علم دینی
آنچه در این پرونده میخوانید دیدگاه صاحب نظران فرهنگستان علوم اسلامی قم در رابطه ی دین و علم می باشد.
 
 
 
 
کد مطلب: 1120
۱
مصاحبه
مقایسه ارا شهید مطهری و استاد حسینی در مساله ظهور
سرکار خانم یاسمن علی آباد
تاریخ انتشار : شنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۵۴
 
اصحاب فرهنگستان اگر در پیشتیبانی مالی از دانشجویانی که تمایل دارند در این زمینه کار کنند، ناتوان اند؛ لااقل در پشتیبانی معنوی و ترغیب افکار به سمت مرحوم حسینی تلاش کنند.
 
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرهنگستان علوم اسلامی، خانم «یاسمن علی آباد» کارشناس ارشد الاهیات و معارف اسلامی در پایان نامه خود با عنوان «نقد و بررسی آرا شهید مطهری و سید منیرالدین حسینی در باب تبیین وجودشناختی عصر غیبت و ظهور» به بررسی گوشه از افکار استاد علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی و مقایسه آن با آرا و نظرات استاد شهید مرتضی مطهری  پرداخته اند. به همین بهانه مصاحبه ای با ایشان صورت پذیرفته که ابتدا چکیده پایان نامه و سپس مصاحبه ایشان ارائه می شود.
***



- چکیده پایان نامه:

موضوع:نقد و بررسی اراء شهید مطهری و سید منیرالدین حسینی در باب تبیین وجود شناسی عصر غیبت و ظهور

یکی از اساسی ترین مسائل شیعه دوازده امامی ظهور مهدی موعود می باشد.چرا که محور مذهب شیعه بر امامت استوار است. مسئله ی ظهور منجی در کلیت مابه الاشتراک و در جزئیت مابه الاختلاف بین مذاهب و مکاتب معتقد به منجی است.که در این میان پرداختن و تبیین عصر غیبت و ظهور نسبت به مبانی فلسفی و وجود شناسی حائز اهمیت است، بدون تبیین اصول و مبانی، استحکام‌بخشی و توجیه‌پذیری مسائل و مباحث حوزه‌های معرفتی و اعتقادی ناممکن و غیرمعقول است.
شهید مطهری در مبانی فلسفی خود پیرو حکمت متعالیه است و نسبت به موضوع مهدویت رویکرد فلسفه ی تاریخی دارد و عامل تکامل تاریخ و تحقق ظهور را همان عامل تکامل فردی تلقی می کند و استکمال وجودی فرد در جامعه را به عنوان عامل محرکه ی تاریخ بشریت قلمداد می کند.
سید منیر الدین حسینی نیز با فلسفه ی نظام فاعلیت- فلسفه ای غیر از نظام های فلسفی مشهور- سعی در تطبیق مبانی دینی با فلسفه ی نظام فاعلیت را دارد.از اهداف فکری ایشان حل نزاع تمدنی و ایجاد تمدن نوین اسلامی است.که با رویکرد فلسفه ی تاریخ و مباحث حرکت اشتدادی در جبهه ی حق و باطل از تکامل تاریخی بشر سخن میگوید.
در این پایان نامه به مسئله ی عصر غیبت و ظهور با رویکرد هستی شناسانه و بر اساس دو نظام فلسفی متفاوت پرداخته شده است.و رویکردهای هر متفکر نسبت به عصر غیبت و ظهور با توجه به مبانی فلسفی و مباحث فلسفه ی تاریخ بیان می گردد.بر این اساس تعابیر متفاوتی از ظهور به نام ظهور انفسی مبتنی بر اندیشه ی مطهری و پیوند قلوب در تحقق ظهور آفاقی مبتنی بر اندیشه ی حسینی از این نظام های فکری بدست آمده است.

مصاحبه:


س) با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، ابتدا توضیحاتی کلی در مورد پایان نامه ارائه
افکار سید منیر الدین حسینی به واقع به لحاظ علمی دارای بنیان های قوی است و می بایست در باب افکار ایشان کارهای تحقیقی بسیاری صورت گیرد و نگاه و مدل فکری ایشان همان خلاء امروز ماست که با افکار ایشان می تواند پر بشود
بفرمایید. 


در این پایان نامه دو نظام فلسفی متفاوت یعنی حکمت متعالیه (از منظرشهید مطهری) و فلسفه شدن ( از منظرسید منیر الدین حسینی) مطرح گردیده و طی آن با روش سلبی به عصر غیبت و ظهور و ارتباط اش با هستی شناسی سپس به مباحث انسان شناسی و انسان کامل از منظر شهید مطهری با تطبیق بر ارائ ملاصدرا پرداخته شده است.
سپس با تبیین مبانی فلسفی مرحوم حسینی و تفکیک نظام فلسفی ایشان از اصالت وجود و اصالت ماهیت و با تکیه بر اصالت ربط و مباحث فلسفه ی تاریخ از منظر ایشان و مباحث ظهور از منظر جناب میرباقری مبتنی بر اصالت فاعلیت، تبیین عصر غیبت و ظهور جاصل شده است.

علاوه بر این مقایسه بین فلسفه تاریخ از منظر هر دو متفکر با رویکرد وجود شناسانه و طرح ظهور افاقی در پایان تاریخ و ظهور انفسی در عصر غیبت از بخش های مهم این پایان نامه است.
که درانتها مقایسه و تفاوت نظرات بیان شده است .

س)نحوه آشنایی شما با تفکرات استاد فقید سید منیرالدین حسینی الهاشمی به چه صورتی بود؟

از طریق یکی ازاساتیدم جناب اقای دکتر «محسن حبیبی» استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی با نام «سید منیرالدین حسینی» و اینکه افکار جدیدی دارند آشنا شدم.که ایشان به عنوان استاد راهنما زحمت و مسئولیت این پایان نامه را به عهده گرفتند و از ایشان کمال قدردانی و سپاسگذاری را دارم.

روش دستیابی شما به منابع و مستندات تفکر استاد حسینی چطور بود؟

روش دسترسی به منابع ایشان در ابتدا بسیار مشکل بود، زیرا کل آثار منتشر شده از ایشان ۴ الی ۵ کتاب بود که آن هم نه مستقیماً از قلم و بیان خودشان، بلکه از زبان دیگران و انتظار میرفت که سایت ایشان لااقل منابعی برای ارائه به عموم داشته باشد؛ ولی متاسفانه از مباحث علمی ایشان در آنجا هم خبری نبود. و بعد از پی گیری های مکرر بنده از فرهنگستان که چطور میتوانم راجع به موضوع پایان نامه به منابع دسترسی داشته باشم، تقریبا نا امید شدم! زیرا طبق پی گیری ها هیچ منبع و اثر مستقیمی از مرحوم حسینی در این باره وجود نداشت و علاوه بر این، با بی اهمیتی و کم توجهی اصحاب فرهنگستان در مورد در اختیار گذاشتن دیگر منابع از مرحوم حسینی مواجه شدم، اما در این میان با جناب اقای دکتر «یحیی عبداللهی» پژوهشگر فرهنگستان آشنا شدم که ابتدا با حوصله تمام به سوالات بنده در خصوص کلیات افکار سید منیرالدین حسینی پاسخ دادند که این امر مرا به سوی نگارش افکار مرحوم حسینی ترغیب نمود. سپس با راهنمایی ایشان و در اختیار قرار دادن منابع از سوی ایشان الحمدلله توانستم این تحقیق را به انجام رسانم. لازم است از ایشان به خاطر در اختیار گذاشتن منابع و راهنمایی های دقیق و فایده مندشان تشکر و قدردانی کنم، به واقع اگر همکاری ایشان نبود این تحقیق صورت نمی گرفت. همچنین کتاب ارزشمند ایشان ؛«فلسفه ی تاریخ شیعی»کمک شایانی به این تحقیق نمود.

چون موضوع بنده با رویکرد هستی شناسی بود و می بایست به مبانی فلسفی مرحوم حسینی بپردازم، لذا بر اساس نظام فلسفی ایشان و تقریر های جناب میرباقری در باب عصر غیبت و ظهور این تحقیق صورت گرفت.
اما هنوز مشکل این تحقیق به جای خود باقیست. بنده در مبانی فلسفی هم مجبور می شدم از تقریر های جناب میرباقری استفاده کنم و اشکالی از نظر محتوایی به این تحقیق و صحت و سقم مطالب که از جانب مرحوم حسینی بیان شده نیست. بلکه اشکال اساسی اینست که مباحث سید منیر الدین حسینی هنوز به صورت ساختارمند وجود ندارد
افکار مرحوم حسینی هنوز به دلیل تدوین نیافتن و ساختارمند نشدن و همچنین عدم انتشار در محافل علمی و عمومی از مهجوریت رنج می برد. ابتدا لازم است که اصحاب فرهنگستان اهتمام بیشتری بر تنظیم و نشر حداکثری افکار ایشان داشته باشند
و در ارجاع دهی به جای مطالب مرحوم حسینی به تقریرات جناب میرباقری از نظام فلسفی ایشان اکتفا می کردم.

س) تعامل شما با دانشگاه برای پذیرش چنین موضوعی به چه شکلی انجام پذیرفت؟

این موضوع به دلیل ابتکاری و ابداعی بودن و هم به جهت رویکرد هستی شناسانه به مهدویت و همچنین مباحث مرتبط با هستی شناسی شهید مطهری مورد استقبال بود و در روند ثبت موضوع با مشکل مواجه نشدم، اما برای تعیین مشاور از سوی اساتیدم با امتناع مواجه میشدم و به جهت استفاده از افکار سید منیرالدین حسینی از قبول پایان نامه در مقام مشاور و داور امتناع می شد، زیرا افکار مرحوم حسینی ناشناخته بود و در بعضی موارد نسبت به افکار ایشان موضع گیری های منفی وجود داشت.

س)  دستاوردهای مهم تحقیق شما در تطبیق اندیشه های این دو استاد بزرگ اندیشه اسلامی چطور بوده؟

با توجه به اینکه هر دو متفکر هم شهید مطهری و هم مرحوم حسینی از شاگردان علامه طباطبایی بودند، ولی دو نظام فلسفی و فکری متفاوت در میان انها وجود دارد، لذا با توجه به تفاوت بنیان های فکری و فلسفی بین آنها به نتایج قابل تآملی ختم شد، از مهم ترین آنها تفاوت رویکرد این دو متفکر به سیر استکمالی انسان و نحوه ی این استکمال در طول تاریخ و رویکرد های متفاوت از مساله ظهور و به تعبیری ظهور در افاق و انفس بود. اما به نحو کلی از این دستاورد می توان چنین نتیجه گرفت که تطبیق مبناهای فلسفی متفاوت با این حوزه ی اعتقادی، یعنی موضوع مهدویت منجر به تفسیر و برداشت متفاوت نسبت به این موضوع شد.
که درنتیجه به نقش فلسفه در تعمیق بخشی و تفسیر حوزه های معرفتی پی خواهیم برد.

س) نکته پایانی و توصیه هایی برای دیگر افرادی که قصد دارند از موضوعات مرتبط با اندیشه استاد حسینی الهاشمی استفاد کنند.

ابتدا به خود فرهنگستانی ها نکته ایی عرض کنم؛ افکار مرحوم حسینی هنوز به دلیل تدوین نیافتن و ساختارمند نشدن و همچنین عدم انتشار در محافل علمی و عمومی از مهجوریت رنج می برد. ابتدا لازم است که اصحاب فرهنگستان اهتمام بیشتری بر تنظیم و نشر حداکثری افکار ایشان داشته باشند و هر چند اگر در پیشتیبانی مالی از دانشجویانی که تمایل دارند در این زمینه کار کنند ناتوان اند لااقل در پشتیبانی معنوی و ترغیب افکار به سمت مرحوم حسینی تلاش کنند.

و سعی کنند تدوین اثار مرحوم حسینی را نه بصورت انفرادی بلکه بصورت تشکیلاتی و جمعی با ورود به دانشگاهها و حوزه ها بکار گیرند و فعالیت خود را گسترده تر کنند. لازم است نکته ای را که مانع پیشرفت کارم بود را نیز مطرح کنم ان هم مشکل ورود بانوان به فرهنگستان بود که با سختی صورت میگرفت و می بایست فرهنگستان در ساختار اداری و روابط عمومی خود نیز تجدید نظر کند والّا فرهنگستان با این سطح ارتباط محدود با جامعه کاری از پیش نخواهد برد.

افکار سید منیر الدین حسینی به واقع به لحاظ علمی دارای بنیان های قوی است و می بایست در باب افکار ایشان کارهای تحقیقی بسیاری صورت گیرد و نگاه و مدل فکری ایشان همان خلاء امروز ماست که با افکار ایشان می تواند پر بشود یعنی نگاه تمدنی در مقابل مدل جهانی شدنی که غربیها مطرح می کنند و همچنین نقش فلسفه و پیوند بین ذهن و عین و به تعبیری فلسفه و عمل را آن هم در نگاهی به وسعت ایجاد تمدن و برنامه ریزی کلان، بنابرین لازم است که کارهای جدی در پیاده سازی افکار ایشان صورت گیرد. اتفاقا زمینه ی تحقیقی بسیار خوبی مخصوصا برای دانشجویانی که دغدغه های اعتقادی دارند می باشد.

تشکر فراوان از وقتی که به ما دادید، ان شاالله موفق باشید.
Share/Save/Bookmark
 


سید
۱۳۹۷-۰۷-۲۸ ۱۰:۵۰:۳۶
سلام
خیلی ممنون از سایت فرهنگستان، که چنین اتفاقاتی رو اطلاع رسانی می‌کنه (347)