علم دینی
آنچه در این پرونده میخوانید دیدگاه صاحب نظران فرهنگستان علوم اسلامی قم در رابطه ی دین و علم می باشد.
 
 
 
کد مطلب: 313
معرفی پایان نامه های حوزوی حجت الاسلام یحیی عبدالهی
تطبیق آراء علامه طباطبایی و سیدمنیرالدین حسینی در عامل اصلی حرکت در تاریخ
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۱۵:۵۲
 
 
پایان نامه « تطبیق آراء علامه طباطبایی و سیدمنیرالدین حسینی در عامل اصلی حرکت در تاریخ » به قلم حجت الاسلام «یحیی عبداللهی » فارغ التحصیل دانشگاه ادیان ومذاهب نوشته شده است که «عامل اصلی حرکت در تاریخ» را از محوری‌ترین مباحث فلسفه نظری تاریخ دانسته است.

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از دانشگاه ادیان و مذاهب، در این جلسه دفاعیه دانشجو یحیی عبداللهی از پایان‌نامه خود با موضوع «تطبیق آراء علامه طباطبایی و سیدمنیرالدین حسینی در عامل اصلی حرکت در تاریخ» دفاع کرد.

بر اساس این گزارش، در چکیده این پایان‌نامه می‌خوانیم:

بحث از «عامل اصلی حرکت در تاریخ» از محوری‌ترین مباحث فلسفه نظری تاریخ است که به چگونگی حرکت تاریخ می‌پردازد. بررسی این موضوع، از منظر عالمان معاصر شیعی می‌تواند گامی مؤثر در جهت تبیین رویکرد دینی به این مقوله باشد.

علامه طباطبایی(ره) تاریخ را سیر حرکت از وحدت به کثرت و از کثرت به وحدت می‌داند. انسان‌ها سعی در «استخدام» یکدیگر دارند و اینگونه به یکدیگر پیوند می‌خورند و جامعه ابتدایی را تشکیل می‌دهند. خصیصه استخدام از آنجا که منفعت طلبی شخصی را به دنبال دارد، موجب اختلاف و هرج مرج می‌شود. این اختلاف تنها از سوی یک عامل بیرونی امکان برطرف شدن دارد و آن «نبوت» است. انبیای الهی با شریعت آسمانی، موجب اتحاد و وحدت جوامع و رشد و تکامل آنها به سوی سعادت حقیقی می‌گردند. بر این اساس، انبیای الهی را می‌توان عامل اصلی حرکت تاریخ به حساب آورد.

سیدمنیرالدین حسینی (ره) انسان را فاعلی مختار می‌داند که در ارتباط با دیگر فاعل‌ها، «نظام فاعلیت» را پدید می‌آورد. ارتباط میان این فاعل‌ها بایکدیگر، نظام روابط پیچیده‌ای را پدید می‌آورد که از طریق «ولایت و تولی» واقع می‌شود. نظام فاعلیت در گستره تاریخ، بر محور دو دسته اولیای الهی و اولیای طاغوت، دو جبهه حق و باطل را شکل می‌دهند که همواره با گذر زمان هردو جبهه رو به تعالی و پیشرفت بوده‌اند. اولیای الهی در نظام حق، ائمه معصومین (ع) و اولیای طاغوت در دستگاه باطل، شیاطین انس و جن می‌باشند.
براین اساس «ولایت» اولیاء تاریخی در هر دو جبهه، عامل اصلی حرکت تاریخ شناخته می‌شود.

شایان ذکر است، در ابتدای جلسه حجت الاسلام یحیی عبداللهی خلاصه‌ای از پایان‌نامه خود را قرائت کرد و سپس حجت الاسلام کافی به داوری این اثر پرداخت و بیان داشت: با توجه به اهمیت و سختی موضوع پایان‌نامه، دانشجو زحمت زیادی برای نگارش آن کشیده است و این جای تقدیر دارد.

وی افزود: از لحاظ ساختاری، رساله از ساختار خوبی برخوردار است و نگارش آن هم خوب است و قلم روانی دارد و در کل می‌توان گفت که مشکلات نگارشی ندارد. عنوان‌دهی و فصل‌بندی نیز خوب است درحالیکه عنوان‌های رساله می‌توانست کمتر از این باشد.

حجت الاسلام کافی ادامه داد: در مورد بحث روش باید گفت که باید تأمل بیشتری در رساله صورت می‌گرفت و مطالبی چون پیشینه تحقیق، سوال‌های تحقیق، فرضیه، در رساله ضعیف است و می‌بایست به صورت جدی‌تر و قوی‌تر کار می‌شد. در مقدمه نیز ارجاع به منبع رسم نیست زیرا مقدمه باید حاوی نظرات خود نویسنده باشد. مقدمه این رساله کمی مشکل دارد و کسی با خواندن آن متوجه نمی‌شود که دغدغه دانشجو از نگارش رساله چیست.

استاد داور این پایان‌نامه یکی دیگر از ایرادات وارده را مشخص نبودن روش دانشجو در گردآوری مطالب دانست و خاطرنشان کرد: در رساله مشخص نشده که دانشجو اطلاعات مورد نظر را چگونه و از چه طریقی گردآوری کرده است یا این‌که شیوه تحلیل او چگونه است و یا چه نتایجی از مطالعه این بحث حاصل می‌شود. در گزارشی هم که از پایان‌نامه در جلسه دفاع ارائه شد، هیچ اشاره‌ای به سوال تحقیق، روش تحقیق، نتایج حاصل نشد، درحالیکه این مسائل در گزارش از پایان‌نامه باید مطرح شود.

وی سپس با ورود به بحث محتوایی رساله گفت: از لحاظ محتوایی باید میان عوامل تاریخی دیدگاه علامه طباطبایی و سید منیرالدین یک بررسی صورت می‌گرفت که این امر صورت نگرفته است و مشخص نمی‌شود که عواملی که باعث حرکت تاریخ می‌شوند، از نظر این دو فیلسوف چیست و کدام عامل فرعی و کدام عامل اصلی است. همچنین در صفحه ۳۲ رساله در بحث از علامه طباطبایی تاریخ از نظر وی به جمع جبری گذشته جوامع تعبیر شده است ولی در صفحه ۴۱ رساله سیر تاریخ انسان به معنای عام به عنوان تاریخ پنداشته شده که میان این دو مطلب نوعی ناسازگاری وجود دارد.

حجت الاسلام کافی با اشاره به این‌که در بخش‌هایی از رساله خروج از موضوع صورت گرفته است، تأکید کرد: در بحث‌های مربوط به علامه طباطبایی بیشتر از بحث انسان‌شناسی فلسفی صحبت شده است تا فلسفه تاریخ که این خروج از موضوع است، همچنین دو سوال اساسی باید در رساله مطرح می‌شد، اول این‌که این دو فیلسوف حرکت تاریخ را چند عاملی می‌دانند یا تک عاملی و دیگر این‌که اگر قائل به چند عاملی هستند، کدام عامل را اصلی و کدام را فرعی می‌پندارند.

وی از دیگر ایرادات رساله را عدم بیان معیاری خاص برای انتخاب مطالب این دو فیلسوف ذکر کرد و یادآور شد: در رساله هیچ معیار خاصی برای انتخاب مطالب علامه طباطبایی و سید منیرالدین نیامده که چرا این مطالب از آنان ذکر شده و مابقی مطالب انتخاب نشده است، همچنین هیچ کدام از فصول رساله جمع‌بندی پایانی ندارد و رساله فاقد یک جمع‌بندی کلی است. در مجموع می‌توان گفت که برخلاف عنوان رساله که تطبیق است، در رساله بیشتر مطالب به نقد نظرات علامه اختصاص دارد.

حجت اسلام کافی پایان تصریح کرد: مطالب خارج از موضوع در رساله بسیار زیاد است و مطالب حاشیه‌ای زیادی نیز وجود دارد که حتی حذف آن‌ها هیچ خللی به اصل موضوع رساله وارد نمی‌کند، به عنوان نمونه برای هرکدام از دو فیلسوف در حدود ۱۰ صفحه توضیح در رابطه با معرفی، زندگی‌نامه، آثار و... آنان وجود دارد که این می‌توانست حداکثر در یک صفحه آورده شود.

پس از سخنان استاد داور، دانشجو در پاسخ به برخی از ایرادات وارده گفت: در مورد کلیات سعی بر این بوده که مطالب به خوبی تبیین شوند و همان‌گونه که در عناوین هم آمده تلاش بر این بوده که روش تحقیق و تاریخ‌چه بحث نیز بیان شوند، در رابطه با این‌که در مقدمه نباید ارجاع به منبع صورت گیرد نیز باید بگویم که بنده به این امر توجه چندانی نداشتم و این امر اصلاح خواهد شد.

وی افزود: در مورد گزارشی که از رساله در جلسه دفاع ارائه شد و مطالبی که باید در آن ذکر می‌شد، باید بگویم که بنده با این امر آشنایی چندانی نداشتم. در مورد تک عاملی بودن یا چند عاملی بودن حرکت تاریخ از نظر این دو فیلسوف، در صفحه ۵ رساله توضیح مختصری داده شده که اکثر متأخرین به چند عاملی بودن قائل هستند و خلط مباحث جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی علامه نیز به دلیل این بوده که با این طرح که مطلوبی بوده وارد بحث علامه می‌شویم، در مورد این‌که در رساله تطبیق چندانی صورت نگرفته و بیشتر نقد بوده هم باید بگویم که اکثر نقدها از نظریه مقابل آورده شده که این خود به نوعی تطبیق است.

پس از دفاعیات دانشجو، دکتر جاودان، استاد مشاور این رساله ضمن تشکر از داوری منصفانه و دقیق استاد داور بیان داشت: موضوع این رساله بسیار سنگین است، به گونه‌ای که از ابتدا نیز اصل بر تصویب این موضوع نبود و بعد از مشاوره با اساتید متخصص در زمینه فلسفه تاریخ موضوع تصویب شد.

وی افزود: دانشجو برای نگارش این رساله با توجه به فرصت کمی که در اختیار داشت، زحمت زیادی کشیده است و برای مقطع کارشناسی ارشد کار خوبی است اگر چه ایراداتی هم به کار وارد است. باید توجه داشت که دانشجو به تازگی وارد بحث فلسفه تاریخ شده و نمی‌توان انتظار داشت که به همه موارد احاطه داشته باشد و آنها را ذکر کند.

در پایان جلسه نیز حجت الاسلام رهدار، استاد راهنمای این پایان‌نامه تصریح کرد: در مورد روش تحقیق شاید بیش از این‌که نقد به دانشجو وارد باشد، باید به بنده وارد آید زیرا به عقیده بنده درست نیست که روش تحقیق در نگارش پایان‌نامه غلبه داشته باشد و نویسنده خود را تا پایان در چهارچوب این روش بداند و بنده در رساله‌هایی که استاد راهنما هستم، سعی می‌کنم که ذهن دانشجو را بیشتر درگیر عنوان و مطالب رساله کنم نه بحث روش تحقیق.

وی افزود: در مورد این‌که در محتوا میان مطالب علامه خلط شده است یا برخی مطالب مانند انسان‌شناسی فلسفی از شمول عنوان خارج است، باید گفت که دانشجو می‌بایست میان مطالب علامه طباطبایی و سید منیرالدین ارتباط برقرار کرده و با ترکیب مطالب مختلف علامه یا سید منیر یک نظریه را مطرح کند درحالیکه خود علامه یا سید منیر در این زمینه نظریه‌ای نداشته‌اند.

گفتنی است، حجت الاسلام رهدار استاد راهنما و محمد جاودان استاد مشاور این پایان‌نامه بودند و حجت الاسلام کافی داوری این اثر را بر عهده داشت.
مولف : یحیی عبداللهی
Share/Save/Bookmark