علم دینی
آنچه در این پرونده میخوانید دیدگاه صاحب نظران فرهنگستان علوم اسلامی قم در رابطه ی دین و علم می باشد.
 
 
 
 
کد مطلب: 1019
آیت الله سید محمد مهدی میرباقری
رسالت ما در طرح کلی نبی اکرم برای اداره عالم
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۵۳
 
«در اين آيه شريفه که خداي متعال خطاب مي‌کند، «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ» با آنها بجنگيد، با آنها مقاتله کنيد تا فتنه‌اي در عالم نباشد ـ تا اين مرز ـ و تمامي دين براي خداي متعال واقع بشود. اين قتال انجام شده؟ نه هنوز. اين قتال حتما انجام مي‌گيرد و اين، مخاطب اصلي‌اش وجود مقدس نبي اکرم و ائمه هدات معصومين هستند؛ ما هم بايد در اين طرح، کنار آنها باشيم. اين درگيري، يک درگيري‌اي است که تا پايان راه مي‌رود.»
 
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرهنگستان علوم اسلامی قم، بحث از نقشه ی جامع وحیانی، موضوعی بود که آیت الله سید محمد مهدی میرباقری در تبیین طرح کلی اندیشه نبی اکرم (صلوات الله علیه) به آن پرداختند.
این سلسله مباحث طی 12 جلسه به مناسبت محرم الحرام 1396 در مدرسه مبارکه فیضیه، ارائه شد.



***



- لزوم برنامه ریزی مومنین ذیل برنامه کلان نبی اکرم
استاد میرباقری ، با اشاره به طرح کلی نبی اکرم( صلوات الله علیه) برای اداره عالم، تذکر دادند، فقط کسانی که مصداق آیه شریفه « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقينَ‏» باشند می توانند در این طرح، نبی اکرم را یاری نمایند؛ لذا مردم را به همراهی با صادقین فراخوانده، بیان داشت:« به ما گفتند که با صادقين باشيد. يک معناي همراهی با صادقين، اين
انسان‌ها دور هم جمع مي‌شوند، نيازمندي‌هايي دارند، اين نيازمندي‌هايشان از طريق برنامه‌هايي تأمين مي‌شود. بعد براي اينکه اين نيازمندي‌ها را تأمين کنند، شهري درست مي‌کنند که داراي خصوصيات و ارکاني است. يک شهر، پرتوي از روح اهل اين شهر است.
است که شما طرح‌تان داخل طرح نبی اکرم باشد، جدای از او برای خودتان برنامه ريزی نکنيد. ما بايد برای همه زندگی خودمان برنامه داشته باشيم، برای تمام قواي خودمان بايد برنامه داشته باشيم. خداي متعال به ما سرمايه‌هاي بي‌حسابي داده که ما گاهي حساب سرمايه‌های خودمان را نداريم. از حواس ظاهری مان بگيريد تا عقل و قلب و صدر و اين قوايی که خدای متعال به انسان داده که خيلی هايش هم سرّ است و ما اسمش هم هنوز نشنيديم. انسان وقتي با معارف آشنا مي‌شود، می بيند خدای متعال چه سرمايه‌هاي عظيمي به انسان داده» استاد با تذکر این نکته که چنانچه همراه با نبی اسلام نباشیم، قطعا و ناگزیر در ذیل برنامه ابلیسیان قرار خواهیم گرفت، افزودند:« ما بايد درون آن طرح عمل کنيم. معنای معيت، اين است. و الا اگر انسان در درون برنامه حضرت حرکت نکرد، حتما در داخل برنامه‌هاي ديگران حرکت می کند. اگر طرحی برای خودتان نداشتيد، شياطين برای ما طرح دارند. اگر طرح‌مان ذيل برنامه وجود مقدس نبي اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نبود، حتما اين طرح و تدبير، ذيل برنامه ابليس رقم خواهد خورد.»

- جاری بودن برنامه نبی اکرم در طول تاریخ توسط پیامبران و امامان
آیت الله میرباقری در ادامه افزود آنچه که از ارکان این طرح کلی است وجود پیامبران و امامانی است که در طول تاریخ مجری این برنامه برای مدیریت عالم بوده اند و هرکسی ذیل این برنامه قرار گرفت حیات یافت :« آن کسي که به امام رسيده، داستانش اين است: «أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشي‏ بِهِ فِي النَّاسِ» مي‌فرمايد اينها کساني بودند که خداي متعال آنها را زنده کرده. مرده بودند ولي زنده‌شان کرده. براي آنها نوري قرار داده که سيرشان در وادي نور است، او را زنده مي‌کنند بعد هم «وَ جَعَلْنا لَهُ‏ نُوراً إِمَاماً». اگر کسي به امام رسيد، سير خودش در وادي نور واقع مي‌شود، ديگر از حيرت و شک و ترديد
طرحي که وجود مقدس نبي اکرم دارند، شريعت محور نيست، امام محور است. لذا است که «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ». همه احکام و شرايع را آوردي ولي اگر ادامه راه و آن امامي که مي‌خواهد جامعه بر اساس او حرکت بکند او معين نشود و اگر پرده برداري از حقيقت ولايت نشود و حقيقت ولايت در امت تو جاري نشود، دين تو جاري نشده، آن حقيقت ابلاغ نشده. پس خلافت نبي اکرم است که جامعه تاريخي مومنين را مي‌سازد.
بيرون مي‌آيد، عالم و مسير خودش را روشن می بيند و حرکت می کند «يَمْشي‏ بِهِ فِي النَّاسِ». آنهايی که انبياء اولوالعزم هستند، سيرشان کاملتر است، همراهي‌شان کاملتر است، عهدهايشان عهدهاي محکمتري است. لذا با اين طرح هم به اندازه خودشان آشنا شدند. يک بخش عمده‌اي از اين طرح، براي ابراهيم خليل مشهود شده. خودش پيغمبر است، کتاب دارد، صحف دارد، طرح دارد ولي اين طرح، درون طرح وجود مقدس نبي اکرم است. يک امت دارد دور خودش. «كانَ أُمَّةً» خودش به تنهايي يک امت است، يک امتي دور او شکل مي‌گيرند. طرحي دارد براي اداره يک امت، براي عبور دادن امت خودش از ظلمات نمرود و فرعونِ زمان خودش. موساي کليم (علي نبينا و آله و عليه السلام) همين طور. يک طرح عظيمي دارد، يک پيغمبر است، الواح دارد، الواح تورات دارد، کتاب دارد، وصی دارد، امت دارد براي خودش. ولی اين طرح، جزئي از طرح نبي اکرم است. به اندازه‌ای که انسان بزرگ شد و همراه شد و به معيت رسيد، آن وقت اين طرح‌ها برای انسان مشهود می شود. و جزء کسانی قرار می گيرد که حالا بايد بخشی از اين طرح را او اجرا بکند و عمل بکند.»

- تقابل همه جانبه و مستمر اصحاب دو طرح کلی در طول تاریخ
استاد حوزه علمیه قم در ادامه ارائه مباحث به یکی دیگر از ارکان این طرح جامعه پرداخت و آن، درگیری حتمی بین طرح کلی نبی اکرم با طراحی های ابلیس های تاریخ است:« مقابل طرح نبي اکرم و آن ديني که خداي متعال به حضرت عطاء کرده، يک طرح ديگری هم وجود دارد. در سوره مبارکه «کافرون» ملاحظه فرموديد وجود مقدس نبی اکرم به جبهه کفار يک خطابي دارند «قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ لَكُمْ دينُكُمْ وَ لِيَ دينِ». محور اين دو دستگاه، پرستش است. يک برنامه، برنامه پرستش خداي متعال هست و برنامه ديگر، برنامه پرستش اغيار، بت پرستی و دنيا پرستي و شرک هست. به ناچار بين آنها درگيري و تنازع پيدا می شود. بين دنيا پرستی و خداپرستی، يک درگيری مستمر تاريخی وجود دارد و اين درگيری هم يک درگيری همه جانبه است که يک قسمش مُقاتله است. اين طور نيست که اين درگيری، فقط درگيريِ به معنای قتال باشد. جهادهای مختلفی، درگيری های مختلفی وجود دارد. يک بخشش هم بله، قتال است و اين قتال هم ادامه پيدا مي‌کند.

- فرا نرسیدن مقاتله نهایی حق و باطل تاکنون
ریاست فرهنگستان علوم اسلامی، مقاتله اصحاب حق و باطل را در طول تاریخ مورد اشاره قرار داده و با اشاره به اینکه مقاتله تا مرزی که قرآن به آن دستور داده هنوز نرسیده است، افزود: «در اين آيه شريفه که خدای متعال خطاب می کند، «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ» با آنها بجنگيد، با آنها مقاتله کنيد تا فتنه‌اي در عالم نباشد ـ تا اين مرز ـ و تمامی دين برای خداي متعال واقع بشود. اين قتال انجام شده؟ نه هنوز. اين قتال حتما انجام مي‌گيرد و اين، مخاطب
ديني که کفار دارند با وسعت و گستردگي‌اي که دارد و تبديل به مناسک و آيين گسترده‌اي شده... اين مناسک و آيين، مراکز تحقيقات فراوان دارند، انديشکده دارند، آکادمي‌هاي گسترده‌اي دارند، متفکرين بزرگي دارند، آنها طراحي مي‌کنند. نبايد خيال کنيم آنها دست‌شان خالي است.
اصلی اش وجود مقدس نبي اکرم و ائمه هدات معصومين هستند؛ ما هم بايد در اين طرح، کنار آنها باشيم. اين درگيری، يک درگيری ای است که تا پايان راه می رود.»

- برنامه ریزی های پیچیده و منظم اندیشکده ها برای مقابله با اندیشه نبی اکرم در زمان حال
اشاره به مناسک جبهه های حق و باطل، مساله ای دیگر از طرح کلی اندیشه های وحیانی و شیطانی است که در این بخش استاد میرباقری به فضای کنونی دنیا اشاره داشته و افزود:« دينی که کفار دارند با وسعت و گستردگی ای که دارد و تبديل به مناسک و آيين گسترده‌ای شده... اين مناسک و آيين، مراکز تحقيقات فراوان دارند، انديشکده دارند، آکادمي‌هاي گسترده‌ای دارند، متفکرين بزرگی دارند، آنها طراحي مي‌کنند. نبايد خيال کنيم آنها دست‌شان خالي است. نه. آنها هم مشغول طراحي هستند. طرح‌هايشان هم گاهي اوقات يک طرح‌های بزرگی است و ادعا هم مي‌کنند که مثلا دوره دين و پرستش خداي متعال گذشته.. طرح‌های بزرگی دارند که پشتوانه‌اش هم يک عقلانيت پيچيده بشری است. البته ابلیس با شرح صدری که در کفر دارد، ممکن است طرحش يک طرح گسترده‌تری باشد. يعنی شيطان، گاهي برای بيش از دنيا برنامه ريزی می کند. «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ‏» مي‌گويد همه اينها را جهنمي مي‌کنم. «ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ» از همه طرف می آيم، راه را مي‌بندم و همه را جهنمی می کنم. يعنی او می فهمد که طرحش برای بيش از دنيا است ، می خواهد انسان‌ها را تحت سيطره خودش دربياورد براي دنيا و بعد از دنيا...»

- امام محور بودنِ طرح جامعه نبی اکرم ، نه شریعت محور بودن
آیت الله میرباقری در بیان محوری ترین رکن طرح کلی اندیشه رسول اکرم به جایگاه امام پراخته و با بیان اینکه بر خلاف تصور برخی، دین بر پایه مناسک نبوده بلکه آنچه محور برنامه کلی وحیانی بوده، امام است. لذا به تبیین جایگاه امام در طول تاریخ پرداختند:« اين طرحی که وجود مقدس نبي اکرم دارند، شريعت
بين دنيا پرستي و خداپرستي، يک درگيري مستمر تاريخي وجود دارد و اين درگيري هم يک درگيري همه جانبه است که يک قسمش مُقاتله است. اين طور نيست که اين درگيري، فقط درگيريِ به معناي قتال باشد. جهادهاي مختلفي، درگيري‌هاي مختلفي وجود دارد. يک بخشش هم بله، قتال است و اين قتال هم ادامه پيدا مي‌کند.
محور نيست، امام محور است. لذا است که «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ». همه احکام و شرايع را آوردی ولی اگر ادامه راه و آن امامی که مي‌خواهد جامعه بر اساس او حرکت بکند او معين نشود و اگر پرده برداري از حقيقت ولايت نشود و حقيقت ولايت در امت تو جاری نشود، دين تو جاری نشده، آن حقيقت ابلاغ نشده. پس خلافت نبي اکرم است که جامعه تاريخي مومنين را مي‌سازد. «وَ إِمْضَاءُ الْحُدُودِ وَ الْأَحْكَامِ وَ مَنْعُ الثُّغُورِ وَ الْأَطْرَافِ» اگر حدود جاری می شود، اگر احکام جاری می شود، اگر حمايت از ثغور و مرزهای مسلمين می شود، اگر اطراف و نواحی بلاد مسلمين مورد حفظ قرار می گيرد، همه بر محور امام (عليه السلام) است. اگر ولايت امام جاری شد، اينها مصون می شوند. و الا مصون نيستند. ما هر بنايی که بگذاريم اگر اين بنا مستقل از امام باشد، «عَلى‏ شَفا جُرُفٍ هارٍ» بر لب جهنم است، در پرتگاه جهنم هم ما را ساقط می کند. تمام قوای وجوديِ مومن، از عالم قبل متصل به امام است، الان هم وقتی توسعه پيدا می کند بر محور امام است. مثل برگ يک درخت است، مثل سلول بدن مومن است، مثل عناصر وجودی بدن مومن؛ نسبت مومن با امام (عليه السلام)، اين طوری است. فرع بر امام (عليه السلام) هستند. بنابراين اين برنامه، برنامه شريعت محور نيست. شريعت دارد! يعنی نماز هست، زکات هست، حدود هست، صيام هست، حج و جهاد هست ولی اينها محور نيستند، که کسی خيال کند اين ها آدم را به مقصد می رسانند. اينها يک ملاکاتی دارند؛ انسان وقتی عمل کرد، به ملاکات اين ها می رسد، کامل می شود. هر کسي نماز بخواند، نماز يک ملاکی دارد، وقتی خواندی به مقصد می رسی، اين نيست. آنکه محور کمال مومن است و مومن با او رشد می کند، امام (عليه السلام) هست. کما اينکه نسبت به جامعه هم همين طور است. ائمه (عليهم السلام) «أَرْكَانَ‏ الْبِلَادِ» هستند. نه فقط «عَنَاصِرَ الْأَبْرَارِ» هستند، «أَرْكَانَ‏ الْبِلَادِ» هم هستند. شهری که درست می شود، بلدي که درست می شود؛ بلد مومنين، بر محور امام (عليه السلام) است.»

- لزوم
اگر انسان در درون برنامه حضرت حرکت نکرد، حتما در داخل برنامه‌هاي ديگران حرکت مي‌کند. اگر طرحي براي خودتان نداشتيد، شياطين براي ما طرح دارند. اگر طرح‌مان ذيل برنامه وجود مقدس نبي اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نبود، حتما اين طرح و تدبير، ذيل برنامه ابليس رقم خواهد خورد.
تنظیم نظام نیازمندی های جامعه بر محور امام

محور دیگر طرح کلی اندیشه وحیانی، حضور و امتداد تفکر هر امام در طول تاریخ بر تمامی جوانب زندگی فردی و اجتماعی مردم است. نیازمندی های انسانی از مسائلی است که استاد میرباقری با توضیح رابطه ائمه تاریخ با این نیازها و چگونگی رفع آن می پردازد:« انسان‌ها دور هم جمع می شوند، نيازمندی هايی دارند، اين نيازمندی هايشان از طريق برنامه‌هايی تأمين می شود. بعد برای اينکه اين نيازمندی ها را تأمين کنند، شهری درست می کنند که دارای خصوصيات و ارکانی است. يک شهر، پرتوی از روح اهل اين شهر است. به يک شهر که وارد می شويد اگر می خواهيد ببينيد مردم اين شهر چطوری فکر می کنند، به تجسد اين شهر نگاه کنيد. اگر می خواهيد ببينيد چه احساساتی دارند، به تجسد اين شهر نگاه کنيد. به عنوان مثال اگر وارد يک شهري شديد ديديد اين شهر مثلا پر از مسجد است، می فهميد اين مردم مردمی هستند که اهل عبادت هستند. اگر وارد يک شهری شديد ديديد پر از مراکز فسق و فجور است، می فهميد مردمی هستند که جهت غالب‌شان، احساس و نيازمندی هايشان، اينها است. شهر، تجسدش تجسد نيازمندي‌هايی است که يک جامعه دارد. نيازهايشان در قالب اين شهر تدبير می شود»

- نحوه تعقل و تفکر، پایه پذیرش نظام ولایی
آنچه که در محوریت ائمه نور و ظلمت برای تمدن های وحیانی و دنیوی اساسی است، نحوه تعقل و تفکر آنهاست که ثمره اش رسیدن به شیوه های مختلف زندگی است، استاد میرباقری این تاثیر پذیری ماموم از امام را اینگونه بیان داشت: «عقلانيت جامعه، پرتوی از عقل امام است. ساختارهای اجتماعی، تجسد روح امام است. احساساتی که يک جامعه دارند، پرتو قلب امام‌شان است، شعاع آن احساسات و قلب امام‌شان هست. «الناس‏ على‏ دين‏ ملوكهم» يعنی همين. يعنی واقعا وقتی يک ولی ای جامعه‌اي را می سازد، صبغه آن امام و ولی خودش را دارد. اگر جامعه‌ای بر محور امام عدل ساخته شد و حقيقتا تحت ولايت امام عدل بود؛ احساسات اين مردم، پرتو نور قلب امام‌شان هست. اخلاق‌شان پرتو اخلاق امام‌شان است. فهم‌شان و فکرشان و عقلانيت‌شان، پرتويي است از فهم و علم امام‌شان.»
Share/Save/Bookmark