فرهنگستان علوم اسلامی قم - آخرين عناوين گفتگو ، گفتار :: نسخه کامل https://www.foeq.ir/notes Fri, 19 Apr 2024 01:44:09 GMT استوديو خبر (سيستم جامع انتشار خبر و اتوماسيون هيئت تحريريه) نسخه 3.0 https://www.foeq.ir/skins/default/fa/normal/ch01_newsfeed_logo.gif تهيه شده توسط فرهنگستان علوم اسلامی قم https://www.foeq.ir/ 100 70 fa نقل و نشر مطالب با ذکر نام فرهنگستان علوم اسلامی قم آزاد است. Fri, 19 Apr 2024 01:44:09 GMT گفتگو ، گفتار 60 شكست نظام اِلحادی كمونيسيتی نتيجه حركت امام بود. https://www.foeq.ir/vdcc.0qsa2bqi0la82.html 💢 مرحوم استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی:شكست نظام اِلحادی كمونيسيتی نتيجه حركت امام بود.قبلاً توانسته بودند يك مغالطه‌ای ايجاد كنند كه اگر كسی خداپرست است بايد مظالم را قبول كند و اگر كسی بخواهد ظلم را نفی كند بايد دست از خدا بردارد. اين شديدترين مغالطه ابليس بود كه به وسيله شياطين انس و جن واقع شده بود. شکستن این مغالطه و اصلاح جهت‌گیری حیات بشری حاصل کار امام بود.۱۳۷۰/۷/۱۷ ]]> گفتگو ، گفتار Wed, 07 Feb 2024 09:53:57 GMT https://www.foeq.ir/vdcc.0qsa2bqi0la82.html تحولات در ریاضیات؛ لازمه کارآمدسازی علوم انسانی - اسلامی https://www.foeq.ir/vdcj.xevfuqe8vsfzu.html بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صل الله علی سیدنا و نبیینا محمد و آله الطیبیین الطاهرین المعصومین. اعوذبالله من الشیطان الرجیم و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون. شهید دکتر فخری زاده؛ جمع بین علم و عملصحبت کردن درباره انسان‌‌‌های بزرگ طبیعتاً با سیر و وسعت وجودی که دارند یک مقدار مشکل هست ولی آنچه به خاطر معاشرت چندین ساله با دکتر شهید فخری زاده حداقل بر اساس کثرت برخوردها و معاشرت‌هایی که با مدیران و چه با علمای جامعه در این عمر کوتاه خودم داشتم می‌توانم نقل کنم این است که احدی را جامع جمیع صفات ایشان غیر از مقام معظم رهبری سراغ ندارم. یکی یکی را نام می‌برم که آیا در مجموعه ای کسی را سراغ دارید یا نه؟ مدیران ما یا مدیر هستند یا عالم هستند. اگر خیلی عالم هستند مدیریت ایشان خیلی قاطع نیست و خیلی مدیر نیستند اساساً و اگر بالعکس مدیر قاطعی هستند خیلی از جنبه ‌‌‌علمی قوی نیستند. حالا احیاناً اگر عالم هستند عالمان ما یا معمولاً به مبانی و فلسفه مطالب و موضوعات توجه دارند یا به کاربرد آن. آن‌ها که با مبانی کار دارند این قدر در مبانی غرق می‌شوند که خیلی کار به کاربرد آن ندارد یا آن‌ها که کاربردی نگاه می‌کنند خیلی کار به مبانی و به ریشه‌ها ندارند. ایشان مدیری قاطع و مقتدر در اداره و به تعبیر مقام معظم رهبری دانشمند ممتاز و برجسته بودند. فرمودند که واقعاً در هر موضوعی که وارد می‌شد هم تا عمق مبانی و ریشه‌ها می‌آمد و به فلسفه توجه می‌کرد و هم از این طرف تا کاربرد عینی آن مورد دقت ایشان قرار می‌گرفت. بین مبانی و کاربردها مرتب رفت و برگشت می‌کرد. این همه را ضمیمه کنید با تواضع فوق العاده به طوری که اگر شما در یک مجلسی احیاناً وارد می‌شدید خیلی نمی‌توانستید تشخیص بدهید که کدام یک از این‌ها ایشان هست و باز به همه این‌ها ضمیمه بفرمایید اخلاص فوق العاده ایشان را. ایشان کسی بود که در رسانه‌ها در داخل کشور شاید تا زمان شهادت برای مردم عادی جامعه یا حتی جمع فرهیختگان جامعه ناشناس بودند اما دشمن در سایت‌‌‌های خود می‌نوشت یکی از پنج مرد قدرتمند جهان و یکی از پانصد مرد قدرتمند جهان. دشمن ایشان را می‌شناخت و با این عظمت از ایشان یاد می‌کرد. آن مقداری که دشمن می‌شناخت بخش کوچکی از کارهای ایشان بود. مثلاً فرض کنید روی بحث هسته ای ایشان را می‌شناختند ولی فعالیت‌‌‌های علمی ‌ایشان بسیار فراتر از این بود. با همه این جلالت قدر علمی، ایشان به قدری مخلصانه عمل می‌کرد که اصلاً و ابدا دنبال هیچ آوازه و شهرت ‌‌‌علمی نبود حتی در حدی که بخواهد اسم او پای مطلبی بیاید. صبر پژوهشی باز یک نکته دیگر صبر پژوهشی ایشان و دقت ایشان بود که لازمه پژوهش استقامت و صبر داشتن است. لذا بر خلاف معمول مدیران که دنبال این هستند که اگر کاری می‌خواهد در زمان مدیریتشان شروع شود طوری باشد که بشود گزارش آن را آماده کرد که مثلا زمان مدیریت ما به ثمر رسید. اما ایشان اصلا دنبال این مسائل نبود و می‌دانست که کار پژوهشی کاری زمان بر و طولانی مدت است. یکی از جملات ایشان که تقریباً چند ماه قبل از شهادت اطرافیان ایشان به ما اصرار می‌کردند که زمان بدهید که کی کار شما تمام می‌شود. خیال می‌کردند که به نتیجه رساندن ریاضیات جدید مثل یک پروژه دانشگاهی است که ظرف یک مدت کوتاهی باید به نتیجه برسد. ایشان لبخندی زد و گفت که «این کار ممکن است که به عمر من و شما کفاف نکند ولی این کار باید انجام بگیرد.» ایشان با این دید به کار نگاه می‌کردند. جلسه اولی که ما خدمت ایشان رسیدیم؛ نه من ایشان را می شناختم و نه ایشان من را و نه حتی مرحوم ابوی (علامه حسینی ره) و نه مرحوم پدربزرگ (آیت الله سید نورالدین حسین الهاشمی) را نمی‌شناختند. بحث‌ها را هم به نظرشان نرسانده بودند. ما یک ساعت خدمت ایشان بحث ریاضیات را وارد شدیم. این هم به دلیل سؤالی که ایشان کردند که شما چه کار دارید می‌کنید، گفتم که روی ریاضیات کار می‌کنم. ایشان جریان را پیگیر شد و ما حدود یک ساعت خدمت ایشان گفتیم و ایشان این یک ساعت را کامل گوش کرد و بعد از یک ساعت به افراد در جلسه که معاونت پژوهش و همچنین قائم مقام ایشان بود، رو به ایشان کردند و گفتند که تصویب شد و ابلاغ شد. حالا نحوه مدیریت را ببینید ما اصلاً حرفی ارائه نکرده بودیم، پروپوزالی بیاوریم و پروژه ای عنوان کنیم، نیرویی بخواهیم و مبلغی درخواست کنیم، فقط یک گزارش ‌‌‌علمی داده بودیم که بحث ریاضیات این طور باید تغییر کند. خیلی برای ما عجیب بود که چه چیزی تصویب شد و چه چیزی ابلاغ شد. آقایان خندیدند و گفتند که منظور آقای دکتر این است که کاری نداشته باشید شما بروید مشغول شوید و ما حمایت می‌کنیم. از آن لحظه تا زمان شهادت علاوه بر حمایت مادی، حمایت معنوی فوق العاده ای نسبت به کار داشتند. همچنین وقت گذاری فوق العاده نسبت به کار داشتند. حمایت معنوی که می‌گویم هر کدام از این‌ها که من چند نمونه را فقط خدمت شما ذکر می‌کنم چه موتور جتی به تیم تحقیق کننده وصل می‌کند برای پیشرفت. بعد از مدتی که ما مشغول کار شده بودیم و کار را جلو می‌بردیم خدمت ایشان رسیدیم برای گزارش دادن پیشرف کار که پایان گزارش ایشان گفتند که من از اول می‌دانستم که این کار ریل گذاری صحیحی انجام شده است. باز یک مقدار جلوتر رفتیم جلسه ای بود شورای افراد مختلفی از متفکرین آنجا بودند پژوهشگران آنجا بحث را ارائه کردیم. اسفندماه بود که چهار هفته پشت سر هم بحث ما طول کشید و هر هفته دو ساعت بحث را ارائه می‌کردیم. ایشان یک جلسه خندیدند که آقای حسینی این دوستان می‌دانند که من در اسفندماه این قدر سرم شلوغ است که فرصت سر خاراندن ندارم ولی این قدر این بحث را مهم می‌دانم که هر چهار هفته مقید هستم از اول تا آخر جلسه بیایم شرکت کنم و بحث را ببینم. در مجموعه تحت حمایت ایشان یعنی الساجده‌لله کتاب‌‌‌های مختلفی در آمده است که یکی از آنها کتاب تحول در ریاضیات است. بدون اطلاع ما نمایشگاهی از کلیه کارها و پروژه‌هایی که زیر نظر ایشان داشت انجام می‌شد ترتیب داده شده بود و به معرض دید ایشان گذاشته بودند. ما آنجا حاضر نبودیم و بعدا قائم مقام ایشان گفتند که آقای دکتر فخری زاده تمام نمایشگاه را بررسی کردند و بعد به من رو کردند که «آقای کریمی‌ تمام این‌ها یک طرف و بحث ریاضیاتی که حسینی می‌گوید یک طرف. این قابل مقایسه با این‌ها نیست.» گذشت بعد از مدتی جلسه ای خدمت ایشان رفتیم گزارش بدهیم. وقتی که گزارش من از پیشرفت کار تمام شد. ایشان لبخندی زد و یک حکایت گفتند. «زمانی روستایی اطراف دماوند خشکسالی شد و تمام چشمه‌ها و قنات‌ها خشک شد. یک سرهنگی آمد و گفت اینجای کوه را بشکافید اینجا که آب است. گفتند خشکسالی است و آبی نیست. گفت بروید بشکافید. رفتند کندند و گفتند هر چه کندیم اینجا آب نیست. ما که می‌گوییم اینجا خشکسالی است. این فرد گفت که من با دو چشم خودم می‌بینم که از اینجا آب سرازیر می‌شود اینجا را بروید بشکافید. رفتند شکافتند از آنجا چشمه ای سرازیر شد که سالیان سال است که آن روستا از این آب سیراب است. بعد گفتند که من با دو چشم خودم می‌بینم که این راه به نتیجه می‌رسد.» با این نوع برخورد ایشان طبیعتاً ما هم تمام همت و تمام وقت خود را گذاشتیم که کار را به جلو ببریم. الحمدلله رب العالمین به فضل و عنایت خدای متعال که این از خلوص ایشان و از همت و از نفس خالصانه ایشان و دعای خیر ایشان بوده است نه از ما. قابل فهم بودن بحث به دلیل خاستگاه عینی مباحثدورترین نقطه به ذهن مردم برای اینکه جهت داری بخواهد اثبات شود شاید بحث ریاضی باشد. بحث‌‌‌های فرهنگستان که سخت است و فلسفه هم که سخت است و ریاضیات هم که سخت است در این صورت فلسفه ریاضی فرهنگستان را هیچ کسی نباید بفهمد ولی واقعاً به امداد الهی و با خلوص نیتی که ایشان وارد کار شد و پشتوانه کار قرار گرفت بحث‌هایی تولید شد که احدی نگفت نمی‌فهمم و مبهم است یا این‌ها چه حرف‌هایی است، فارسی است ولی نمی‌فهمیم. احدی چنین حرفی را نزد. در حالی که بحث از فیلسوفان علم گرفته تا اساتید برجسته ریاضیات و اساتید مختلف حوزه و دانشگاه حتی کسانی که ریاضیات بلد نبودند تا دانشجویانی که تازه ریاضیات خوانده بودند تا طلابی که مثلاً بحث ریاضی ندیده بودند تا فیلسوفان حوزه و افراد مختلف به ایشان ارائه شده است. هیچکدام اینکه بگویند بحث گنگ است یا مبهم است رخ نداد. یک علت این بود که در سایه خلوص نیت ایشان و به امداد الهی ما همان راهی را که مرحوم ابوی برایشان اتفاق افتاده را پی گرفتیم. ایشان اول کار نیامده بود به مبانی برسد بلکه اول کار دنبال این بودند که راه پیاده سازی اسلام در عینیت را به دست آورند. این هم در پی فرمایشات حضرت امام ره در درس نجف بود که بنا به فرمایش امام ره برای ایشان سؤال بوده است که کجا کار مشکل هست و کجای اسلام به دست نیامده است که برویم به دست بیاوریم1. بعد از مدتی ایشان متوجه اقتصاد می‌شوند. در آن زمان ـ الان هم همین طور است ولی آنزمان پررنگ تر بوده که ـ اقتصاد نقطه ای بوده که وصل به عینیت جامعه می شود به پیاده شدن اسلام در جامعه شود. طبیعی است که نباید ابتدای کار در مبانی برویم بلکه اول باید با مردم و جامعه و حتی قشر فرهیخته در رابطه با عینیت صحبت کرد و نشان داد که اشکال در کجا است. در ابتدا دنبال تولید فلسفه، ریاضیات و ‌‌‌علوم دیگر نیستم. حالا اگر این اشکال را می‌خواهیم برطرف کنیم ‌‌‌علمی که می‌خواهد پاسخگو باشد علوم انسانی است. علوم انسانی را بعضی قبول ندارند که باید عوض شود و بیشتر روی آسیبی که در جامعه رخ می‌دهد متمرکز هستند که با ایشان باید در عینیت وارد بحث شد. ولی اگر بگوییم نیازمند تحول علوم انسانی است بسیاری از مراکز به این مطلب می‌پردازند و ما تنها نیستیم. اما نکته این است که اگر بتوانید به دستگاه محاسباتی متصل شوید می‌توانیم سطح تفکر جامعه را یک قدم از اینکه فقط صرفاً به علوم انسانی بخواهند بپردازند بالا ببرید. دستگاه محاسباتی هم طبیعتاً دو بخش دارد هم بخش کیفی دارد و هم بخش کمی. بخش کیفی می‌شود روش و منطق. بخش کیفی، ریاضیات است. اگر به پذیرش رسید که ریاضیات، تحول لازم دارد آن وقت می‌توانیم بگوییم که لازمه این تحول، تغییر فلسفه این علوم هست. ما همین راه را جلو رفتیم و همین باعث شد که تا حد زیادی ـ نمی‌خواهم بگویم همه قبول کردند ـ همه اذعان به گویا بودن بحث کردند. آن چیزی که ما در بحث ریاضیات از مرحوم استاد علامه حسینی ره یاد گرفته بودیم و به عنوان مبانی کار دستمایه کار ما بود باعث شد که توانستیم یک قدم جلو بیاییم. وقتی می گوییم ریاضیات باید تغییر کند تغییر به معنای توسیع آن است نه به معنی نسخ؛ مانند انقلاب کوپرنیکی در کیهان شناسی. لازمه این توسیع این است که بتوانید مبانی و مفاهیم پایه ریاضیات جدیدی را پی ریزی کنید؛ یعنی باید بتوانید مفاهیم پایه جدیدی در هندسه و نظریه اعداد جدید تحویل بدهید. تا قبل از تحولات ریاضیات جدید، شما اعداد حقیقی، اعداد طبیعی، حسابی، صحیح نسبی و گویا و گنگ را داشتید که این مجموعه را اعداد حقیقی می‌گفتند. این ظرفیتی برای محاسبات ایجاد می‌کند که در طول تاریخ ایجاد شده است. اما اگر به این بسنده می‌کردید هیچ کدام از وسایل الکترومغناطیس را نمی‌توانستید بسازید. چون تا قبل از این شما فقط یا رسانا یا نارسانای جریان الکتریکی داشتید. وقتی می‌خواهید وسائل الکترونیکی تولید کنید به ماده ای نیاز است به نام نیمه رسانا. یعنی اگر این طرف جریان الکتریکی قرار بگیرد آن طرف دریافت کنید ولی بالعکس این عمل انجام نگیرد. این نیاز به یک دستگاه محاسباتی دیگری دارد. در دستگاه اعداد حقیقی نمی‌توانید این محاسبه را انجام بدهید لذا نظریه ای به نام اعداد مختلط پایه گذاری می‌کنید که اعداد آن دو بخشی است یک بخش حقیقی است و یک بخشی موهومی. چرا موهومی می گویند؟ چون در دستگاه اعداد حقیقی زیر رادیکال هیچ وقت نمی‌تواند منفی باشد ولی در اعداد مختلط قسمت دوم جزئی است که ضریبی از √(-۱) قرار می‌گیرد و این در مباحث الکترونیک جواب می‌دهد. این را که خدمت شهید فخری زاده عرض کردم ایشان فرمودند که دقیقاً در مکانیک کوانتوم هم با محاسبه جزء موهومی‌ می‌توانیم جلو برویم و این مطلب را تأیید کردند. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ۱. مضمون فرمایش حضرت امام این بود که فضلای جوان برای بعد از پیروزی و استقرار حکومت اسلامی بر اساس دین فکر کنند. ضرورت تحول در ریاضیات متناسب با امور جامعه اسلامیوقتی لازمه تحول در فیزیک تحول در دستگاه محاسباتی بود به این معنا که توسیع پیدا کند تا بتواند مسائل جدید را محاسبه کند متناظر با این زمانی می‌توانید محاسبات امور مربوط به جامعه ‌‌‌اسلامی را دقیق و درست انجام دهید که توسیع در ریاضیات در دستگاه محاسباتی انجام بدهید. کلیه علوم از جمله تصمیم گیری‌‌‌های کلان اجتماعی اگر بخواهد ناظر به عالم عینیت باشد چون در عالم عینیت شما کیف بدون کمّ ندارید برای حرکت از یک نقطه به نقطه دیگر باید کمیت آن را هم بدانید. یعنی باید معادله انتقال تحویل دهید. هم اکنون هم در علوم غربی معادله انتقال را تحویل می‌دهند. مثلاً درباره تصمیم گیری در مذاکرات بین آمریکا و شوروی سابق برای پیمان محدودیت موشک‌‌‌های بالستیک مثل پیمان سالت دو آیا این صرفا یک مذاکره عادی و امضای قرارداد است؟ خیر، قبل از آن کارشناسان می‌نشینند و محاسبات ریاضی انجام می‌دهند. محاسباتی انجام می‌دهند که تصمیم گیران را به این برسانند که قرارداد باید امضا شود و این فقط در یک قرارداد هم نیست و تمام مذاکراتی که انجام می‌گیرد این وجود دارد. با همین محاسبه بررسی می‌کنند و به این نتیجه می‌رسند که کودتای مخملی و انقلاب مخملی در کشورهای جمهوری‌‌‌های شوروی و بلوک شرق راه بیندازند و آن را از هم بپاشانند و نتیجه هم می‌گیرند. کما اینکه در مذاکرات‌ها هم نتیجه می‌گیرند به بازی برد برد انجام می‌دهند هم شوروی در پیمان سالت دو به نتیجه می‌رسد و برنده می‌شود هم آمریکا. این محاسبات را برای ما هم انجام می‌دهند. به وسیله نفوذ محاسباتی که در اذهان کارشناسان ما به این شکل که این را برایشان علم تجلی دادند و اینکه روش ‌‌‌علمی این است. محاسبات ‌‌‌علمی این جوری انجام می‌گیرد. این را باور کردند و متخصصین ما نیز محاسبات خود را همین‌طور انجام می‌دهند که البته به شکست می‌انجامد. مثلاً می‌گویند که می‌خواهیم بازی برد برد کنیم؛ می‌خواهیم با امریکا مذاکره کنیم و تحریم‌ها برداشته شود و رفاه برای جامعه بیاید و چرخ سانتریفیوژها بچرخد و چرخ کارخانه‌ها هم بچرخد. مردم اینها را گزاره‌‌‌های کیفی می‌بینند اما با کمی دقت متوجه حرف‌‌‌های ریاضی آن هم می‌شوید. بازی برد برد شکلی از نظریه بازی‌‌‌ها (گیم تئوری) است که خودش شاخه‌ای از ریاضیات کاربردی است. این نظریه نشان می‌دهد که در شرایطی که کنشگران عرصه سیاست و اقتصاد می‌خواهند تصمیم بگیرند در خلأ نیستند و وقتی که تصمیم می‌گیرند رقبایشان هم تصمیم می‌گیرند. پس چه کنیم که هر کدام به منافع خود برسند و نتیجه برد برد باشد. آیا این یک نظریه پیش پا افتاده است؟ خیر، این نظریه ای است که بعداز جنگ جهانی تا الان هفده دانشمند روی آن جایزه نوبل گرفتند (نه جایزه صلح و ادبیات که به هر ضد انقلابی می‌دهند.) و دانشگاه‌‌‌های معتبر دنیا روی آن دوره دکترا و پسادکترا دارند. اما اگر این قدر معتبر است چرا در ایران جواب آن بازی که به نام برد برد باشد وقتی برمی‌گردند خود آن‌ها که امضا کردند می‌گویند باخت برد؛ می‌گویند خسران مطلق و تقریباً هیچ به دست نیاوردیم. آقای سیف رئیس بانک مرکزی پشت تریبون این را گفت. زیرا همان گونه که شما با اعداد حقیقی نمی‌توانستید دستگاه‌‌‌های الکترونیکی بسازید دستگاه محاسباتی ریاضی که برای جامعه کفار ـ جامعه ای که به ایمان الهی معتقد نیست و تحت ولایت الهیه نیست ـ جواب می‌دهد برای جامعه ای که انقلاب کرده و خواسته تحت ولایت الهیه قرار بگیرد جواب نمی‌دهد. و اگر جواب نمی‌دهد شما باید یک دستگاه محاسباتی دیگری بسازید. نظریه اعداد طاق‌دار مصداقی از تحول مفهوم عدد از همین جا اولین چیزی که شروع می‌شود این است که نظریه اعداد جدیدی باید تحویل بدهید. چه طور آن‌ها برای ساخت وسایل الکترونیکی مجبور شدند که اعداد مختلط بسازند، شما برای محاسبات تصمیم گیران جامعه دینی مجبور هستید که «نظریه اعداد طاق‌دار» را بسازید. اعداد طاق دار اعدادی است که خودش به تنهایی معنا نمی‌دهد بلکه عددی است که میزان تأثیر آن زمانی روشن می‌شود که شما معین کنید که ذیل چه کاری است و ولایت آن در چیست و تولی آن در چه حد است و تصرف آن چگونه است. این منجر به محاسباتی می شود که یک مسئول می تواند در تصمیم گیری نقطه زنی کند. اگر این خوب برای جامعه تبیین شود و نشان داده شود که ضعف محاسباتی باعث شکست‌‌‌های چندین ساله جامعه دینی بوده است به این گونه که مدیران جامعه وقتی می‌خواستند تصمیم بگیرند به فرامین امامین جامعه در مقابل مدیریت ‌‌‌علمی اتهام مدیریت شعاری می‌زدند که می گفتند «ما جامعه را طبق محاسبات ‌‌‌علمی به جلو می‌بریم، دست از شعار بکشید و جام زهر بنوشید و بگذارید که ما جامعه را ‌‌‌علمی اداره کنیم.» منظور ایشان از ‌‌‌علمی اداره کردن این بود که محاسبات آن باید ‌‌‌علمی باشد. اما محاسبات ‌‌‌علمی چه طوری است؟ امثال نظریه گیم تئوری و نحوه محاسبه آنها به ما دیکته می‌کند که باید قطعنامه ۵۹۸ را امضاء کنیم. این محاسبات به ما دیکته می‌کند که باید برویم مذاکره مستقیم کنیم و برجام را امضا کنیم. این محاسبات به ما دیکته می‌کند که نباید ناو آمریکایی را بزنیم. این‌ها همه حاصل دستگاه محاسباتی است که آن‌ها را به عنوان علم برای جامعه متخصصین ما جلوه دادند. اگر این را ‌‌‌علمی دیدیم دیگر فرامین مقام معظم رهبری و مرحوم حضرت امام را شعار تلقی می‌کنیم. اما اگر روشن شد که نه اینکه شما می‌گویید ‌‌‌علمی نیست باید سراغ محاسبات دیگری برویم. چرا؟ چون همین جور که اعداد حقیقی در حیطه الکترومغناطیس و کوانتوم جواب نمی‌داد و مجبور بودید که بروید دستگاه محاسباتی دیگری اختراع کنید تا بتوانید محاسباتی که انجام می‌دهید درست باشد و بتواند این تکنولوژی‌‌‌های روز را بسازید، پس اگر بخواهید جامعه دینی را اداره کنید این دستگاه محاسباتی جواب نمی‌دهد و نیازمند محاسبات دیگری هستید. این به معنای این نیست که ریاضیات کلاً دور ریخته شود کما اینکه ریاضیات جدید که آمده است باعث نشده است که شما نسبت به محاسبات روزمره خود ریاضیات قدیم را کنار بگذارید. اگر می‌خواهید اینجا را سنگفرش کنید با همان ریاضیات اقلیدوسی محاسبات را انجام می‌دهید و نمی‌آیید انتگرال بگیرید و سطح زیر منحنی را محاسبه کنید. ولی اگر ابزار دقیق می‌خواهید بسازید برای محاسبه دقیقه، نیاز به ریاضیات جدید دارید. صحبت ما هم این است که برای محاسبات عادی جامعه همان ریاضیات قدیم خوب است. حتی برای ساخت ابزار متعارف صنعتی لازم همین ریاضیات موجود خوب است ولی اگر برای محاسبات تصمیم گیری‌‌‌های کلان اقتصادی، اجتماعی، سیاسی جامعه دینی می‌خواهید نقطه زنی کنید این دستگاه‌های محاسباتی جواب نمی‌دهد. باید دستگاه محاسباتی دیگری بیاورید. این چسباندنی نیست که بگویید پارامتری دیگر هم مثل ایمان اضافه می‌کنیم. در دستگاه ریاضیات قدیم یک پارامتر دیگری به نام حرکت به آن نچسبانید بلکه اعداد جدیدی را پایه گذاشتید و هندسه و ریاضیات جدیدی را تحویل دادید. یعنی عدد دیگر آن عدد نیست. آن موقع عدد شما تک بود و الان زوج مرتب یا در شکل کامل آن سه گانه مرتب است. آن موقع صفحه رهای اقلیدسی بود الان صفحه جهت دکارتی است. آن موقع خط شما خط ترسیمی ‌بود الان خط شما خط معادله ای است. پس اگر این تغییرات در مفاهیم پایه باعث شد که بر اساس آن ریاضیات برداری و آنالیز توابع مختلف را پایه گذاری کنند اینجا هم چسباندنی نیست و باید تحول در مفهوم عدد و سایر مفاهیم پایه رخ دهد. چون به برخی از دوستان که این بحث را می‌گفتم می گفتند یک پارامتر هم به معادلات اضافه می‌کنیم به نام ایمان. گفتم این چسباندنی نیست؛ این باید در ذات عدد ـ همان طور که آن‌ها در ذات عدد حرکت را آوردند ـ بیاید. دیفرانسیل و انتگرال با عدد عادی که حرکت را در آن چسبانده باشید نمی‌تواند جور باشد. بلکه باید مفهوم عدد را از عدد تکی در بیاورید و به یک زوج مرتب تبدیل کنید تا نشان دهید که به صورت طول و عرض ربطی دارد تغییر می‌کند. تا وقتی که عدد را تکی می‌بینید و به ذات آن نگاه می‌کنید مثل نقطه ای است که به ذات آن نگاه می‌کنید نه طول دارد و نه عرض و نه ارتفاع و نه می‌توانید پیشرفتی برای آن ببینید. اگر در عدد بخواهید ایمان بالله را بیاورید، ایمان به معاد را بیاورید، توحید را بیاورید، نبوت را بیاورید باید یک عدد جدیدی تعریف کنید. در این صورت باید عدد طاق دار را تعریف کنید. مثلا وقتی می گویید ۲۸ می‌گویم ذیل چه طاقی است و ولایت آن در چه درجه ای است و تولی آن چه شکلی است و تصرف آن چه شکلی است که من بفهمم که قدرت اثر این در عالم خارج چه قدر است. ممکن است که این به اندازه دو تا واحد اثر داشته باشد و ممکن است که به اندازه ۶۴ واحد اثر داشته باشد. این بسته به این است که شما به من بگویید که این تشکیل یافته از چه ولایت، تولی و تصرفی است. اما آیا این کافی است؟ خیر. این را دقت کنید: شما اگر بنویسید ۴ که تشکیل شده باشد از دو ضربدر دو ضربدر یک، نقطه اثر آن در عالم خارج با چهاری که تشکیل شده باشد از چهار ضربدر یک ضربدر یک متفاوت است. در ریاضیات بحثی است در تجزیه اعداد به اعداد اول، اعداد را می‌شکاندیم تا جایی که برود به عدد اول برسیم که غیر از به خودش و یک قابل تقسیم نباشد ولی خیلی ترتیب آن مهم نبود اگر می‌شکاندیم به سه و دو و شش می‌شکاندیم فرقی نمی‌کرد که می‌گفتیم سه ضربدر دو یا بگوییم دو ضربدر سه. اما اینجا مهم است. اگر چهار است دقیقاً شکست آن یعنی تجزیه به ولایت، تولی و تصرف آن و ترتیب این‌ها میزان اثرگذاری این عدد در عالم خارج را معین می‌کند. آن وقت باید بتوانید محاسباتی که برای آن می‌نویسید و جمع و ضرب آن و تقسیم آن و تفریق آن به گونه ای متمایز با اعمال ریاضی موجود باشد. این منجر به این می‌شود که در محاسبات خود دقیقاً بتوانید نقطه زنی کنید. یعنی بتوانید قبل از رفتن برای مذاکره، محاسبات را بنویسید و نشان آقایان بدهید که طبق محاسبات ‌‌‌علمی دارید می‌روید باخت برد انجام بدهید. اگر محاسبات ‌‌‌علمی جلوی ایشان گذاشتید طبیعی است که هیچ کسی نمی‌خواهد خود را بدنام تاریخ کند که بگوید که من می‌دانستم می‌بازم می‌خواستم بروم برای کشور ورشکستگی بیاورم. ولی وقتی که این دستگاه محاسباتی را نداشته باشید شما صرفا شعار می‌دهید. امتداد بخشی فلسفه اسلامی این بحث علاوه بر پایه‌‌‌های ریاضی که به مفاهیم پایه ریاضیات می‌رساند ناظر به مبنای فلسفی هست که چگونه باید فلسفه ‌‌‌اسلامی را امتداد بخشی اجتماعی کنیم. حضرت آقا فرمودند که امتداد بخشی حکمت متعالیه خیلی از بزرگان خیال کردند که باید بروند اصل‌ها را بردارند بگردند دنبال اینکه ببینند فلسفه اقتصاد، فلسفه سیاست و فلسفه جامعه شناسی در آن به وجود می‌آید یا نه. تلاش‌هایی هم کردند و بعد هم مجبور شدند بگویند که از این چیزی در نمی‌آید. در حالی که حضرت آقا می‌فرمایند که «امتداد بخشی اجتماعی حکمت صدرایی» و امتداد بخشی یعنی توسیع. اگر چیزی را می‌خواهید امتداد بدهید باید بزرگتر کنید که این به معنی تحول است اما نه تحول ناسخ، بلکه تحول توسیعی فلسفه است. تحول توسیعی چون تحول است ممکن است که مبنا عوض شود یعنی حتماً تحول است و نگرش روشی عوض شود و مفاهیم پایه عوض شود اما امتداد آن باشد. با این تفسیر فلسفه نظام ولایت امتداد بخش فلسفه حکمت متعالیه است. امتداد بخش اجتماعی حکمت متعالیه است اما ما هیچ وقت خود را امتداد بخش کانت، دکارت، هگل و امثال آن نمی‌دانیم. چون آن‌ها هیچ کدام نمی‌خواستند پرستش خداوند را تئوری پردازی کنند اما جناب ملاصدرا می‌خواسته که پرستش خداوند را تئوری پردازی کند و خیلی هم موفق شده است. لذا تا قبل از انقلاب ‌‌‌اسلامی توانستند علمای ما عقاید نظری افراد را با همین هدایت کنند و سرپرستی کنند. بعد از انقلاب زمانی که شما می‌خواهید این را امتداد بخشی اجتماعی کنید نیاز هست که توسیع دهید. این توسیع اصلاً و ابدا نمی‌چسبد به اینکه شما بخواهید بگویید که برچسب زده شود که شما امتداد بخش هگل هستید امتداد بخش کارت هستید و دکارت هستید و امثال آن چرا؟ چون هیچ کدام از آن‌ها نمی‌خواستند قواعد پرستش خداوند را در امور چه ذهنی و چه عینی تئوری پردازی کنند ولی جناب ملاصدرا این را کار خواسته است بکند پس ما امتداد او هستیم نه امتداد دیگران. این تا مبانی فلسفی هم پیش می‌آید اما هیچ ضرری نسبت به اینکه بخواهد بگوید من فلسفه دیگری هستم ندارد بلکه ادامه آن هست. در این راستا کتاب‌‌‌های مختلفی نوشته شد هم کتاب بحث ریاضیات و هم چند کتاب دیگر مثل «تنگه احد معاصر» و بحث «حلقه مفقوده علوم انسانی» که این و دو تا کتاب دیگر در رابطه با آسیب شناسی عینیت اول نوشته شد که نشان داده شود که اول مشکل جامعه چه هست و چگونه می‌شود این مشکل را جلو برد. بعد آمدیم مبانی را یکی یکی شروع به مدون کنیم که از جمله دوستان عزیز ما حاج آقای خاکی و حاج آقای طاهری و برخی دیگر از دوستان ما بحث فلسفه حرکت ‌‌‌اسلامی را مدون کردند و فلسفه نظام ولایت را مقایسه کردند در سه بخش «نسبت بین وحدت و کثرت» و «نسبت بین و زمان و مکان» و «نسبت بین اختیار و آگاهی» و نسبت بین آن و فلسفه مشاء و فلسفه اشراق و فلسفه حکمت متعالیه و این را به چاپ رساندیم. بعد از آن باز تحقیقات ادامه پیدا کرد. این وسط مهم ترین فاجعه ای که رخ داد هوشیاری دشمن نسبت به نقش شهید عزیز ما شهید فخری زاده بود که ایشان را از جامعه ‌‌‌اسلامی گرفتند و واقعاً پشتوانه ‌‌‌علمی و اجرایی قوی ای از کشور دریغ شد. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.جهت دسترسی به صوت، میتوانید آن را از فایل ضمیمه در انتهای مطلب دانلود نمایید. ]]> گفتگو ، گفتار Sat, 30 Dec 2023 07:38:02 GMT https://www.foeq.ir/vdcj.xevfuqe8vsfzu.html مقاومت، مظلومیت و شهادت راه تغییر وجدان عمومی بشر است https://www.foeq.ir/vdci.razct1arrbc2t.html آیت الله سیدمحمدمهدی میرباقری با حضور در آیین گرامیداشت سالروز شهادت شهید سید روح الله عجمیان که جمعه ۱۲ آبان در محل معراج این شهید والامقام برپا شد گفت: درگیری هایی که میان مومنان و کافران همواره وجود دارد برای جدا ساختن و نشان دادن صف حق و باطل است. نماینده مردم البرز در مجلس خبرگان رهبری با اشاره به آیات قرآن در خصوص جنگ احد افزود: بسیاری از مومنان در جنگ احد مورد آزمایش و امتحان قرار گرفتند،عده ای چون جنگ در منطقه ای به نام احد به تصمیم پیامبر(ص) برپا شد، کنار کشیدند و عده ای دچار سستی و فرار از میدان شدند. وی ادامه داد: آنانی که اهل حق هستند قلوبشان استحکام پیدا می کند و اخلاص پیدا می کنند، استوارتر و مومن تر می شوند، خداوند می فرمایند که در جریان این درگیری های میان حق و باطل، مومنان و کافران تمیز داده می شوند. راهبرد خون بر شمشیر رویکرد تمام انبیاء است میرباقری در ادامه با ذکر دعای امام حسین(ع) در سحر عاشورا اظهار کرد: صحنه جدا شدن حق از باطل برای این است که ذهن ها را روشن کند و مانع ظلمت شود؛ عاشورا سراسرش اظهار قدرت است هیچ کجا شما ضعف نمی بینید، صبح عاشورا که دو صف مقابل یکدیگر ایستادند، امام حسین(ع) ۲ خطبه خواندند و اعلام موضع کردند. در هر دو خطبه با قاطعیت فرمودند که « هیهات من الذله» . در خطبه دوم نیز می فرمایند که نه ذلیلانه بیعت می کنم و نه فرار می کنم. کمال قاطعیت همراه با حماسه و مظلومیت است. به گفته وی، مقاومت، مظلومیت و شهادت راه تغییر وجدان عمومی بشر است، امام حسین(ع) با حرکت جهادی و روحیه شهادت طلبه این راهبرد را تبیین کردند. امام کمال قاطعیت است. حتی در آخرین لحظات شیرخواره خود را بر بالای دست می گیرد تا به او آب دهند. می داند که او را تیر می زنند ولی می خواهد وجدان های بشری را بیدار کند. آیت الله میرباقری تصریح کرد: همواره جبهه شیطان درهم آمیختگی حق و باطل است تا مردم را فریب دهد، آنانی که شعار آزادی و دفاع از حقوق مردم می دهند. چگونه می توان حقانیت جبهه حق را نشان داد، راهکار و راهبرد مظلومیت، مقاومت و شهادت است. وی عنوان کرد: راه تغییر وجدان عمومی بشر این است که تحمل کنیم، اینکه امام می فرمایند خون بر شمشیر پیروز است راهبرد تمامی انبیاء است و حتما پیروز می شود. آنچه انگیزه استقامت برای وعده حق ایجاد می کند همان انتظار است آیت الله میرباقری توضیح داد: اسلام با شهادت بساط مارکسیست ها را جمع کرد، پرچم آزادی خواهی مارکسیست ها و لیبرالیست ها مبنایی جز دروغ ندارد. وی عنوان کرد: تمامی کسانی که به نحوی در مسیر حق حرکت می کنند در مکتب عاشورا هستند حتما پیروز صحنه عاشورا و سیدالشهداء است. نماینده مردم البرز در مجلس خبرگان رهبری خاطرنشان کرد: ادامه طرح عاشورا همین جریان های امروز در جبهه حق است و آنچه انگیزه استقامت برای وعده حق ایجاد می کند همان انتظار است. آیت الله میرباقری اظهار کرد: استقامت جبهه مومنان است که مدعیان دموکراسی را مجبور می کند که به حمایت رژیم اسرائیل آید. نماینده مردم البرز در مجلس خبرگان رهبری خاطرنشان کرد: رویش خون شهید روح الله عجمیان کار را برای جبهه باطل سخت کرد؛ خون پاک شهدایی همچون این شهید والامقام مقدمه دولت ظهور حضرت مهدی(عج) است. به نقل از خبرگزاری شبستان ]]> گفتگو ، گفتار Sat, 04 Nov 2023 06:33:00 GMT https://www.foeq.ir/vdci.razct1arrbc2t.html سخنرانی حجت السلام والمسلمین پیروزمند در نشست پنجم «به قله نزدیکیم» https://www.foeq.ir/vdch.inzt23nizftd2.html پیروی فرمایش رهبری که فرمودند: «به قله نزدیکیم» پنجمین نشست علمی باعنوان به قله نزدیکیم توسط حسینیه انقلاب برگزار گردید. در این نشست حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پیروزمند نیز در روز شنبه مورخ 6 آبان ماه 1402 مطالب خود را با عنوان "قدرت ارائه الگو در تمدن سازی" بیان نمودند که صوت و متن آن در فایل ضمیمه در انتها ارائه شده است. ]]> گفتگو ، گفتار Wed, 01 Nov 2023 13:43:55 GMT https://www.foeq.ir/vdch.inzt23nizftd2.html زن فرعونیت جمال دارد و مرد فرعونیت جلال. https://www.foeq.ir/vdcd.f0f2yt0xja26y.html يعنی هر دو، نفس أماره‌شان دعوت می‌كنند به اين‌كه خودشان را معبود قرار بدهند و ديگران را پرستنده و عابد خودشان. استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی ۱۳۷۷٫۶٫۲۱ https://eitaa.com/AndisheMonir/317 ]]> گفتگو ، گفتار Mon, 30 Oct 2023 07:24:08 GMT https://www.foeq.ir/vdcd.f0f2yt0xja26y.html جلد دوم کتاب "ولایت الهیه" اثر آیت الله میرباقری https://www.foeq.ir/vdch.znzt23niiftd2.html ولایت الهیه 2: نگرشی بر جایگاه امام در نظام خلقت اصل امامت، اندیشه ای جاودان و ماندگار در تاریخ اسلام و از مهمترین ارکان نظام اعتقادی شیعیان است که درباره حقیقت و چیستی آن، وجوب و وجود امام، غایت جریان امامت، صفات و ویژگی های امام و … به تفصیل سخن گفته شده و کتاب های زیادی به رشته تحریر درامده اند.کتاب حاصر با عنوان «جایگاه امام در نظام خلقت» گامی دیگر در این مسیر است که این حقیقت قدسی را از زاویه ای نو تبیین می کند و ابعاد و اضلاع دیگری از آن را می شکافد. ]]> گفتگو ، گفتار Mon, 16 Oct 2023 12:18:05 GMT https://www.foeq.ir/vdch.znzt23niiftd2.html «ايجاد زمينه برخورد» و «ایجاد حادثه» یکی از راهبرد های پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای ظهور عينى و عملى اسلام در عالم است. https://www.foeq.ir/vdcg.q9qrak9xqpr4a.html 🔰 مرحوم استاد سید منیرالدین حسینی: 🔺 در تاريخ اسلام داريم كه وقتى يك قافله‌اى از كفار براى بازرگانان اثاث و جنس می‌برد، مسلمين بر سر راه می‌رفتند و قافله را می‌گرفتند و اصلاً اولين جنگ نبی‌اكرم‏ (صلی الله علیه و آله) به دليل اين برپا شد كه دشمنانش را در «محاصره اقتصادى» قرار دهد. 🔺 اين تعبيرِ محاصره اقتصادى لقب سياسى زيبایى است (لقب زشتى كه ديگران به كار می‌برند اين است كه می‌گويند، سرِ گردنه، راه را به آنها بستند)؛ ولى لقب ديگرى هم دارد كه بگوييم «ايجاد حادثه» كردند. يعنى نمی‌توانيم بپذيريم كه هم شما كفار باشيد و هم ما مسلمين. بالاخره بايد از يك جایى شروع بكنيم و آن اين است كه مثلاً نمی‌گذاريم اثاث و جنس ببريد تا به خاطر «متاع دنيایى»تان با ما درگير شويد؛ و پس از آن ديگر قضيه «متاع» را كنار می‌گذاريم و مرتباً با يكديگر مبارزه می‌كنيم تا وقتى كه قضيه حل بشود! 🔺 پس اين امر به‌معناى «ايجاد زمينه برخورد» خواهد بود و اين كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) دنبال آن است كه ظهور عينى و عملى داشته باشد والا مثلاً می‌فرمود: من فقط تبليغ می‌كنم و هر فردى هم كه آمد، خوش آمده است و _ مثلاً _ مسجدمان هم كه آباد است و تدريجاً بركت خودِ اسلام كار را جلو می‌برد...!! 🔺 مثل اينكه فردى می‌گفت «چهره اسلام را در عرف بين‌الملل در نزد بعضی قدرت‌ها خشن نشان داده‏‌اند و بايد آن را به شكل ديگرى نشان داد» و اصلاً متوجه اين نبود كه خود قرآن کریم دستور می‌دهد كه «#أشدّاء_عَلَى_الكُفّار» دوره عالی فلسفۀ نظام ولايت، جلسه ۱۴ (۱۳‌۷۰/۱‌۰/‌۲۱) ]]> گفتگو ، گفتار Sun, 15 Oct 2023 05:55:41 GMT https://www.foeq.ir/vdcg.q9qrak9xqpr4a.html جمهوریت و اسلامیت؛ دو بعد جدایی‌ناپذیر مکتب امام https://www.foeq.ir/vdcc.xqsa2bqi4la82.html به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرهنگستان علوم اسلامی به نقل ازKHAMENEI.IR رهبر انقلاب در سی‌وسومین سالگرد رحلت امام خمینی رحمةالله علیه به تشریح اصول و محورهای مکتب امام پرداختند و بر مردم‌سالاری دینی به‌عنوان یکی از وجوه عظمت انقلاب اشاره کردند و آن را وجه تمایز انقلاب اسلامی با مکاتب دیگر دانستند: ««جمهوری» مال اسلام است، «جمهوری» وام‌گرفته‌ی از غرب نیست، مربوط به خود اسلام است. اینکه امام روی رأی مردم این همه تأکید میکند، این ناشی است از معرفتی که به مسئله‌ی اسلام داشت.» این رسانه  در گفت‌وگو با آقای حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا پیروزمند، عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم به بررسی جایگاه مردم‌سالاری دینی در مکتب امام پرداخته است.**** رهبر انقلاب در سخنرانی ۱۴ خردادماه امسال با تشریح ابعاد حرکت امام در دوران ایجاد جمهوری اسلامی، تاکید کردند که امام اصرار داشت که طرح جمهوری اسلامی، ذیل آنچه در غرب به آن میگویند «جمهوری» یا «مردم‌سالاری» قرار نگیرد، موضوعی که سال گذشته در سخنرانی به همین مناسبت از سوی رهبر انقلاب مورد اشاره قرار گرفته بود. نسبت جمهوریت و اسلامیت در مکتب امام چگونه تعریف می‌شود و چه عواملی ممکن است این الگو را آسیب‌پذیر کند.* مسئله و پیوند جمهوریت و اسلامیت یکی از ابداعات امام خمینی رحمةالله‌علیه بود که در فصل نوینی نه فقط برای ایران اسلامی، بلکه برای دنیای اسلام در تجربه یک الگوی سیاسی متفاوت با آنچه در گذشته تجربه شده بود و در کلاس‌ها و علوم سیاسی تدریس و تدرس می‌شد، محسوب می‌شود. به همین خاطر، شناختن این پدیده مبارک و شناختن آفت‌هایی که ممکن است بر سر راه باشد طبیعتاً از وظایف و مسئولیت ما در استمرار حرکت امام راحل عظیم‌الشأن است.تفکیک جمهوریت و اسلامیت و بررسی مجزای این دو خود یکی از عوامل نشناختن این پدیده و مواجه‌نشدن صحیح با این موضوع مهم است. به نظر می‌آید جمهوریت بدون اسلامیت و اسلامیت بدون جمهوریت تحقق پیدا نمی‌کند. لزوماً عواملی که به ایرانیت و جمهوریت، جمهوریت و اسلامیت لطمه می‌زند، عوامل مستقل و مجزایی که معطوف به اسلامیت و جمهوریت باشد، نیست. به گمان حقیر، این چند عاملی که درباره آن توضیح خواهم داد، مهم‌تر است.عامل اول، کج‌فهمی یا فهم ناقص از اسلام است؛ یعنی اسلام را بدون سیاست و نیازمند به غیر نظام سیاسی در نظر گرفتن؛ بنابراین، هر کدام از این دو که باشد -چه اسلام متحجر، چه اسلام التقاطی- هر دو روی یک سکه هستند و از اینکه اسلامیت و جمهوریت با همدیگر پیوند بخورند، مانع می‌شوند.عامل دوم، غرب‌زدگی و تفکر دگراندیشی است که روشن‌فکران وابسته به‌ویژه از بعد از قاجار در ایران اسلامی به آن دامن زدند؛ کسانی که اعتقاد به اسلام ندارند یا اعتقاد به اسلام دارند، ولی ظرفیت تبیین نظام سیاسی متفاوتی را در آموزه‌های اسلامی نمی‌بینند. شاخص این غرب‌زدگی هم این است که صرفاً رأی اکثریت را ملاک مشروعیت قلمداد می‌کنند. هرچند نظام موسوم به دموکراسی هم در عمل به چنین قاعده‌ای که از نظر علمی بناگذاشته پایبند نیست، اما غرب‌زدگان این شعارِ بدون پشتوانه‌ دنیای غرب را بر سر دنیای اسلام می‌کوبند و چنین مطالبه‌ای را مطرح می‌کنند که رأی اکثریت ملاک است؛ فارغ از اینکه این اکثریت بر چه اساس و جهتی فکر می‌کنند و چه هدفی را دنبال می‌کنند. در عین اینکه در مردم‌سالاری دینی برای رأی مردم باید اعتبار واقعی قائل باشیم، اما به‌هیچ‌وجه نباید رأی مردم را جدای از محتوا و ماهیت رأی موردتأیید یا تصویب قرار بدهیم، چراکه جداکردن جهت و هویت رأی از خود رأی یکی از شاخص‌های غرب‌زدگی محسوب می‌شود. شاخص دوم غرب‌زدگی برای تضعیف حاکمیت اسلامی این است که نقش‌آفرینی مردم را به‌معنای طلبکاری و مسئولیت‌ناپذیری قلمداد می‌کند؛ یعنی حاکمیت و دولت موظف است همه‌ نیازمندی‌ها را پاسخ دهد و مردم تنها مصرف‌کننده هستند و باید مطالبات خود را مطرح کنند و حکومت صرفاً وظیفه‌ پاسخ‌گویی به مطالبات مردم را دارد. این تصور درستی نیست، چراکه اولاً، حاکمیت اسلامی برای مردم است؛ ثانیاً، در اندیشه‌ اسلامی انسان به میزانی که اختیار دارد، مسئولیت دارد؛ بنابراین، صرف بیان مطالبه بدون مسئولیت‌پذیری در اندیشه‌ اسلامی باورپذیر نیست. شاخص‌ سوم غرب‌زدگی، اعتماد به دشمن در جمهوریت است؛ یعنی ما بخواهیم خواست و میل و الگو و ملاکی که فرهنگ رقیب تعریف‌کرده، آن را ملاک درستی رفتار مردم و حاکمیت قرار دهیم. طبیعتاً این‌هم به اسلامیت و جمهوریت لطمه می‌زند. به‌جای اینکه شهروندان جهانی، جامعه‌ اسلامی و مردم‌سالاری را بر محور فرهنگ توحیدی و فرهنگ اسلامی تعریف کنند، ولی به‌گونه‌ای تعریف می‌کنند که کأنه مردم در صورتی که به شهروندان جهانی آن‌هم با قرائت جهانی‌سازی دنیای غرب پیوند بخورند، در این صورت است که آزادی مردم تأمین شده و جامعه‌ مدنی را در امتداد نظام لیبرال-دموکراسی و سیطره‌ جهانی نظام لیبرال-دموکراسی دنبال می‌کنند. هرچند که ممکن است برای وجاهت بخشیدن به این موضوع رنگ‌ولعاب اسلامی هم به آن بزنند، اما به بهانه‌ اینکه دنیای ارتباطات و عصر جهانی‌شدن است، مردم را به‌سمت الگوی شهروند جهانی سوق بدهند و مردم‌سالاری را به این سمت ببرند و اسلامیتی را پذیرا باشند که چنین جهانی‌سازی را مورد تعمیق قرار دهد. البته فرهنگ اسلامی و جمهوری اسلامی الگویی برای جهانی‌شدن دارد و به‌دنبال آن است، اما این حرف به‌معنای خنثی‌بودن نسبت به فرهنگی که توسط این فرآیند جهانی شده و قرار است اتفاق بیفتد نیست، بلکه به‌صورت فعال و کنشگر به‌دنبال این است که مردم را به توحید دعوت کند.عامل‌ سوم، تضعیف ولی اجتماعی جامعه است. ولی جامعه و ولایت فقیه در عصر غیبت هم حافظ جمهوریت و هم حافظ اسلامیت است؛ بنابراین، اگر کسی به هر کیفیتی به بهانه‌ علمی یا‌ برخی ناکارآمدی‌ها و ضعف و کاستی‌های عینی اصل ولایت فقیه را مورد خدشه و شبهه و تردید و ابهام قرار دهد قطعاً هم به جمهوریت و هم به اسلامیت لطمه زده است. از ابتدایی که امام راحل بحث ولایت فقیه را مطرح و به آن عمل کردند و ولایت مطلقه‌‌ فقیه در رأس قرار گرفت، منافقین در اوایل انقلاب شبهه‌ای را تحت عنوان استبداد دینی مطرح کردند و بقیه هم به آن دامن زدند؛ یعنی جمهوری اسلامی نوع جدیدی از استبداد با پوسته‌ دینی است و فقیهی را در رأس این حکومت قرارداده که همان شاه با لباس جدید است. حال آنکه این شبهه ناشی از نشناختن ماهیت مردم‌سالاری دینی، نشناختن منصب و شخص صاحب‌منصب در ولایت فقیه، نشناختن پایگاه مشروعیت ولایت فقیه در جامعه و امتداد ولایت امام معصوم در زمان غیبت محسوب می‌شود. البته این سخن و قائل‌شدن به چنین جایگاهی برای ولی‌فقیه به‌معنای معصوم قلمدادکردن او نیست؛ اما این خطاپذیری به‌هیچ‌وجه مستمسک قابل‌قبولی برای اینکه جایگاه عدالت‌گستر ولی‌فقیه را تحت‌تأثیر شبهه‌ استبداد دینی قرار دهیم، کار درستی نیست. مسئله‌ دفاع از ولایت در جامعه و دفاع معقول و هوشمندانه از ولی جامعه یکی از وظایف ماست. خطبه‌ ۳۴ نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین علیه‌السلام به‌نوعی همان دو روی مردم‌سالاری و ولایت در جامعه محسوب می‌شود. حضرت در این خطبه می‌فرمایند: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ لِی عَلَیْکُمْ حَقّاً وَ لَکُمْ عَلَیَّ حَقٌّ؛ فَأَمَّا حَقُّکُمْ عَلَیَّ فَالنَّصِیحَةُ لَکُمْ وَ تَوْفِیرُ فَیْئِکُمْ عَلَیْکُمْ وَ تَعْلِیمُکُمْ کَیْلَا تَجْهَلُوا وَ تَأْدِیبُکُمْ کَیْمَا تَعْلَمُوا»؛ حقی که شما بر من دارید این است که مصلحت شما را رعایت کنم، بیت‌المال را انبوه کنم (کنایه از اینکه باید افزایش ثروت در جامعه را مدیریت کنم)، به شما علم آموزش دهم و شما را ادب بیاموزم تا دانش پیدا کنید. این حقی است که شما بر من دارید. امام علیه‌السلام در اینجا به‌‌وضوح از حقی که مردم در قبال حاکمیت دارند و وظیفه‌ای که حاکمیت در قبال مردم دارد، صحبت می‌کنند؛ اما در نقطه‌ مقابل می‌فرمایند: «وَ أَمَّا حَقِّی عَلَیْکُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَیْعَةِ وَ النَّصِیحَةُ فِی الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِیبِ وَ الْإِجَابَةُ حِینَ أَدْعُوکُمْ وَ الطَّاعَةُ حِینَ آمُرُکُم»؛ اما حق من بر شما چیست؟ در بیعتی که با من دارید وفادار داشته باشید، در حضور و غیاب من خیرخواه من باشید، وقتی شما را دعوت می‌کنم به من پاسخ دهید و وقتی شما را فرمان می‌دهم فرمان من را ببرید. حضرت در اینجا هم ملاک جمهوریت و هم ملاک اسلامیت را بیان فرموده‌اند؛ لذا، جامعه و نخبگانی که حق والی را بر مردم نشناسند و پاس ندارند طبیعی است که هم به جمهوریت و هم به اسلامیت خدشه وارد کنند.عامل چهارم، فساد و بی‌عدالتی است. آنچه هم به جمهوریت و هم اسلامیت لطمه می‌زند گسترش فساد و بی‌عدالتی است؛ چون اسلام دعوت به عدالت‌کرده و اولیاء دین را مأمور به اقامه‌ عدل در جامعه کرده است. بی‌عدالتی هم باعث تضییع حق مردم، هم فاصله‌گرفتن مردم از حکومت و هم طمع دشمن در تجاوز و دخالت و فشار بر مردم می‌شود.عامل پنجم، ناامیدکردن و بی‌تفاوت‌کردن مردم است. ناامیدکردن مردم باعث تضعیف ظرفیت حضور مردم و تضعیف شکوفایی توانمندی مردم در تعیین سرنوشت خود و پیشرفت کشور می‌شود. وقتی آزادی عمل و حضور و مشارکت مردم تضعیف‌ شود، هم به مردم و هم به اسلامیت لطمه وارد می‌کند.عامل ششم، ترک فعل و فرصت‌سوزی دولتمردان و مسئولان جامعه است. این فرصت‌سوزی باعث می‌شود که پیشرفت کشور با کندی مواجه شود و ناکارآمدی پدید آید و مردم سرخورده شوند و اسلام نتواند به‌عنوان الگوی موفق در اداره‌ جامعه خود را عرضه کند.عامل هفتم، عدم پویایی فهم از دین است که به جمهوریت و اسلامیت لطمه می‌زند. پاسداشت اسلامیت به این است که بتوانیم از منبع جوشان کتاب الهی و سنت معصومین علیهم‌السلام معرفت‌های قائله‌مند دارای حجیت، اما نوبه‌نویی را استنباط کنیم تا فهم ما بر این دریای معارفی که اهل‌بیت علیهم‌السلام به ما یاد دادند افزایش پیدا کند و از قِبَل این بتوانیم به جامعه بهتری نائل شویم.عامل هشتم هم، کم انگاشتن دستاوردهای جمهوری اسلامی است. پیوند جمهوریت و اسلامیت در جامعه‌ ما ظرفیت بی‌بدیل و کم‌بدیلی را پدیدآورده که باعث‌شده مردم ما بتوانند با رهبری امام خمینی رحمةالله علیه و رهبر انقلاب، بر مشکلات زیادی فائق آیند و موج‌هایی را پشت‌سر بگذارند.* حضرت امام خمینی رحمةالله‌علیه در سخنرانی‌های قبل و بعد از انقلاب، بارها به نقش مردم و به خصوص مستضعفین در اداره و پیشبرد کارهای حکومت تأکید ویژه‌ای داشتند. نگاه مکتب امام به نقش و جایگاه مردم با سایر مکاتب سیاسی چه تفاوت‌هایی دارد؟* مستضعفین در نظام سرمایه‌داری ارزشی ندارند؛ چون مولد ثروت و قدرت نیستند. اگر هم به آن‌ها توجه می‌شود برای این است که شورش نکنند و کلاه سر آن‌ها بگذارند و به شکل صوری آن‌ها را تحت مدیریت خودشان داشته باشند تا انسجام ظاهری جامعه از بین برود؛ اما در نظام مردم‌سالاری دینی همه‌ قوام و اهتمام حاکمیت بر افزایش کرامت و عزت مردم است و از نظر هویت و شخصیت انسانی فرقی بین ضعیف و غنی نیست. این‌طور نیست که اگر فردی موقعیت اجتماعی یا ثروت ندارد، از اعتبار و آبرومندی کمتری برخوردار باشد. در فرهنگ اسلامی معارفی داریم که این مسئله را تأیید می‌کند از جمله اینکه فرمودند کرامت انسانی مهم است و در کرامت انسانی هم تقوا مهم است. این نشان‌دهنده‌ این است که عدم برخورداری مالی یک نفع و ضعف محسوب نمی‌شود. همچنین امیرالمؤمنین علیه‌السلام فصلی را به‌صورت عام به مردم توصیه کردند که بیشتر برای مستضعفین است. به همین دلیل آن‌ها کرامت بیشتری دارند. حضرت می‌فرمایند: «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا»؛ خودتان را سبک‌ بال کنید تا سریع‌تر به قیامت و خدا ملحق شوید. مستضعفین چنین خصوصیتی دارند که کم‌توقع هستند. به همین دلیل از ارزشمندی بیشتر و از سرعت‌عمل بهتر و از سبقت بیشتری در خیرات برخوردارند. پیامبر به‌هیچ‌وجه حکومتی که بعدها بخش زیادی از کره خاکی را فراگرفت، با قدرت صاحبان ثروت و قدرت به‌دست نیاورد، بلکه با پشتوانه‌ مردم مستضعفی که از کم‌ترین امکانات برخوردار بودند، توانست این حکومت را به‌دست بیاورد. امیرالمؤمنین در خطبه‌ ۳۷ نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «الذَّلِیلُ عِنْدِی عَزِیزٌ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ لَهُ، وَ الْقَوِیُّ عِنْدِی ضَعِیفٌ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْه»؛ مستضعف نزد من عزیز است تا حقش را از کسانی که ظالم هستند، بگیرم و آن‌هایی که از نظر دیگران قوی هستند (ظاهراً اشاره به صاحبان قدرت و ثروت است) و حقی که از دیگران تضییع کردند و به‌واسطه‌ تصاحب حق دیگران بزرگ شدند و جایگاهی برای خودشان فراهم کردند، از آن‌ها بگیرم و به مستضعفین بدهم.چنین آموزه‌هایی در فرهنگ اسلام باعث‌شد که امام خمینی رحمةالله‌علیه به حق مستضعفین اهمیت زیادی بدهند و با کمک مستضعفین انقلاب کنند.* به بیان رهبر انقلاب، امام رحمةالله‌علیه جمهوری و اسلامی را گره‌گشای مشکلات کشور می‌دانستند. این جهت‌گیری چگونه به حل مسائل کشور می‌انجامد؟* گره‌گشایی جمهوریت و اسلامیت به این برمی‌گردد که ما بتوانیم دوگانگی مفهوم بین اسلامیت و جمهوریت را از ذهن خودمان پاک کنیم. این دوگانگی در ذهن عده‌ای مشکل ایجاد می‌کند، چراکه نمی‌توانند اسلامیت و جمهوریت را با هم جمع کنند. وقتی می‌گوییم اسلام، یعنی دستوراتی که از بالا به پایین دیکته‌شده و مردم باید از آن تبعیت کنند و هیچ نقشی در هیچ سطحی ندارند. باید خواست مردم از هر جایی که نشئت‌گرفته ملاک عمل و تصمیم‌گیری باشد. این دوگانگی در ذهن عده‌ای باعث چنین تعارض مفهومی و عملی شده و برای همین آن‌ها نتوانستند با مفهوم مردم‌سالاری دینی کنار بیایند. خداوند در آیه ۲۵ سوره حدید (لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط) بین ارسال رسل و قیام مردم پیوندزده و ممزوج‌شدن این دو با همدیگر را مبنای اقامه‌ قسط قرار داده است. این دقیقاً مردم‌سالاری دینی است. اگر پیوند بین ولی اجتماعی که خدای متعال او را منصوب‌کرده با مردمی که میثاق در اقامه‌ قسط با ولی اجتماعی می‌بندند با همدیگر پیوند و گره بخورد، آن‌وقت مردم‌سالاری دینی موفق شده و اسلام ضمانت اجرا پیدا می‌کند و مردم به آزادی تکامل‌بخش دست پیدا می‌کنند.نقش‌آفرینی مردم در جمهوری اسلامی، نه از باب فرصت‌طلبی برای ارتزاق از مردم است و نه شکل صوری و تشریفاتی دارد، بلکه شکل واقعی و هویت‌بخشی دارد. هویت مردم به این است که اسلامی رفتار کنند و ضمانت اقامه‌ اسلام به این است که مردم پشتوانه‌ آن باشند. ]]> گفتگو ، گفتار Mon, 20 Jun 2022 11:48:25 GMT https://www.foeq.ir/vdcc.xqsa2bqi4la82.html اسلامی سازی علوم با مشارکت عموم جوانان https://www.foeq.ir/vdca.wn6k49nui5k14.html به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرهنگستان علوم اسلامی به نقل از رسا، استاد رضایی در مورد اسلامی سازی علوم انسانی نکاتی را بیان نموده اند که مشروح مصاحبه در ادامه ارائه می شود:***- اسلامی سازی علوم به چه معنا است؟امروزه که ما در مرحله تشکیل دولت اسلامی هستیم، اسلامی‌سازی علوم به این معنا است که باید نیازمندی های دولت اسلامی بر پایه مفاهیم دینی شکل بگیرد و تا آن مفاهیم به‌دست نیاید نمی‌توانیم در تشکیل دولت اسلامی به موفقیت برسیم؛ چنانکه در چندین دهه دولت اسلامی که در حال شکل‌گیری است نیازمندی های مختلفی در حوزه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مطرح شده است؛ اما به دلیل «عدم تولید مفاهیم با پایه اسلامی و دینی» این امورات به شکل التقاطی و یا به شکل غیر دینی در جامعه تحقق پیدا کرده است.یعنی سیاست ورزی و علم ورزی نهایتاً به مدل سرمایه‌داری برگشت پیدا کرده و تا به امروز نیز شاهد تبلور علوم اسلامی در کشور خود نیستیم؛ البته برخی تحرکات زیرساختی در این زمینه شکل گرفته و مشکل اصلی شناسایی شده است؛ اما تا زمانی که ما در لایه های زیرین جامعه فقه اجتماعی نداشته باشیم جامعه اسلامی شکل نخواهد گرفت؛ چرا که فقه اجتماعی پیش فرض علوم اسلامی است؛ بنابراین معنای اسلامی سازی علوم به معنای اسلامی سازی در پیش فرض های علوم است.- آیا ما توانسته ایم علوم انسانی را در کشور خود اسلامی سازی کنیم؟این سوال را نمی‌شود با جواب بله یا خیر پاسخ داد؛ زیرا راه طولانی است و کارهایی توسط گروه‌های سازمان‌ نیافته علمی انجام شده است و توانسته‌اند صورت مسئله و مشکلات را شناسایی و پیدا کنند که مشکل را نیز در «عدم توانایی ابزارها، مفاهیم و روش های موجودی که در اختیار داریم» تشخیص داده اند که این اتفاق مهمی است؛ چراکه پیدا کردن مشکل خود ۴۰% از مسئله و مشکل را حل کرده و تکلیف را مشخص می کند. بنابراین ما می توانیم بگوییم که ما به صورت غیر رسمی و غیر حاکمیتی در مسیر اسلامی‌سازی علوم حرکت می‌کنیم.- مسئولیت اسلامی سازی علوم بر عهده چه ارگان هایی است؟ علم به دلیل گستردگی که دارد بر عهده شخص خاصی نمی تواند باشد؛ اما حاکمیت به عنوان محور قدرت و محور هماهنگی در فعالیت‌ها و پیشرفت، می‌تواند نقش آفرینی مهم و کلیدی در این رابطه داشته باشد؛ اما تا زمانی که جامعه عمومی و جامعه علمی کشور به سوی رفع نیازمندی‌های خود حرکت نکند، رسیدن به این هدف سخت تر خواهد شد.به عنوان مثال وقتی امروزه بحث عدالت مطرح می‌شود، غالب مطالبات بر عهده مردم و نخبگان اعم از بخش گروهی، فردی و سازمانی است و دولت و حکومت نیز همانند این افراد مسئولیت خاص خود را دارد.بنابراین در حوزه جامعه سازی علوم باید کل جامعه نقش آفرینی داشته باشند و عموم جامعه با تمام اجزاء و ابعادش وارد این عرصه شوند تا مسئله اسلامی‌سازی علوم تحقق پیدا کند.- اکنون که چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی می گذرد چقدر از علوم انسانی ما اسلامی شده است؟متاسفانه باید بگویم که در این بخش بیشترین کم کاری صورت گرفته است و بیشترین ضربه نیز از همین ناحیه بوده است؛ مادامی که ما علوم انسانی خود را اسلامی‌سازی نکنیم نمی توانیم انتظار داشته باشیم که ثمره آن را در جامعه مشاهده کنیم و امروزه که جامعه ما به چالش های مختلفی دچار شده است حاصل عدم توجه به انقلاب فرهنگی در جامعه، به خصوص در نهادهای حوزوی و دانشگاهی بوده است و نهادهای مختلف در جامعه بیشترین تأثیر را در عدم موفقیت انقلاب اسلامی در انقلاب فرهنگی داشته اند.به عبارت دیگر مسئولیت عدم توجه به این مسئله اساسی، متوجه نهادهای موجود در کشور به خصوص حوزه های علمیه، دانشگاه و شورای عالی انقلاب فرهنگی است چرا که حوزه به دلیل اینکه در فقه فردی، عرفان فردی و اعتقادات فردی ممحض شده است، به سوالاتی که در جامعه مطرح شده است توجه جدی نداشته است و به همین خاطر نیز نتوانسته است مفاهیم دینی خود را ارتقاء دهد.حوزه علمیه برای ارتقاء مفاهیم خود از بُعد فردی به بُعد اجتماعی باید اولاً در روش و اصول فقه متداول تحول ایجاد می‌کرد تا تغییرات اساسی در حوزه اتفاق می‌افتاد؛ اما متاسفانه با وجود اینکه مقام معظم رهبری از سال ۱۳۷۴ در مدرسه فیضیه مطرح کردند که «حوزه علمیه باید برای ارتقاء و رسیدن به این هدف بر روی طلاب جوان حساب باز کرده و از فضلای حوزه علمیه کمک بگیرد و بر روی جوانان سرمایه گذاری کند...» از عمل به آن غفلت شده است؛ لذا اگر بخواهیم در این باره ارزیابی داشته باشیم، باید بگوییم که کُندترین حرکت در این بخش صورت گرفته است و در درجه بندی و درصد اسلامی‌سازی علوم نمی‌توانیم درجه مطلوبی را برای آن در نظر بگیریم.- با توجه به وجود توانایی های لازم جهت اسلامی سازی علوم انسانی در کشور، علل کُندی یا موانع بر سر راه این امر چیست؟اولین مانع، عدم مسئولیت پذیری نهادهای علمی کشور از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی، حوزه علمیه و دانشگاه است و خود را پاسخگوی نیازهای جامعه اسلامی نمی‌دانند؛ چراکه شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان قرارگاه مرکزی اسلامی سازی علوم نتوانسته است به وظیفه قرارگاهی خود عمل کند و همچنین حوزه علمیه هنوز بر رفتار سنتی گذشته خود که وظیفه ما تبلیغ دین است و دین را فردی، عرفان فردی و حکمت فردی می داند منحصر کرده است؛ لذا شانه خود را از این مسئولیت سنگین خالی کرده است.دانشگاه نیز با توجه به این که علم را جهت دار نمی داند تکیه بر تقلید و تبعیت از مفاهیم راهکار ها و مدل های غربی دارد به همین خاطر انقلاب اسلامی در اسلامی سازی علوم با کندی قابل توجهی مواجه است که بعضاً هم این نهادها مانع اصلی پیشرفت در این زمینه نیز می باشند و این گونه مباحث را نوعی تحجر می‌دانند.مانع بعدی «عدم وجود شبکه سازی گسترده در سطح ملی و در سطح بین المللی» است که تا هنوز نیز ما نتوانسته‌ایم در این باره گام های مثبتی را برداریم.بنابراین ما به شدت نیازمند شبکه سازی علمی هستیم که نهادهای حوزوی، دانشگاه ها، نهادهای اجرایی و سایر نهادهای مرتبط را به همدیگر متصل کرده و در یک فرایند متقابل، اطلاعات را رد و بدل کنند که از جمله آنها شناسایی توانمندی های فکری جامعه است که به وفور در جامعه سرریز داشته و دولت‌های غربی بهتر از دولت انقلاب اسلامی از آن بهره مند می شوند و از استعدادهای نهفته درونی ما به نفع کشور خود بهره برداری و استفاده می‌کنند.تا زمانی که ما یک مدیریت واحد شبکه ای تحقیقات نداشته باشیم تا به مشکلات سامان دهد رفع مشکلات بسیار سخت شده و در برخی از مواقع کارها متوقف خواهد شد- آینده اسلامی سازی علوم در انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی می کنید؟در این باره چنین می توان گفت که به طور طبیعی آینده اسلامی سازی علوم اگر به همین روالی که اکنون در حال حرکت و فعالیت است ادامه پیدا کند بسیار ناامید کننده خواهد بود و این پروژه عظیم در معرض شکست قرار خواهد گرفت؛ اما اگر ما کمی واقع نگر باشیم و از ظرفیت هایی که در جامعه ایجاد شده است و زیر ساخت های جدیدی که با حمایت ویژه رهبر انقلاب در حال پیگیری است، استفاده کنیم یقیناً با تحول ساختاری در حوزه ها و دانشگاه ها و نهادهای اجرایی زمینه برای اسلامی‌سازی علوم فراهم خواهد شد و افق بسیار روشنی در انتظار خواهد بود.قطعاً برای تحقق این کار ظرفیت‌های فراوانی در داخل کشور وجود دارد و اگر ما گفتمان‌سازی و اسلامی‌سازی علوم را همانند دهه اول انقلاب مجدداً راه اندازی و پیگیری کنیم- با توجه به ظرفیت جدیدی که اکنون مهیا است- بدون شک در گفتمان سازی نتیجه بهتری خواهیم گرفت و برای رسیدن به این هدف نباید منتظر باشیم که در ابتدا بحث های نظری و مدل سازی اتفاق بیفتد و بعداً نوبت به اجراء برسد؛ بلکه باید هر سه در کنار همدیگر به پیش برده شوند.به نظر من برای اسلامی سازی علوم باید با ایجاد فضای مشارکت عمومی از نیروهای جوان تازه نفس ، معتقد و متعهد و انقلابی در این کار استفاده شود و اگر نیروهای ناکار آمد و خسته کنار زده شوند آینده روشنی در پیش خواهیم داشت. ]]> گفتگو ، گفتار Sun, 01 May 2022 15:00:25 GMT https://www.foeq.ir/vdca.wn6k49nui5k14.html منشور مردم داری از زبان امیرالمومنین https://www.foeq.ir/vdcj.yevfuqe8isfzu.html به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرهنگستان علوم اسلامی به نقل از جام جم.  حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر علیرضا پیروزمند، هیات علمی فرهنگستان علوم اسلامی، مدرس حوزه و دانشگاه و پژوهشگر در گفت‌و‌گوی پیش‌رو از آموزه‌ها و درس‌های اخلاقی امام علی(ع) برای حاکمان می‌گوید.                                        ***‭ ‬یکی‭ ‬از‭ ‬مهم‌ترین‭ ‬موضوعاتی‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬سیره‭ ‬حکومتی‭ ‬امام‭ ‬علی علیه السلام مطرح‭ ‬است‭ ‬مسأله‭ ‬اخلاق‭ ‬سیاسی‭ ‬دولتمردان‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬خطبه‌ها‭ ‬و‭ ‬نامه‌های‭ ‬ایشان‭ ‬هم‭ ‬بعضا‭ ‬اشاره‭ ‬شده‭ ‬است‭. ‬چرا‭ ‬نگاه‭ ‬امام‭ ‬به‭ ‬مسأله‭ ‬زمامداری‭ ‬متفاوت‭ ‬از‭ ‬دیگران‭ ‬است؟‭ ‬اخلاق‭ ‬کارگزاران‭ ‬در‭ ‬سیره‭ ‬امیرالمؤمنین‭ ‬در‭ ‬حکومت‭ ‬و‭ ‬جامعه‭ ‬اسلامی‭ ‬مورد‭ ‬توجه‭ ‬قرار‭ ‬گرفته‭ ‬است،‭ ‬از‭ ‬این‌رو‭ ‬با‭ ‬توجه‭ ‬به‭ ‬روند‭ ‬تکاملی‭ ‬انقلاب‭ ‬اسلامی‭ ‬پرداختن‭ ‬به‭ ‬این‭ ‬موضوع‭ ‬و‭ ‬روشن‭ ‬کردن‭ ‬زوایای‭ ‬آن‭ ‬برای‭ ‬حکومتی‭ ‬که‭ ‬به‭ ‬فرموده‭ ‬رهبر‭ ‬معظم‭ ‬انقلاب‭ ‬منظور‭ ‬از‭ ‬دولت‭ ‬اسلامی،‭ ‬اسلامی‭ ‬‌شدن‭ ‬اخلاق‭ ‬و‭ ‬رفتار‭ ‬کارگزاران‭ ‬است،‭ ‬بسیار‭ ‬اهمیت‭ ‬دارد‭. ‬در‭ ‬این‭ ‬صورت‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬حکومت‭ ‬و‭ ‬دولت‭ ‬اسلامی‭ ‬قواره‭ ‬و‭ ‬استاندارد‭ ‬اسلامی‭ ‬به‭ ‬خود‭ ‬می‌گیرد‭.‬امیرالمومنین در‭ ‬خطبه‭ ‬۴۶‭ ‬نهج‌البلاغه‭ ‬در‭ ‬دو‭ ‬فراز‭ ‬مهم،‭ ‬ماموریت‭ ‬حاکمان‭ ‬و‭ ‬دولتمردان‭ ‬را‭ ‬بیان‭ ‬می‌کند‭. ‬مورخان‭ ‬احتمال‭ ‬می‌دهند‭ ‬این‭ ‬خطبه،‭ ‬خطاب‭ ‬به‭ ‬مالک‌اشتر‭ ‬باشد‭ امام می فرماید تو از کسانی هستی که به عنوان نماینده من باید دین خدا را اقامه کنی. ‬دوم‭ ‬این‌که‭ ‬باید‭ ‬نهضت‭ ‬گناهکاران‭ ‬را‭ ‬سرکوب‭ ‬کنی‭ ‬و‭ ‬به‭ ‬گناهکاران‭ ‬اجازه‭ ‬ندهی‭ ‬که‭ ‬کار‭ ‬خود‭ ‬را‭ ‬وسعت‭ ‬دهند‭ ‬بلکه‭ ‬باید‭ ‬فعالیت‭ ‬آنان‭ ‬را‭ ‬محدود‭ ‬کنی‭ ‬و‭ ‬مأموریت‭ ‬دیگر‭ ‬تو‭ ‬این‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬باید‭ ‬امنیت‭ ‬را‭ ‬برقرار‭ ‬کنی‭ ‬و‭ ‬ترس‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬مردم‭ ‬دور‭ ‬کنی‭ ‬و‭ ‬در‭ ‬مرزهای‭ ‬دولت‭ ‬اسلامی‭ ‬امنیت‭ ‬برقرار‭ ‬کنی‭. ‬این‭ ‬سه‭ ‬ماموریت‭ ‬در‭ ‬این‭ ‬نامه‭ ‬به‌وضوح‭ ‬بیان‭ ‬شده‭ ‬است‭. ‬امام‭ ‬در‭ ‬ادامه‭ ‬این‭ ‬خطبه‭ ‬به‭ ‬بیان‭ ‬چگونگی‭ ‬انجام‭ ‬مأموریت‭ ‬توسط‭ ‬زمامدار‭ ‬خود‭ ‬می‌پردازد‭ ‬و‭ ‬می‌فرماید‭: ‬در‭ ‬صورتی‭ ‬می‌توانی‭ ‬این‭ ‬سه‭ ‬مأموریت‭ ‬را‭ ‬انجام‭ ‬بدهی‭ ‬که‭ ‬او‭ ‬از‭ ‬خدای‭ ‬متعال‭ ‬استعانت‭ ‬بجویی‭ ‬و‭ ‬از‭ ‬او‭ ‬یاری‭ ‬بطلبی‭. ‬دوم‭ ‬این‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬ارتباط‭ ‬با‭ ‬مردم‭ ‬نرمی‭ ‬‌و‭ ‬درشتی‭ ‬را‭ ‬با‭ ‬هم‭ ‬ترکیب‭ ‬کنی‭ ‬اما‭ ‬نرم‌خویی‭ ‬تو‭ ‬با‭ ‬مردم‭ ‬بیشتر‭ ‬باشد‭.‬البته‭ ‬امام‭ ‬در‭ ‬ادامه‭ ‬متذکر‭ ‬می‌شود‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬جایی‭ ‬که‭ ‬کار‭ ‬با‭ ‬نرم‌خویی‭ ‬پیش‭ ‬نمی‌رود‭ ‬و‭ ‬جز‭ ‬با‭ ‬درشتی‭ ‬امری‭ ‬انجام‭ ‬نمی‌شود،‭ ‬می‌توانی‭ ‬از‭ ‬این‭ ‬حربه‭ ‬استفاده‭ ‬کنی‭ ‬اما‭ ‬در‭ ‬کلام‭ ‬امام‭ ‬علی‭(‬ع‭ ( ‬ویژگی‭ ‬سومی‭ ‬هم‭ ‬بیان‭ ‬شده‭ ‬است‭. ‬امام‭ ‬می‌فرماید‭: ‬با‭ ‬مردم‭ ‬فروتن‭ ‬باش‭. ‬فروتنی‭ ‬خودت‭ ‬را‭ ‬برای‭ ‬مردم‭ ‬پهن‭ ‬کن‭ ‬و‭ ‬با‭ ‬مردم‭ ‬با‭ ‬گشاده‌رویی‭ ‬و‭ ‬نرم‌خویی‭ ‬رفتار‭ ‬کن‭. ‬ویژگی‭ ‬چهارم‭ ‬در‭ ‬ارتباط‭ ‬با‭ ‬حاکم‭ ‬و‭ ‬مردم‭ ‬است‭.‬مولای‭ ‬متقیان‭(‬ع‭) ‬به‭ ‬همه‭ ‬ریزه‌کاری‌های‭ ‬حکومتی‭ ‬زمامداران‭ ‬خود‭ ‬اهمیت‭ ‬می‌داد‭ ‬و‭ ‬نسبت‭ ‬به‭ ‬همه‭ ‬رفتارهای‭ ‬آنان‭ ‬با‭ ‬مردم‭ ‬دقت‌نظر‭ ‬داشت‭. ‬امام‭ ‬می‌فرماید‭ ‬در‭ ‬برخورد‭ ‬با‭ ‬مردم‭ ‬تساوی‭ ‬در‭ ‬رفتار‭ ‬و‭ ‬حتی‭ ‬نگاه‭ ‬کردن‭ ‬را‭ ‬مراعات‭ ‬کن‭.‬در‭ ‬فرمایش‭ ‬امام‭ ‬علی‭(‬ع‭)‬،‭ ‬این‭ ‬رفتار‭ ‬تنها‭ ‬مختص‭ ‬قاضی‭ ‬و‭ ‬دادگاه‭ ‬نیست‭ ‬بلکه‭ ‬حاکم‭ ‬دولت‭ ‬اسلامی‭ ‬‌نیز‭ ‬باید‭ ‬در‭ ‬همه‭ ‬امور‭ ‬مساوات‭ ‬را‭ ‬رعایت‭ ‬کند‭ ‬حتی‭ ‬در‭ ‬نوع‭ ‬نگاه‭ ‬کردن‭ ‬به‭ ‬مردم‭. ‬اما‭ ‬این‭ ‬مسأله‭ ‬را‭ ‬به‌عنوان‭ ‬یک‭ ‬امر‭ ‬اخلاقی‭ ‬حکومتی‭ ‬مطرح‭ ‬می‌کند‭ ‬و‭ ‬می‌فرماید‭: ‬در‭ ‬نگاه‭ ‬به‭ ‬مردم‭ ‬بین‭ ‬آنها‭ ‬فرق‭ ‬نگذار،‭ ‬در‭ ‬نگاه‭ ‬مستقیم،‭ ‬اشاره‭ ‬دست،‭ ‬سلام‭ ‬و‭ ‬تکریم‭ ‬و‭ ‬خوشامد‌گویی‭ ‬مساوات‭ ‬را‭ ‬رعایت‭ ‬کن‭.‬دلیل‭ ‬این‭ ‬همه‭ ‬تاکید‭ ‬امام‭ ‬به‭ ‬رعایت‭ ‬مساوات‭ ‬بین‭ ‬مردم‭ ‬چیست؟حضرت‭ ‬علی‭ ‬علت‭ ‬اهمیت‭ ‬رعایت‭ ‬مساوات‭ ‬بین‭ ‬مردم‭ ‬توسط‭ ‬حاکم‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬این‭ ‬می‌بیند‌،‭ ‬افرادی‭ ‬که‭ ‬بیشتر‭ ‬مورد‭ ‬توجه‭ ‬قرار‭ ‬می‌گیرند‭ ‬بر‭ ‬دولت‭ ‬و‭ ‬حاکم‭ ‬اسلامی‭ ‬طمع‭ ‬نکنند‭ ‬و‭ ‬خود‭ ‬را‭ ‬متمایز‭ ‬از‭ ‬دیگران‭ ‬فرض‭ ‬نکنند‭. ‬از‭ ‬طرف‭ ‬دیگر‭ ‬فقرا‭ ‬و‭ ‬ضعیفان‭ ‬از‭ ‬خود،‭ ‬حکومت‭ ‬و‭ ‬دولتمردان‭ ‬ناامید‭ ‬نشوند‭. ‬نا‌امیدی‭ ‬عموم‭ ‬مردم‭ ‬از‭ ‬رعایت‭ ‬نکردن‭ ‬عدالت‭ ‬توسط‭ ‬حاکم‭ ‬نیز‭ ‬یکی‭ ‬دیگر‭ ‬از‭ ‬دلایل‭ ‬توجه‭ ‬امام‭ ‬به‭ ‬رعایت‭ ‬دقیق‭ ‬مساوات‭ ‬است‭.‬وظایف‭ ‬زمامداران‭ ‬در‭ ‬قبال‭ ‬مردم‭ ‬در‭ ‬کلام‭ ‬علی‭ ‬چگونه‭ ‬تعریف‭ ‬شده‭ ‬است؟امام‭ ‬در‭ ‬ابتدای‭ ‬خطبه‭ ‬مالک‌اشتر‭ ‬چهار‭ ‬وظیفه‭ ‬برای‭ ‬حاکم‭ ‬اسلامی‭ ‬بیان‭ ‬می‌کند‭ ‬و‭ ‬بلافاصله‭ ‬سراغ‭ ‬ویژگی‭ ‬حاکم‭ ‬اسلامی‭ ‬رفته‭ ‬و‭ ‬به‭ ‬شرح‭ ‬آن‭ ‬می‌پردازد‭. ‬در‭ ‬واقع‭ ‬متذکر‭ ‬می‌شود‭ ‬که‭ ‬اگر‭ ‬می‌خواهی‭ ‬ماموریت‌های‭ ‬محوله‭ ‬را‭ ‬به‌خوبی‭ ‬انجام‭ ‬دهی‭ ‬باید‭ ‬این‭ ‬خصلت‌ها‭ ‬را‭ ‬داشته‭ ‬باشی‭.‬امام‭ ‬درباره‭ ‬مأموریت‌ها‭ ‬می‌فرماید‭: ‬اولین‭ ‬ماموریت‭ ‬تو‭ ‬این‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬مالیات‭ ‬را‭ ‬جمع‌آوری‭ ‬کنی‭. ‬دوم‭ ‬بحث‭ ‬برقراری‭ ‬امنیت‭ ‬و‭ ‬مقابله‭ ‬با‭ ‬دشمنان‭ ‬است‭. ‬سوم‭ ‬باید‭ ‬کار‭ ‬مردم‭ ‬را‭ ‬به‌سامان‭ ‬برسانید‭ ‬تا‭ ‬مردم‭ ‬در‭ ‬زندگی‭ ‬احساس‭ ‬سختی‭ ‬نکنند‭. ‬باید‭ ‬سرزمین‭ ‬آنها‭ ‬را‭ ‬آباد‭ ‬کنی‭ ‬زیرا‭ ‬وقتی‭ ‬سرزمین‌ها‭ ‬آباد‭ ‬شود،‭ ‬بهره‌وری‭ ‬از‭ ‬منابع‭ ‬به‌شکل‭ ‬درستی‭ ‬انجام‭ ‬می‌گیرد‭. ‬امام‭ ‬در‭ ‬ادامه‭ ‬به‭ ‬بیان‭ ‬ویژگی‌های‭ ‬والی‭ ‬دولت‭ ‬در‭ ‬چند‭ ‬مرحله‭ ‬می‌پردازد‭.‬مرحله‭ ‬اول‭ ‬ارتباط‭ ‬حاکم‭ ‬با‭ ‬خداست‭. ‬امام‭ ‬به‭ ‬مالک‭ ‬هشدار‭ ‬می‌دهد‭ ‬به‭ ‬ترس‭ ‬از‭ ‬خدا‭ ‬و‭ ‬مقدر‭ ‬داشتن‭ ‬فرمان‭ ‬پروردگار‭ ‬و‭ ‬می‌فرماید‭ ‬کسی‭ ‬بدون‭ ‬تبعیت‭ ‬از‭ ‬خداوند‭ ‬و‭ ‬انجام‭ ‬واجبات‭ ‬به‭ ‬سعادت‭ ‬نمی‌رسد‭ ‬در‭ ‬غیر‭ ‬این‭ ‬صورت‭ ‬به‭ ‬شقاوت‭ ‬و‭ ‬گمراهی‭ ‬خواهی‭ ‬رسید‭. ‬در‭ ‬ادامه‭ ‬به‭ ‬مالک‭ ‬توصیه‭ ‬می‌کند‭ ‬که‭ ‬والی‭ ‬دولت‭ ‬باید‭ ‬خودش‭ ‬را‭ ‬وقف‭ ‬دین‭ ‬خدا‭ ‬کند‭ ‬به‭ ‬این‭ ‬صورت‭ ‬که‭ ‬قلب،‭ ‬دست‭ ‬و‭ ‬زبانش‭ ‬در‭ ‬خدمت‭ ‬دین‭ ‬خدا‭ ‬باشد‭.‬در‭ ‬بخش‭ ‬دیگر‭ ‬به‭ ‬ارتباط‭ ‬حاکم‭ ‬با‭ ‬خودش‭ ‬اشاره‭ ‬می‌کند‭ ‬یعنی‭ ‬حاکم‭ ‬و‭ ‬زمامدار‭ ‬دولت‭ ‬اسلامی‭ ‬باید‭ ‬با‭ ‬نفس‭ ‬اماره‭ ‬خود‭ ‬مبارزه‭ ‬کند،‭ ‬نفس‭ ‬خود‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬برابر‭ ‬شهوت‌ها‭ ‬بشکند‭ ‬و‭ ‬بر‭ ‬نفس‭ ‬خود‭ ‬حاکم‭ ‬باشد‭. ‬مسؤولیت‌های‭ ‬حکومتی‭ ‬او‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬مبارزه‭ ‬با‭ ‬نفس‭ ‬باز‭ ‬ندارد‭.‬مرحله‭ ‬آخر‭ ‬ارتباط‭ ‬زمامدار‭ ‬با‭ ‬مردم‭ ‬است‭. ‬امام‭ ‬علی‭(‬ع‭) ‬خطاب‭ ‬به‭ ‬مالک‭ ‬بیشتر‭ ‬از‭ ‬ارتباط‭ ‬با‭ ‬مردم‭ ‬می‌گوید‭ ‬و‭ ‬از‭ ‬نوع‭ ‬رابطه‭ ‬او‭ ‬با‭ ‬مردم‭ ‬صحبت‭ ‬می‌کند‭. ‬در‭ ‬کلام‭ ‬امام‭ ‬علی‭ ‬قضاوت‭ ‬مردم‭ ‬نسبت‭ ‬به‭ ‬حاکم‭ ‬در‭ ‬دروه‭ ‬حاکمیت‭ ‬ملاک‭ ‬شناسایی‭ ‬فرد‭ ‬است‭. ‬فرآیند‭ ‬شناخت‭ ‬مردم‭ ‬مومن‭ ‬نسبت‭ ‬به‭ ‬رفتار‭ ‬حاکم‭ ‬وزنه‭ ‬و‭ ‬ملاک‭ ‬است‭. ‬امام‭ ‬به‭ ‬مالک‭ ‬می‌فرماید‭: ‬حواست‭ ‬باشد‭ ‬قبل‭ ‬از‭ ‬تو‭ ‬حکامی‭ ‬را‭ ‬دیدند‭ ‬که‭ ‬برخی‭ ‬ستمگر‭ ‬بودند‭ ‬و‭ ‬برخی‭ ‬دادگر‭. ‬مردم‭ ‬در‭ ‬کارهای‭ ‬تو‭ ‬به‭ ‬همان‭ ‬چشم‭ ‬می‌نگرند‭ ‬که‭ ‬تو‭ ‬در‭ ‬کارهای‭ ‬والیان‭ ‬پیش‭ ‬از‭ ‬خود‭ ‬می‌نگری‭. ‬درباره‭ ‬تو‭ ‬همان‭ ‬می‌گویند‭ ‬که‭ ‬تو‭ ‬درباره‭ ‬آنها‭ ‬می‌گویی‭ ‬و‭ ‬نیکوکاران‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬آنچه‭ ‬خداوند‭ ‬درباره‭ ‬آنها‭ ‬بر‭ ‬زبان‭ ‬مردم‭ ‬جاری‭ ‬ساخته،‭ ‬می‌توان‭ ‬شناخت‭. ‬بنابراین‭ ‬باید‭ ‬بهترین‭ ‬‌اندوخته‌ها‭ ‬در‭ ‬نزد‭ ‬تو،‭ ‬اندوخته‭ ‬کار‭ ‬نیک‭ ‬باشد‭. ‬استدلالی‭ ‬که‭ ‬از‭ ‬این‭ ‬سخن‭ ‬علی‭ ‬بن‭ ‬ابیطالب علیه السلام می‌توان‭ ‬داشت‭ ‬این‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬نام‭ ‬صالحین‭ ‬بر‭ ‬زبان‭ ‬مردم‭ ‬جاری‭ ‬می‌شود‭.‬چرا‭ ‬این‭ ‬حجم‭ ‬از‭ ‬توجه‭ ‬به‭ ‬مردم‭ ‬در‭ ‬کلام‭ ‬امام‭ ‬دیده‭ ‬می‌شود‭. ‬این‌گونه‭ ‬به‌نظر‭ ‬می‌رسد‭ ‬که‭ ‬امام‭ ‬با‭ ‬مردم‭ ‬مدارا‭ ‬می‌کند‭ ‬و‭ ‬با‭ ‬زمامداران‭ ‬خودش‭ ‬سختگیر‭ ‬است؟امیرالمومنین علیه السلام ‬در‭ ‬این‭ ‬رابطه‭ ‬می‌فرماید‭: ‬حواست‭ ‬باشد‭ ‬دوام‭ ‬حکومت‭ ‬تو‭ ‬به‭ ‬مردم‭ ‬بستگی‭ ‬دارد‭.‬تو‭ ‬به‭ ‬عنوان‭ ‬حاکم‭ ‬باید‭ ‬مردم‭ ‬را‭ ‬راضی‭  ‬نگه‭ ‬داری‭. ‬علاوه‭ ‬بر‭ ‬این‭ ‬خوشنودی‭ ‬خدای‭ ‬متعال‭ ‬در‭ ‬رضایت‭ ‬مردم‭ ‬است‭. ‬تو‭ ‬با‭ ‬مردم‭ ‬بامحبت‭ ‬و‭ ‬لطف‭ ‬برخورد‭ ‬کنی‭. ‬نباید‭ ‬با‭ ‬مردم‭ ‬با‭ ‬غرور‭ ‬برخورد‭ ‬داشته‭ ‬باشی‭ ‬چون‭ ‬غضب‭ ‬الهی‭ ‬شامل‭ ‬تو‭ ‬می‌شود‭. ‬با‭ ‬مردم‭ ‬فاصله‭ ‬نگیر‭ ‬و‭ ‬با‭ ‬فاصله‭ ‬با‭ ‬آنها‭ ‬صحبت‭ ‬نکن‭. ‬با‭ ‬مردم‭ ‬با‭ ‬انصاف‭ ‬رفتار‭ ‬کن‭ ‬که‭ ‬اگر‭ ‬با‭ ‬این‭ ‬روش‭ ‬با‭ ‬آنها‭ ‬برخورد‭ ‬نکنی‭ ‬و‭ ‬به‭ ‬آنها‭ ‬ظلم‭ ‬کنی،‭ ‬در‭ ‬زمره‭ ‬ظالمان‭ ‬خواهی‭ ‬بود‭ ‬و‭ ‬گرفتار‭ ‬عواقب‭ ‬ظلم‭ ‬خواهی‭ ‬شد‭. ‬امام‭ ‬در‭ ‬ادامه‭ ‬به‭ ‬بیان‭ ‬عواقب‭ ‬ظالم‭ ‬شدن‭ ‬می‌پردازد‭ ‬و‭ ‬می‌فرماید‭: ‬اگر‭ ‬به‭ ‬مردم‭ ‬ظلم‭ ‬کنی،‭ ‬علاوه‭ ‬بر‭ ‬بندگان‭ ‬خدا،‭ ‬پروردگار‭ ‬نیز‭ ‬دشمن‭ ‬تو‭ ‬خواهد‭ ‬شد‭. ‬پیوسته‭ ‬در‭ ‬جنگ‭ ‬و‭ ‬خصومت‭ ‬خواهی‭ ‬بود‭ ‬تا‭ ‬زمانی‭ ‬که‭ ‬توبه‭ ‬کنی‭. ‬همچنین‭ ‬می‌فرماید‭ ‬خدا‭ ‬در‭ ‬کمین‭ ‬ظالمین‭ ‬است‭.‬در‭ ‬ادامه‭ ‬این‭ ‬توضیح،‭ ‬دو‭ ‬امر‭ ‬مهم‭ ‬را‭ ‬به‌عنوان‭ ‬ملاک‭ ‬به‭ ‬کارگزاران‭ ‬معرفی‭ ‬می‌کند‭ ‬و‭ ‬محبوب‌ترین‭ ‬عمل‭ ‬نزد‭ ‬حاکم‭ ‬را‭ ‬مشخص‭ ‬می‌کند‭ ‬و‭ ‬می‌فرماید‭: ‬محبوب‌ترین‭ ‬عمل‭ ‬نزد‭ ‬حاکم‭ ‬باید‭ ‬سه‭ ‬چیز‭ ‬باشد؛‭ ‬اول‭ ‬اقامه‭ ‬حق‭. ‬در‭ ‬جاده‭ ‬حق‭ ‬میانه‌ترین‭ ‬باشد‭ ‬و‭ ‬این‭ ‬اولین‭ ‬کاری‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬باعث‭ ‬محبوبیت‭ ‬حاکم‭ ‬می‌شود‭. ‬دوم‭ ‬این‭ ‬که‭ ‬عدالت‭ ‬او،‭ ‬عمومی‭ ‬باشد‭ ‬و‭ ‬برای‭ ‬مردم‭ ‬منفعت‭ ‬داشته‭ ‬باشد‭. ‬سوم‭ ‬نسبت‭ ‬به‭ ‬خوشنودی‭ ‬مردم‭ ‬فراگیرتر‭ ‬باشد‭. ‬امام‭ ‬نسبت‭ ‬به‭ ‬این‭ ‬عطوفت‭ ‬با‭ ‬مردم‭ ‬تأکید‭ ‬بسیار‭ ‬دارد‭ ‬که‭ ‬بسیار‭ ‬تعجب‌برانگیز‭ ‬است‭. ‬سپس‭ ‬می‌فرماید‭: ‬کسانی‭ ‬هستند‭ ‬که‭ ‬بیشتر‭ ‬از‭ ‬همه‭ ‬از‭ ‬تو‭ ‬فاصله‭ ‬دارند‭. ‬آنها‭ ‬کسانی‭ ‬هستند‭ ‬که‭ ‬باید‭ ‬از‭ ‬آنها‭ ‬منفور‭ ‬باشی‭. ‬افرادی‭ ‬که‭ ‬دنبال‭ ‬عیب‌جویی‭ ‬و‭ ‬عیب‌یابی‭ ‬مردم‭ ‬هستند‭ ‬از‭ ‬آنها‭ ‬فاصله‭ ‬بگیر‭. ‬متاسفانه‭ ‬در‭ ‬جامعه‭ ‬ما‭ ‬هستند‭ ‬کسانی‭ ‬که‭ ‬خوبی‌های‭ ‬مردم‭ ‬را‭ ‬نمی‌بینند‭ ‬این‌که‭ ‬ملت‭ ‬ایران‭ ‬اهل‭ ‬سخاوت،‭ ‬دینداری،‭ ‬ولایتمداری‭ ‬و‭ ‬محبت‭ ‬هستند‭ ‬اما‭ ‬برخی‭ ‬سعی‭ ‬دارند‭ ‬چشم‭ ‬به‭ ‬خوبی‌های‭ ‬مردم‭ ‬ببندند‭ ‬و‭ ‬آنان‭ ‬را‭ ‬مردمی‭ ‬مسؤولیت‌گریز‭ ‬و‭ ‬کارگریز‭ ‬که‭ ‬حق‭ ‬دیگران‭ ‬را‭ ‬رعایت‭ ‬نمی‌کنند،‭ ‬معرفی‭ ‬کنند‭.‬حضرت‭ ‬علی‭(‬ع‭) ‬می‌فرماید‭: ‬مردم‭ ‬بی‌عیب‭ ‬نیستند‭ ‬و‭ ‬سزاوار‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬والی‭ ‬و‭ ‬حاکم‭ ‬عیوب‭ ‬مردم‭ ‬را‭ ‬بپوشاند‭ ‬و‭ ‬آنها‭ ‬را‭ ‬پاک‭ ‬کند‭ ‬زیرا‭ ‬خدا‭ ‬نسبت‭ ‬به‭ ‬عیب‭ ‬مردم‭ ‬داوری‭ ‬خواهد‭ ‬کرد‭. ‬عیب‭ ‬مردم‭ ‬را‭ ‬بپوشان‭ ‬همان‌گونه‭ ‬که‭ ‬دوست‭ ‬داری‭ ‬عیب‭ ‬تو‭ ‬پوشیده‭ ‬باشد‭.‬​​​الگوی‭ ‬توسعه‭ ‬ما‭ ‬باید‭ ‬تغییر‭ ‬کنددر‭ ‬آیات‭ ‬قرآن‭ ‬به‭ ‬اقامه‭ ‬عدل‭ ‬و‭ ‬قسط‭ ‬اشاره‭ ‬شده‭ ‬است،‭ ‬این‌که‭ ‬مردم‭ ‬باید‭ ‬در‭ ‬پناه‭ ‬حاکم‭ ‬جامعه‭ ‬به‭ ‬برپایی‭ ‬عدل‭ ‬توجه‭ ‬کنند‭. ‬اگر‭ ‬غیر‭ ‬از‭ ‬این‭ ‬رخ‭ ‬دهد‭ ‬و‭ ‬اقامه‭ ‬عدل‭ ‬به‌واسطه‭ ‬حکومت‭ ‬و‭ ‬همراهی‭ ‬مردم‭ ‬انجام‭ ‬نگیرد،‭ ‬مشروعیت‭ ‬حکومت‭ ‬از‭ ‬بین‭ ‬خواهد‭ ‬رفت‭ ‬و‭ ‬توجیهی‭ ‬برای‭ ‬استمرار‭ ‬حکومت‭ ‬وجود‭ ‬نخواهد‭ ‬داشت‭.‬اما‭ ‬ملاک‭ ‬رعایت‭ ‬عدالت‭ ‬چیست؟‭ ‬حضرت‭ ‬می‌فرماید‭: ‬عدالت‭ ‬یعنی‭ ‬هرچیزی‭ ‬در‭ ‬جای‭ ‬خودش‭ ‬قرار‭ ‬بگیرد‭. ‬باید‭ ‬توجه‭ ‬داشته‭ ‬باشیم‭ ‬ممکن‭ ‬است‭ ‬گاهی‭ ‬عدالت‭ ‬به‭ ‬تساوی‭ ‬تعبیر‭ ‬شود‭ ‬که‭ ‬درست‭ ‬نیست‭. ‬هر‭ ‬چند‭ ‬ظاهر‭ ‬امر‭ ‬درست‭ ‬باشد‭. ‬مثلا‭ ‬رفتار‭ ‬فرزند‭ ‬با‭ ‬پدر‭ ‬باید‭ ‬همراه‭ ‬با‭ ‬تکریم‭ ‬بیشتری‭ ‬نسبت‭ ‬به‭ ‬رفتار‭ ‬پدر‭ ‬با‭ ‬فرزند‭ ‬باشد‭. ‬رابطه‭ ‬والی‭ ‬و‭ ‬رعیت‭ ‬همین‌طور‭ ‬است‭. ‬لذا‭ ‬باید‭ ‬در‭ ‬ابتدا‭ ‬نظام‭ ‬حقوقی‭ ‬را‭ ‬به‌درستی‭ ‬بشناسیم‭ ‬زیرا‭ ‬آن‭ ‬پشتوانه‭ ‬عدالت‭ ‬در‭ ‬جامعه‭ ‬است‭.‬در‭ ‬حال‭ ‬حاضر‭ ‬و‭ ‬در‭ ‬جامعه‭ ‬ما‭ ‬شرایطی‭ ‬به‌واسطه‭ ‬بی‌عدالتی‭ ‬به‌وجود‭ ‬آمده‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬برخی‭ ‬موارد‭ ‬موجب‭ ‬نا‌رضایتی‭ ‬مردم‭ ‬شده‭ ‬است‭ ‬و‭ ‬حق‭ ‬به‭ ‬جانب‭ ‬مردم‭ ‬است‭. ‬این‭ ‬مساله‭ ‬را‭ ‬باید‭ ‬از‭ ‬حساب‭ ‬جمهوری‭ ‬اسلامی‭ ‬و‭ ‬انقلاب‭ ‬اسلامی‭ ‬جدا‭ ‬کرد‭. ‬الگویی‭ ‬در‭ ‬جامعه‭ ‬ما‭ ‬طراحی‭ ‬و‭ ‬تحمیل‭ ‬شده‭ ‬که‭ ‬کشور‭ ‬براساس‭ ‬آن‭ ‬اداره‭ ‬می‌شود‭. ‬وقتی‭ ‬الگوی‭ ‬توسعه‭ ‬سرمایه‌داری‭ ‬در‭ ‬جامعه‭ ‬ما‭ ‬مبنای‭ ‬توسعه‭ ‬قرار‭ ‬گرفته‭ ‬است،‭ ‬الزاماتی‭ ‬به‌دنبال‭ ‬دارد‭ ‬که‭ ‬ثروتمندان‭ ‬را‭ ‬ثروتمندتر‭ ‬و‭ ‬فقرا‭ ‬را‭ ‬فقیرتر‭ ‬می‌کند‭. ‬این‭ ‬ذات‭ ‬نظام‭ ‬سرمایه‌داری‭ ‬است‭. ‬تکریم‭ ‬ثروتمند‭ ‬و‭ ‬تحقیر‭ ‬فقیر‭ ‬نتیجه‭ ‬رعایت‭ ‬الگوی‭ ‬نظام‭ ‬سرمایه‌داری‭ ‬است‭. ‬تبعیض‭ ‬میان‭ ‬مردم‭ ‬و‭ ‬ایجاد‭ ‬نارضایتی‭ ‬عمومی‭ ‬را‭ ‬به‌دنبال‭ ‬خواهد‭ ‬داشت‭. ‬دولتمردان‭ ‬اگر‭ ‬می‌خواهند‭ ‬بر‌مبنای‭ ‬عدالت‭ ‬رفتار‭ ‬کنند‭ ‬باید‭ ‬نرم‌افزار‭ ‬توسعه‭ ‬کشور‭ ‬را‭ ‬اصلاح‭ ‬کنند‭. ‬ملاک‭ ‬تولید،‭ ‬درآمد،‭ ‬توزیع‭ ‬درآمد‭ ‬و‭ ‬توزیع‭ ‬اعتبارات‭ ‬حتی‭ ‬سیاسی‭ ‬اصلاح‭ ‬شود‭.‬ ]]> گفتگو ، گفتار Sun, 24 Apr 2022 15:54:14 GMT https://www.foeq.ir/vdcj.yevfuqe8isfzu.html