت است و دیگری جریان ولایت اولیاء الهی است که اساس دین هم همین جریان ولایت است.نکته دیگر تفاوت بین فقه مطلوب و فقه موجود است؛ در این کتاب سعی شده است که این نکته بیان شود که روش به حجیت رسیده ای که در استنباط احکام فرعی به کار برده می شود در علم اخلاق و کلام استفاده نشده است. لکن استاد هم در پاسخ این نکته را بیان کردند که حجت در کلام و اخلاق متفاوت با فقه است لذا باید این نکته را پذیرفت که این علوم هم دینی هستند و تفقه در دین کرده اند لکن روش این علوم با روش تفقه در احکام فرعی متفاوت است.تصاویر جلسه ]]> رویداد Thu, 21 Dec 2023 11:28:14 GMT https://www.foeq.ir/vdci.5azct1arubc2t.html نشست علمی به مناسبت بزرگداشت شهادت دانشمند، شهید محسن فخری زاده https://www.foeq.ir/vdcf.mdyiw6d0cgiaw.html 🔻به مناسبت ایام شهادت دانشمند شهید دکتر محسن فخری زاده، نشست علمی با موضوع تحول در علوم پایه برگزار شد.این نشست با حضور سه تن از اساتید فرهنگستان علوم اسلامی قم در روز ۱۲ آذر ۱۴۰۲ در سالن جلسات این مرکز برگزار گردید.▪️در ابتدای نشست استاد سیدمرتضی حسینی الهاشمی در رابطه با نحوه آشنایی با شهید فخری زاده نکاتی را عرض نمودند و به معرفی ویژگی های شخصیتی این شهید بزرگوار پرداختند.▫️ ایشان نوع خاص تعامل شهید با پژوهشگران و نحوه حمایت ایشان از ایده های نو را از ویژگی های این شهید دانستند. همچنین بیان داشتند که جمع بین استاد دانشمند و مدیریت علمی، مهمترین شاخص شخصیتی شهید دکتر فخری زاده بود که باعث تمایز ایشان از سایر فعّالین این حوزه ها می شد. ▫️استاد حسینی در پایان عرایض خود به مباحثی که نزد استاد فخری زاده ارائه کرده بودند، اشاره ای نمودند.▪️در ادامه این نشست، استاد محمدجعفر حسینیان گزارشی از "نسبت فلسفه با علوم پایه در اندیشه استاد سیدمنیرالدین حسینی (ره) " ارائه نمودند. ▫️در این گزارش بیان گردید که تحول در علوم پایه نیازمند ملاحظات اجتماعی و تاریخی در علوم است. یعنی تغییر علوم جز از طریق تغییر نگاه های انسان شناختی و ملاحظات اجتماعی به انسان ممکن نیست.▪️در پایان این نشست نیز استاد محمدرضا خاکی قراملکی از تعاملی که در قرن ۱۶ و ۱۷ بین علم و فلسفه رخ داد و منجر به تحولات علوم و فلسفه شد، گزارش مختصری ارائه نمودند.تصاویر نشست:در صورت تکمیل گزارش، متن بالا بروزرسانی خواهد شد. ]]> رویداد Tue, 05 Dec 2023 05:22:50 GMT https://www.foeq.ir/vdcf.mdyiw6d0cgiaw.html تحلیل و بررسی مقاله "تحلیلی بر نقش و کارکرد الهیات تکاملی در توسعه هندسه معرفتی دین" https://www.foeq.ir/vdcd.s0f2yt0x9a26y.html ▪️ با هدف تفاهم علمی با جامعه نخبگانی در عرصه های مختلف علمی-تحقیقاتی و تبیین معارف مبتنی بر اندیشه های فرهنگستان علوم اسلامی قم، مجموعه ای از نشست های علمی ساماندهی شد.▪️پیش نشست علمی داخلی با ارائه حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا خاکی قراملکی عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم در تاریخ ۱۴۰۲/۰۹/۰۷ در سالن جلسات فرهنگستان برگزار گردید.▫️جلسه مذکور با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید آغاز شد. در ادامه مؤلف محترم، پس از اشاره ای به پیشینه تاریخی این مقاله و نحوه نگارش آن، گزارش مختصر و کوتاهی از محتوای آن ارائه نمودند که اهم مطالب آن به شرح زیر است:۱. این مقاله، در حقیقت، بر گرفته از کتاب الهیات تمدنی (تألیف ایشان) است که چندین بار در مقام داوری در محافل علمی قرار گرفته است.۲. در این مقاله صورت مسئله ما این است که دین می خواهد تمدن سازی کند، واسطه بین دین و تمدن سازی، عقلانیتی بوده که همان الهیات است. توصیف الهیاتی از دین باید پایگاهی شود برای فیلسوف اجتماعی و عالم علوم کاربردی. الهیات، اصول موضوعه علوم کاربردی است. در واقع واسطه بین دین و دین داری است. ضرورت الهیات در فرهنگ و کلام غرب تمام شده و حال آنکه ما تاملی بر آن نداشته ایم. الهیات باید محور تمام علوم باشد.۳. نیاز به توسعه مفهوم الهیات در کلام موجود داریم و از سطح مباحث اعتقادی فراتر رفته و اخلاق و فقه را و نیز علوم کاربردی و عینیت را هم باید تحت پوشش قرار دهد. الهیات، توصیف مقنن از دین است. مقیاس الهیات هم باید از فردی به اجتماعی توسعه پیدا کند و الاّ واسطه جریان دین نخواهد شد.۴. توصیف الهیات یا ناظر به موضوعات است یا ناظر به نظامات و یا ناظر به جهت تکاملی، که در هر سه سطح مورد لحاظ است. کلام موجود توصیف از موضوعات اعتقادی دارد صرفاً و این کافی نیست. بنابراین در سه سطح مقیاس خرد، کلان و توسعه، باید الهیات طرح شود. پس شد الهیات، کلام، اخلاق و فقه در سه سطح خرد، کلان و توسعه باید طرح شود که هر کدام از سطوح آنها در سه بُعد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی باید ضرب شود. زیرا که قرار است الهیات شما در مقیاس جامعه، مبنای نظام سازی واقع شود.در ادامه اساتید محترم مدعو، نظرات و نقدهای خود را مبذول داشتند. حجت الاسلام والمسلمین دکتر مصطفی جمالی در ادامه به عنوان اولین نقد، بر اهمیت این جلسات تاکید نموده و در هم تنیدگی مباحث، عدم تبیین روشن از مفاهیم تمدن و تکامل و خود مفهوم الهیات و بسیاری از تعاریف موجود در مقاله را از نکات قابل تامل مقاله دانستند.آنگاه دکتر محمدحسین طاهری خسروشاهی بیان داشتند که عنوان این نوشته اگر ضرورت و امکان الهیات تکاملی باشد سازگارتر است، و دیگر اینکه واژه "تکامل" لغزنده است و باید تکلیف خودمان را با پارادایم های رقیب خود تمییز دهیم؛ و نیز باید توجه داشت که الهیات تکاملی را با الهیات انضمامی تفکیک کنیم. در نهایت تذکر دادند که توصیف دانستن فعل الهیات، برای آن هدفی که از ضرورت الهیات داریم، کفایت نمی کند .حجت الاسلام حسین مهدی زاده نیز به نکاتی اشاره نمودند:اینکه محتوای مقاله باید نقطه ای و جزئی و متمرکز بر یک بعد یا مسأله جزئی باشد؛ نه اینکه به کلی گویی دچار شود. دیگر اینکه ما باید بر ایده پردازی متمرکز شویم و از تفصیل پرهیز کنیم. نکته دیگر اینکه فرم و قالب کتابت از مولف محترم، تحلیل گرایی است که فرم و رویکردها درارائه مباحث مرتبط بر اندیشه فرهنگستان و با توجه به غایات و اهداف ما،نیازمند تغییر و ارتقاء است.استاد ابراهیم صادقی نیز بخشی از نظرات خود را بدین صورت بیان کردند:اول اینکه به جای تبیین، بیشتر، تفصیلات داده شده است.دوم اینکه پیش فرض های مقاله بسیار زیاد است که لازم است برای مخاطب تبیین شوند.سوم اینکه تمایزی میان الهیات و فلسفه دیده نمی شود و می توان همه این طبقه بندی های بحث را در باب فلسفه هم به کار برد. نکته دیگر باید به خلاءهای بحث پرداخته می شد قبل از پردازش ملاءها و پذیرفته شده ها.در پایان و پس از نقدهای اساتید محترم، استاد عباس معلمی هم در یک جمع بندی از نظرات و ملاحظات، به مواردی اشاره نمودند: اول اینکه این جلسات باید ادامه یابد و در زمان بهتری تشکیل شود.ایشان کافی نبودن توصیفی بودن الهیات را نیز اشاره کردند و سوالی را هم مطرح نمودند که آیا سه گانه "انتزاع- مجموعی-جهت حرکتی" قید برای الهیات است یاخیر؟ و الهیات منحصر در جهت حرکتی است؟تصاویر ]]> رویداد Thu, 30 Nov 2023 06:21:04 GMT https://www.foeq.ir/vdcd.s0f2yt0x9a26y.html گزارش ارائه مقالات در گردهمایی کمیسیون مدیریت تحول علوم انسانی https://www.foeq.ir/vdcc.1qsa2bqipla82.html هفتمین کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی، در روزهای پایانی آبان ماه ۱۴۰۲، در رشته‌ها و حوزه‌های میان‌رشته‌ای مختلفِ علوم انسانی برگزار شد. ذیل این کنگره، ۱۵ کمیسیون در رشته‌های مختلف علوم انسانی (مانند اقتصاد اسلامی، جامعه‌شناسی اسلامی، روان‌شناسی اسلامی و...) و برخی حوزه‌های میان‌رشته‌ای (مانند فلسفه و روش‌شناسی، مدیریت تحوّل علوم انسانی و ...) فعال هستند و آخرین دستاوردهای علوم انسانی اسلامی در هر یک از این حوزه‌ها در قالب مقالات و نشست‌ها و میزگردهایی ارایه می‌شود. محوریت هر یک از کمیسیون‌های این کنگره بر عهده یکی از مراکز و موسسات فعّال در زمینه علوم انسانی اسلامی است. یکی از حوزه‌های میان‌رشته‌ای این کنگره، «مدیریت تحوّل علوم انسانی» است که مسئولیت آن را حجت‌الاسلام‌والمسلمین علیرضا پیروزمند ،مسئول مرکز مطالعات بنیادین فرهنگستان علوم اسلامی قم، برعهده دارد و به مباحث مدیریتی و سیاست‌گذاری تحوّل علوم انسانی می‌پردازد. طبق روال و رویه‌ی عملی برگزاری کنگره، هر یک از کمیسیون‌های علمی، برنامه‌ی خود را در قالب یک گردهمایی نیم‌روزه برگزار می‌نمایند. فرهنگستان علوم اسلامی با همکاری دانشگاه عالی دفاع ملّی و با مشارکت برخی مراکز حوزوی و دانشگاهی آن را در دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم در روز ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۲، برگزار کرد. این گردهمایی طی سه بخش ارائه مقالات، سخنرانی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و میزگرد هم‌اندیشی با حضور مراکز حوزوی و دانشگاهی برگزار شد. در بخش سوم از گزارش این گردهمایی، به سه مقاله ارایه‌شده در این گردهمایی خواهیم پرداخت. محورهای علمی و موضوع ویژه کمیسیون «مدیریت تحوّل علوم انسانی»کمیسیون مدیریت تحوّل علوم انسانی با توجّه به نوپا بودن مطالعات مربوط به مباحث مدیریتی در حوزه علوم انسانی اسلامی، طی دوره‌های اخیر تلاش داشته است، صورت‌بندی از محورهای مطالعاتی و سرفصل‌های مرتبط با این مسئله ارایه نماید. در هفتمین کنگره، چهار محور کلّی و ۲۰ سرفصل تعیین شد:۱ـ الگوی حکمرانی مشارکتی در تحوّل علوم انسانی۱ـ۱ـ الگوی نقش‌آفرینی حاکمیت در حکمرانی مشارکتی تحوّل علوم انسانی۱ـ۲ـ الگوی نقش‌آفرینی نهاد علم در حکمرانی مشارکتی تحوّل علوم انسانی۱ـ۳ـ الگوی نقش‌آفرینی مردم در حکمرانی مشارکتی تحوّل علوم انسانی۱ـ۴ـ الگوی روابط میان «حاکمیت، نهاد علم و مردم» در تحوّل علوم انسانی۱ـ۵ـ مدیریت شبکه‌ای تحقیقات در علوم انسانی۱ـ۶ـ الگوی مدیریت داده‌، اطلاعات و دانش معطوف به تحوّل علوم انسانی۱ـ۷ـ دانشِ پشتیبان مدیریت تحوّل علوم انسانی۲ـ ارزیابی تجربه جمهوری اسلامی در مدیریت تحوّل علوم انسانی (با تاکید بر مسئله حکمرانی مشارکتی علوم انسانی)۲ـ۱ـ ارزیابی عملکرد مراکز متولّی تحوّل علوم انسانی(شورای عالی انقلاب فرهنگی، با تاکید بر شورای تحوّل علوم انسانی؛ مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور و شورای عتف؛ سازمان سمت؛ وزارت علوم، تحقیقات و فناوری؛ حوزه‌های علمیه و مراکز و موسسات حوزوی؛ تجربه‌کاوی و استخراج دلالت‌های سیاستی از دانش ضمنی مدیران و مراکز فعال در زمینه تحوّل علوم انسانی)۲ـ۲ـ ارزیابی کاربست عملی الگوهای تجربه‌شده۲ـ۳ـ فراتحلیل الگوهای مدیریت تحوّل علوم انسانی۳ـ ارزیابی تجربه جهانی در حکمرانی مشارکتی علوم انسانی۳ـ۱ـ ارزیابی تجربه جهانی در نقش‌آفرینی حاکمیت در حکمرانی مشارکتی علوم انسانی۳ـ۲ـ ارزیابی تجربه جهانی در نقش‌آفرینی نهاد علم در حکمرانی مشارکتی علوم انسانی۳ـ۳ـ ارزیابی تجربه جهانی در نقش‌آفرینی مردم در حکمرانی مشارکتی علوم انسانی۳ـ۴ـ ارزیابی تجربه جهانی در روابط میان «حاکمیت، نهاد علم و مردم» در مدیریت علوم انسانی۴ـ الگوی مدیریت راهبردی علوم انسانی در تراز انقلاب اسلامی۱-۴- ارزیابی تحلیلی میزان کارآمدی اسناد بالادستی مرتبط با تحوّل علوم انسانی۲-۴- ارزیابی میزان کاربست عملی تولیدات علوم انسانی انسانی در عرصه‌های مختلف اداره کشور۳-۴- ارزیابی وضعیت پشتیبانی اقتصادی و بودجه‌ای مراکز و موسسات فعّال در زمینه تحوّل علوم انسانی۴ـ۴ـ نیازمندی‌های کلان(فرارشته‌ای) دانشی علوم انسانی در گام دوّم انقلاب اسلامی۴ـ۵ـ الگوی سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی تحوّل علوم انسانی۴ـ۶ـ الگوی سازماندهی تحوّل علوم انسانیموضوع ویژه کمیسیون مدیریت تحوّل علوم انسانی در هفتمین کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی، «حکمرانی مشارکتی در تحوّل علوم انسانی» است. این محور ویژه، در پی چالش‌ها و موانعی که پیش روی فراگیر شدن نقد علوم انسانی موجود و گذار به علوم انسانی مطلوب وجود دارد، مطرح شده است. فرهنگ حاکم بر جامعه علمی علوم انسانی کشور، به گونه‌ای است که به سادگی امکان مشارکت در فرآیند تحوّل علوم انسانی فراهم نمی‌شود و باید با درک ریشه‌های این فرهنگ، پیشران‌های تغییر این فرهنگ را جستجو کرد تا مشارکت گسترده‌تری در مسیر تحوّل علوم انسانی فراهم آید. طبیعتاً در این مسیر، نقش «حاکمیت» و «مردم» را نیز باید مورد توجّه قرار داد؛ زیرا پیدایش حکمرانی مشارکتی در پیوندی میان سه نهاد حاکمیت، مردم و نخبگان امکان‌پذیر می‌شود.با تعیین محورها و سرفصل‌ها و موضوع ویژه، ۱۰ مقاله به دبیرخانه کنگره ارسال شد که در موضوعاتی همچون «اقتصاد علوم انسانی اسلامی»، «مدیریت اطلاعات در تحوّل علوم انسانی»، «مدیریت اسلامی شبکه تحقیقات»، «مدیریت دانش تراز انقلاب» و ... نوشته شده بود. با ارزیابی مقالات، سه مقاله‌ی پذیرفته شده که سنخیت بیشتری با موضوع ویژه کنگره هفتم داشتند، انتخاب و در گردهمایی کمیسیون مدیریت تحوّل علوم انسانی ارایه شدند.مقاله «الگوی روابط میان "حاکمیت، نهاد علم و مردم" در تحوّل علوم انسانی» نوشته‌ی آقایان عبدالعلی رضایی و احمد عابدی؛مقاله «الگوی حکمرانی مشارکتی در تحوّل علوم انسانی» نوشته آقایان مصطفی جمالی و علیرضا جمالی؛مقاله «الگوی مدیریت راهبردی دانش تراز انقلاب اسلامی» نوشته آقایان اسماعیل شاطری، علیرضا پیروزمند و مهران کشتکار.ارائه مقاله الگوی روابط میان «حاکمیت، مردم و نهاد علم» در تحول علوم انسانی| حجت الاسلام احمد عابدی«تحقیقات شبکه‌ای، مدیرت شبکه‌ای تحقیقات و بانک اطلاعات» سه خلاء اصلی برای طرح حضور آراء و اراده مردم در متن نهاد علم است. در ارائه اول حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای احمد عابدی مقاله با عنوان «الگوی روابط میان حاکمیت، مردم و نهاد علم در تحول علوم انسانی» را که با مشارکت و راهنمایی حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر عبدالعلی رضایی، نگاشته بودند، ارائه کردند. حجت الاسلام و المسلمین احمد عابدی در بیان هدف مقاله را اینگونه توضیح دادند: هدف از ارائه مدل و الگوی بر اساس روش تحقیق تکاملی در رابطه با تحول در علوم انسانی عبارت است از ساده سازی روابط پیچیده حاکم بر اجزا، افزایش قدرت جامع نگری روابط، بسترسازی برای شناسایی وضع موجود، ایجاد تفاهم، امکان تنظیم راهبردهای تحول در علوم انسانی و امکان تنظیم نقشه راه. با توجه به این اهداف الگو طراحی شده است. این الگو یک الگوی پایه است که در مراحل بعد باید به صورت تفصیلی باز شود. این الگو بر اساس یک مبنای پایه طراحی شده است. در رابطه با چگونگی طراحی الگو گفتند: الگو با تکیه به فلسفه شدن اسلامی طراحی شده که یکی از ویژگی های آن تکیه حداکثری به مبانی عقلانی در عین حداکثر کردن کارآمدی است.. در بحث تحول سه رکن اساسی وجود دارد: نهاد حاکمیت، مردم و علم.ایشان رکن اول تحول علوم انسانی را اینگونه تعریف کردند: نهاد حاکمیت یعنی قدرت عالیه و حکومت که مهندسی تکامل اجتماعی و هماهنگ سازی همه شئون جامعه در مسیر قرب الهی را به عهده دارد. ابعاد نهاد حاکمیت شامل سیاست گذاری، برنامه ریزی و عملیاتی سازی است. متناظر با این سه بعد سه نوع نیاز وجود دارد. نیاز های تکاملی، اجتماعی و فردی. حاکمیت باید پاسخگوی این سه نوع نیاز باشد. جناب آقای عابدی توصیف خود را از نهاد مردم به این شکل ارائه دادند: دومین رکن نهاد مردم است. نهاد مردم یعنی معبر جریان قدرت و حاکمیت برای رسیدن به اهداف تعیین شده. سه بعد ساختار های مردمی عبارت است از: سیاسی، فرهنگی و اقتصادی. این سه ساختار مردمی به گونه ای در فرآیند تولید علم ورود پیدا کنند که نتیجه آن ارتقاء مدیریت، مشارکت و مباشرت مردمی می باشد. ایشان در انتها به نهاد علم پرداختند: سومین رکن تحول در علوم انسانی که اهمیت زیادی دارد، نهاد علم است. نهاد علم به معنی نظام سازمان یافته ای از روابط اجتماعی که در بر گیرنده برخی از ارزش ها و فرآیند های مشترک در حوزه تولید علم است. نهاد علم، به عنوان مسئول محوری تولید علم در کشور، ذیل مدیریت اجتماعی حاکمیت، برای پاسخگویی به نظام نیازمندی های کشور، در سه بعد تحقیقات شبکه ای، مدیریت شبکه ای تحقیقات و بانک اطلاعات، می تواند حضور و مشارکت اراده مردم را بپذیرد. نهاد علم باید در سه موضوع علوم اسلامی، علوم انسانی و علوم تجربی و کاربردی، فعالیت داشته باشد. که در اینجا بحث در علوم انسانی محدود است. مفاهیم ذکر شده در هم ضرب میشوند و یک نظامی از مفاهیم را ایجاد میکنند. به طور خلاصه میتوان الگوی پیشنهادی را در جدول زیر مشاهده کرد. ارائه مقاله الگوی مدیریت راهبردی دانش در تراز انقلاب اسلامی | دکتر اسماعیل شاطری احمد آبادیمدیریت راهبردی دانش به مثابه امری اجتماعی در ارائه دوم جناب آقای دکتر اسماعیل شاطری احمد آبادی مقاله خود را با عنوان «مقاله الگوی مدیریت راهبردی دانش در تراز انقلاب اسلامی» ارائه کردند. جناب آقای دکتر شاطری در ابتدای سخنان خود اهمیت بحث را اینگونه تبیین کردند: برای رسیدن به تمدن اسلامی نیاز به دانشی است که براساس مبانی اسلامی و با هدف ایجاد تمدن اسلامی به وجود آمده باشد. از آنجایی که عمده دانش های موجود برای چنین هدفی ایجاد نشده اند، تحول درآن امری گریز ناپذیر است. در این مسیر باید توجه داشته باشیم که تحول امری اجتماعی است و نه فردی یا سازمانی. به همین دلیل برای اینکه این بضاعت جمعی در مسیری واحد به تحول دانش های موجود و تولید دانش جدید بپردازد، نیاز به مدیریتی است که مدیریت راهبردی دانش نامیده میشود. مدیریت دانش در تراز انقلاب اسلامی، مدیریت جامع نگر است که وظیفه هماهنگ سازی را به عهده دارد. نویسنده مقاله در رابطه با پرسش های مقاله گفت: سوال اصلی این است که الگوی مدیریت راهبردی دانش در تراز انقلاب اسلامی کدام است؟ پس از این سوال، سوالات فرعی که به آن پرداخته شده است عبارتند از: مفاهیم و سازه های مدیریت راهبردی دانش در تراز انقلاب اسلامی کدام است؟ مولفه های مدیریت راهبردی دانش در تراز انقلاب اسلامی کدام است؟ نسبت میان ابعاد و مولفه های مدیریت راهبردی دانش در تراز انقلاب اسلامی چیست و چگونه تعیین میشود؟ نظام موضوعات حوزه مدیریت راهبردی دانش در تراز انقلاب اسلامی چیست؟ دکتر شاطری قائل هستند که عمده تحقیقات انجام شده در این زمینه، با مبنای اسلامی صورت نگرفته است و بیشتر تکیه به دانش های غربی انجام شده است. ایشان افزودند: نظریه مبنای اتخاذ شده شامل شش نکته اساسی است: فرآیند پیدایش علم، اجتماعی است؛ جامعه محصول نظام ولایت الهی یا طاغوتی است؛ در ماهیت علم، اراده حضور دارد؛ ملاک صحت علم، حق و باطل است و نه صدق و کذب؛ علم جهت دارد؛ مکانیسم پیدایش علم طی کردن فرایند گمانه، گزینش و پردازش است. وی گفت: الگوی پیشنهاد شده در این مقاله متشکل از سه بُعد «ارکان، فرایند و اثر» به صورت زیر است: ارکان مدیریت راهبردی دانش شامل مولفه های جهت سازها، قابلیت سازها و عمل افرین ها است. فرایند تولید دانش نیز سه مولفه تولید دانش، توزیع دانش و کاربست دانش را شامل میشود. اثر مدیریت راهبردی دانش نیز به سه مولفه تمدن سازی، جامعه پردازی و خودسازی تجزیه میشود. این ۹ وصف در هم ضرب شده و یک جدول ۲۷ مولفه‌ای را می‌سازند.جناب آقای دکتر شاطری در رابطه با اهداف الگوی پیشنهادی خود گفتند: اهداف هفت گانه ذکر شده در بیانه گام دوم توسط رهبر انقلاب در این مدل اهداف کلان را می‌سازد و سپس به اهداف میانی می‌رسد و در نهایت انبوهی از اهداف خرد تولید می‌شود که در بحث مدیریت تحول علوم انسانی باید به این اهداف خرد یا بخشی از آن، رسیدگی کرد.فعالیت های معطوف به تحول علوم انسانی در یک چرخه ای صورت میگیرد که از مراحل آن تولید علم، ذخیره سازی ، انتشار، تبادل، انتقال، گفتمان سازی، نهادسازی، کاربردی سازی و دوباره تولید علم به روز تر، تشکیل میشود.وی به عنوان سخنان پایانی اذعان داشتند که: ویژگی های الگوی مدیریت راهبردی دانش ارائه شده عبارت است از: ابتنای بر فلسفه تحلیلی اسلام و در چار چوب نظریه علم شناسی توحیدی؛ پاسخگویی به نیاز های تمدنی انقلاب اسلامی در گام دوم در تراز فردی، جامعه و تمدن؛ امکان تنظیم نظام راهبردهای مدیریت راهبردی دانش در تراز انقلاب اسلامی در سه عرصه تولید، توزیع و بهره برداری؛ وجود نظام اولویت و رابطه ریاضی بین عوامل؛ روشمندی و قاعده مندی در فرآیند طراحی الگو با رویکرد قیاس استقرایی؛ امکان انقباض و انبساط الگو؛ کارآمدی الگو در مقیاس سازمان، فراسازمان و سطح ملی. ارائه مقاله الگوی حکمرانی شبکه ای در تحول علوم انسانی|حجت الاسلام و المسلمین دکتر مصطفی جمالیفرهنگ‌سازی و ظرفیت سازی با نقش آفرینی توده های مردم، امری مغفول در جریان تحول علوم انسانیدر ارائه سوم حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر مصطفی جمالی مقاله خود را با عنوان «الگوی حکمرانی شبکه ای در تحول علوم انسانی» ارائه کردند. حجت الاسلام و المسلمین جمالی با بیان اینکه با وجود وقوع انقلاب اسلامی، انقلاب علمی هنوز صورت نگرفته است به بیان آسیب های موجود در فضای علمی کشور پرداختند. مهم ترین آسیب ها از نگاه ایشان عبارت اند از: قطع بودن رابطه مراکز علمی «حوزوی، دانشگاهی و حکومتی» و عدم وجود نهاد علم تمدن ساز؛ حکمرانی ضعیف در مدیریت تحول علوم انسانی؛ عدم فرهنگ سازی در لایه های مختلف جامعه در حوزه تحول علوم انسانی؛ عدم پرورش نیروی انسانی مناسب در راستای انقلاب علمی به دلیل معیوب بودن مدل های آموزشی کشور؛ عدم وجود گفتمانی واحد و بالطبع گزینش نظریه پایه در حوزه تولید علوم انسانی اسلامی؛ غلبه تحقیقات فردی بر تحقیقات جمعی، سازمانی و شبکه ای. حجت الاسلام جمالی برای تعریف مفاهیم پایه خود گفتند: حکمرانی به مجموعه ای سنت ها و نهاد هایی گفته میشود فعالیت حاکم بر اساس آن صوت میپذیرد. در تعریف الگو باید گفت که الگو ابزاری است که براساس آن اولا تمامی مسائل مرتبط با موضوع شناسایی شده و ثانیا نحوه ارتباطات این مسائل و افعال و وزن هر یک متناسب با مبانی و غایات موضوع به خوبی ترسیم می گردد. با توجه به دو تعریف ذکر شده الگوی حکمرانی شبکه ای باید دو ویژگی اساسی داشته باشد. اولا الگویی غیر متمرکز و غیر الزام آور و با کمترین بروکراسی باشد که بستر هماهنگی و تکامل را در موضوع فراهم می آورد. ثانیا در تحول علوم انسانی از ارتباط دو دسته از مولفه های عوامل تأثیر گذار «مردم، نخبگان و حاکمیت» و عرصه های تأثیر گذاری «فرهنگ سازی، ظرفیت سازی و مفهوم سازی» شکل گرفته است. دکتر جمالی در توضیح سه عرصه تأثیر گذاری خاطرنشان کردند: فرهنگ سازی به معنی ارتقاء فرهنگ جامعه در فهم نقشه عظیم انقلاب اسلامی در تمدن سازی و جهت ایجاد مشارکت همگان در تحقق آن و زیرساخت‎های آن می‎باشد. ظرفیت سازی را نیز باید به معنای پرورش جوان انقلابی در راستای شناخت وضعیت تمدنی و علمی جهان و آماده سازی او برای ایجاد انقلاب علمی در گام دوم تمدن سازی اسلامی، تعبیر کرد. سومین عرصه مفهوم سازی است که به معنای به معنای تولید معادلات کاربردی در جهت تصرف در پدیده ها و مدیریت تغییرات آنها مبتنی بر مبانی، آموزه ها و اهداف اسلامی می باشد. نقش عوامل تأثیر گذار؛ یعنی مردم، نخبگان و حاکمیت، در این سه عرصه ذکر شده، به تفصیل ذکر شده است. وی در پایان سخنان خود گفتند: در تحول علمی کشور و ایجاد انقلاب علمی باید از همه ظرفیت های کشور در این راستا استفاده گردد و لازمه این امر تحول جدی در حکمرانی علمی کشور است و در این راستا باید به محورهای زیر توجه نمود:اولاً: نیازمند یک قرارگاه علمی ـ فرهنگی قوی هستیم که بتواند با الگویی شبکه ای تمامی مولفه های مرتبط با امر تحول علوم را شناسایی و به هماهنگی برساند.ثانیاً: باید نهاد علم تمدن ساز شکل بگیرد که در آن تمامی مراکز علمی همچون حوزه، دانشگاه و مراکز علمی حاکمیتی همگی در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی به هماهنگی حداکثری برسند.ثالثا: در امر تحول علمی تنها نباید به امر مفهوم سازی و مدیریت تولید علم پرداخت بلکه دو مسئله فرهنگ سازی و ظرفیت سازی هم باید هماهنگ با تحول علمی در کشور رشد پیدا کند و بدون این امر تحول امکان پذیر نمی باشد.رابعاً: در ایجاد تحول علمی کشور باید از تمامی ظرفیت ها به صورت هماهنگ استفاده نمود و در این میان تنها نباید از نخبگان حوزه و دانشگاه انتظار این تحول را داشت بلکه باید به نقش توده مردم و نهاد حاکمیت در تحول علمی توجه وافر نمود.فیلم بخش مقالاتجهت نیاز به صوت ارائه ها، میتوانید آنها را از فایل ضمیمه در انتهای مطلب، دانلود کنید. ]]> رویداد Sat, 25 Nov 2023 11:21:17 GMT https://www.foeq.ir/vdcc.1qsa2bqipla82.html